پرش به محتوا

حارث محاسبی، حارث بن اسد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل'
جز (جایگزینی متن - 'ابونعيم' به 'ابونعيم')
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل')
خط ۴۴: خط ۴۴:
لقب محاسبى ازآن‌رو به وى داده شده كه به قولى سنگريزه‌هايى داشته كه شمار ذكرها را با آن نگاه مى‌داشته و بنا بر قول مشهورتر، عمل محاسبه نفس براى او بسيار مهم بوده و غالبا به آن مى‌پرداخته است؛ چنان‌كه علاوه بر تأكيد فراوان بر اين عمل در آثار خود، حتى در نام سه فقره از كتاب‌هاى وى نيز واژه «محاسبه» آمده است.
لقب محاسبى ازآن‌رو به وى داده شده كه به قولى سنگريزه‌هايى داشته كه شمار ذكرها را با آن نگاه مى‌داشته و بنا بر قول مشهورتر، عمل محاسبه نفس براى او بسيار مهم بوده و غالبا به آن مى‌پرداخته است؛ چنان‌كه علاوه بر تأكيد فراوان بر اين عمل در آثار خود، حتى در نام سه فقره از كتاب‌هاى وى نيز واژه «محاسبه» آمده است.


محاسبى در نوجوانى با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بيشتر عمر وى در بغداد سپرى شد و در همان جا، در سال 243ق، درگذشت. در روزهاى ورودش به بغداد، اين شهر، مركز تلاقى فرهنگ‌هاى يونانى، ايرانى، عربى و اسلامى بود. محاسبى پس از مواجهه با اين فرهنگ‌ها و جاذبه‌هاى هركدام و مشاهده اختلافات آن‌ها با يكديگر، با جد و جهد به كار برخاست و پس از اخذ مواد و عناصرى از آن‌ها سرانجام راه و روش اهل سنّت را به‌گونه‌اى آميخته با تصوف برگزيد و همه كوشش خود را وقف ترويج اين روش و مبارزه با مخالفان آن كرد. وى از يزيد بن هارون و محمد بن كثير صوفى و كسانى كه در طبقه آن دو بودند حديث روايت كرد و از امام شافعى فقه فراگرفت. وى بيانى روان، شيرين و ممتاز داشت كه حتى مخالفان را متأثر مى‌ساخت؛ چنان‌كه يك بار احمد بن حنبل، از مخالفان سرسخت حارث، پنهانى در جايى نشست تا سخن وى را بشنود و با شنيدن سخنان وى سخت متأثر شد و گريه كرد.
محاسبى در نوجوانى با خانواده خود از بصره به بغداد رفت. بيشتر عمر وى در بغداد سپرى شد و در همان جا، در سال 243ق، درگذشت. در روزهاى ورودش به بغداد، اين شهر، مركز تلاقى فرهنگ‌هاى يونانى، ايرانى، عربى و اسلامى بود. محاسبى پس از مواجهه با اين فرهنگ‌ها و جاذبه‌هاى هركدام و مشاهده اختلافات آن‌ها با يكديگر، با جد و جهد به كار برخاست و پس از اخذ مواد و عناصرى از آن‌ها سرانجام راه و روش اهل سنّت را به‌گونه‌اى آميخته با تصوف برگزيد و همه كوشش خود را وقف ترويج اين روش و مبارزه با مخالفان آن كرد. وى از يزيد بن هارون و محمد بن كثير صوفى و كسانى كه در طبقه آن دو بودند حديث روايت كرد و از امام شافعى فقه فراگرفت. وى بيانى روان، شيرين و ممتاز داشت كه حتى مخالفان را متأثر مى‌ساخت؛ چنان‌كه يك بار [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، از مخالفان سرسخت حارث، پنهانى در جايى نشست تا سخن وى را بشنود و با شنيدن سخنان وى سخت متأثر شد و گريه كرد.


افراد زيادى از وى روايت كرده‌اند. حسن مسوحى از مصاحبان سالمند او و جنيد بغدادى از مريدان او بودند. جنيد پرسش‌هايى مطرح مى‌كرد و پاسخ مى‌گرفت. بيشتر آنچه [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] از محاسبى نقل كرده، به روايت از جنيد است. احمد بن عاصم انطاكى، از صوفيان مشهور و ابوحمزه بزازِ بغدادى هم از مريدان او بودند.
افراد زيادى از وى روايت كرده‌اند. حسن مسوحى از مصاحبان سالمند او و جنيد بغدادى از مريدان او بودند. جنيد پرسش‌هايى مطرح مى‌كرد و پاسخ مى‌گرفت. بيشتر آنچه [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]] از محاسبى نقل كرده، به روايت از جنيد است. احمد بن عاصم انطاكى، از صوفيان مشهور و ابوحمزه بزازِ بغدادى هم از مريدان او بودند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش