۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'مسند احمد بن حنبل' به 'مسند احمد بن حنبل') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
پيش از اين كتاب، آثارى در زمينه اثبات پيراستگى قرآن از تحريف نگاشته شده است. با صرف نظر از مقايسه اين كتاب با ساير آثار، براى آن ويژگىهايى مىتوان برشمرد كه برخى از آنها فقط به همين كتاب اختصاص دارد، از جمله: | پيش از اين كتاب، آثارى در زمينه اثبات پيراستگى قرآن از تحريف نگاشته شده است. با صرف نظر از مقايسه اين كتاب با ساير آثار، براى آن ويژگىهايى مىتوان برشمرد كه برخى از آنها فقط به همين كتاب اختصاص دارد، از جمله: | ||
#انتساب تحريف به روايات اهل سنت: مؤلف در فصل هفتم كتاب، با عنوان «تحريف نزد فرقه حشويه عامه»، بهتفصيل به اين مسئله پرداخته است. در اين فصل، بيست و چهار مورد از روايات، ناظر به تحريف قرآن در منابع روايى اهل سنت برشمرده شده است؛ نظير آيه رجم كه خليفه دوم بر قرآن بودن آن اصرار داشت يا آيه رضعات كه عايشه مدعى بود كه در زمان پيامبر(ص) تلاوت مىشده، اما در جمع قرآن در زمان عثمان، مورد غفلت قرار گرفته است يا روايت ابى بن كعب به نقل از مسند احمد بن حنبل كه مدعى شده سوره احزاب كه امروزه 73 آيه دارد، در دوران پيامبر(ص)، برابر با سوره بقره بوده است؛ معناى اين مدعى آن است كه سه چهارم آيات اين سوره، اسقاط شده است؛ چنانكه نظير اين ادعا از سوى حذيفة بن يمان در باره سوره برائت بازگو شده است. در همين فصل با عنوان «فاجعه كتاب الفرقان» از اين كتاب نيز گفتگو شده است <ref>نصيرى، على، ص 154</ref>. | #انتساب تحريف به روايات اهل سنت: مؤلف در فصل هفتم كتاب، با عنوان «تحريف نزد فرقه حشويه عامه»، بهتفصيل به اين مسئله پرداخته است. در اين فصل، بيست و چهار مورد از روايات، ناظر به تحريف قرآن در منابع روايى اهل سنت برشمرده شده است؛ نظير آيه رجم كه خليفه دوم بر قرآن بودن آن اصرار داشت يا آيه رضعات كه عايشه مدعى بود كه در زمان پيامبر(ص) تلاوت مىشده، اما در جمع قرآن در زمان عثمان، مورد غفلت قرار گرفته است يا روايت ابى بن كعب به نقل از [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] كه مدعى شده سوره احزاب كه امروزه 73 آيه دارد، در دوران پيامبر(ص)، برابر با سوره بقره بوده است؛ معناى اين مدعى آن است كه سه چهارم آيات اين سوره، اسقاط شده است؛ چنانكه نظير اين ادعا از سوى حذيفة بن يمان در باره سوره برائت بازگو شده است. در همين فصل با عنوان «فاجعه كتاب الفرقان» از اين كتاب نيز گفتگو شده است <ref>نصيرى، على، ص 154</ref>. | ||
#:مؤلف كتاب همچنين در فصل نخست كتاب، به اثبات اين مسئله پرداخته كه ادعاى وجود نسخ تلاوت انساء، مآلا به معناى پذيرش راهيافت تحريف به كاستى در قرآن است؛ زيرا وقتى با استناد به گفتار امثال ابوموسى اشعرى ادعا شود كه شمارى از آيات در دوران پيامبر(ص) تلاوت مىشده و با اراده الهى از اذهان مسلمانان محو شده است، در حقيقت به اين معناست كه بخشى از قرآن، حال چه به دست خداوند يا به دست ديگران، از دست رفته است <ref>همان</ref>. | #:مؤلف كتاب همچنين در فصل نخست كتاب، به اثبات اين مسئله پرداخته كه ادعاى وجود نسخ تلاوت انساء، مآلا به معناى پذيرش راهيافت تحريف به كاستى در قرآن است؛ زيرا وقتى با استناد به گفتار امثال ابوموسى اشعرى ادعا شود كه شمارى از آيات در دوران پيامبر(ص) تلاوت مىشده و با اراده الهى از اذهان مسلمانان محو شده است، در حقيقت به اين معناست كه بخشى از قرآن، حال چه به دست خداوند يا به دست ديگران، از دست رفته است <ref>همان</ref>. | ||
#انعكاس ديدگاه گروهى از عالمان اهل سنت مبنى بر برائت شيعه از تهمت تحريف: يكى از امتيازات كتاب حاضر، انعكاس نظرگاه آن دسته از انديشهوران اهل سنت است كه خود اذعان كردهاند كه دامن شيعه از تهمت تحريف پيراسته است. اهتمام به اين نكته، از آن جهت حائز اهميت است كه صداى مظلوميت شيعه در برابر تهمتهاى نارواى شمارى متعصب، نه نتها از زبان شيعه، بلكه از زبان انديشهوران اهل سنت شنيده شود <ref>همان، ص 155</ref>. | #انعكاس ديدگاه گروهى از عالمان اهل سنت مبنى بر برائت شيعه از تهمت تحريف: يكى از امتيازات كتاب حاضر، انعكاس نظرگاه آن دسته از انديشهوران اهل سنت است كه خود اذعان كردهاند كه دامن شيعه از تهمت تحريف پيراسته است. اهتمام به اين نكته، از آن جهت حائز اهميت است كه صداى مظلوميت شيعه در برابر تهمتهاى نارواى شمارى متعصب، نه نتها از زبان شيعه، بلكه از زبان انديشهوران اهل سنت شنيده شود <ref>همان، ص 155</ref>. |
ویرایش