۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ارسطو' به 'ارسطو') |
||
| خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
1. در مرحله اول، نخستين چيزى كه ادراك مىشود، دگرگونىهاى محسوس است كه در جهان كلى بزرگ ديده مىشود و شيخ ثابت مىكند كه اين دگرگونىها حقيقى است، نه آنكه تخيلى و موهوم باشد <ref>همان، ص بيست</ref>. | 1. در مرحله اول، نخستين چيزى كه ادراك مىشود، دگرگونىهاى محسوس است كه در جهان كلى بزرگ ديده مىشود و شيخ ثابت مىكند كه اين دگرگونىها حقيقى است، نه آنكه تخيلى و موهوم باشد <ref>همان، ص بيست</ref>. | ||
2. مرحله دوم، به اثبات اين قضيه مىپردازد كه هيچ دگرگونى، خودبهخود در چيزى پديد نمىآيد و هيچ جسمى، تغيير حالت نمىدهد مگر آنكه نيرويى از خارج بر آن وارد شده باشد و كارى روى آن انجام گرديده باشد و اين، همان اصلى است كه ارسطو از آن، وجود محرك اولى را ثابت مىكند <ref>همان</ref>. | 2. مرحله دوم، به اثبات اين قضيه مىپردازد كه هيچ دگرگونى، خودبهخود در چيزى پديد نمىآيد و هيچ جسمى، تغيير حالت نمىدهد مگر آنكه نيرويى از خارج بر آن وارد شده باشد و كارى روى آن انجام گرديده باشد و اين، همان اصلى است كه [[ارسطو]] از آن، وجود محرك اولى را ثابت مىكند <ref>همان</ref>. | ||
3. نتيجه از آن دو مقدمه، اين است كه سرزدن كار و تأثير، به نيروى مؤثر نياز دارد كه صفت قدرت و قوت نام دارد و شيخ از اينجا ثابت مىكند كه نيروى انجام كار، يا قدرت، در عالم موجود است، هرچند وجود ذات و چيزى كه اين نيرو متعلق به آن باشد، هنوز مسلم نيست <ref>همان</ref>. | 3. نتيجه از آن دو مقدمه، اين است كه سرزدن كار و تأثير، به نيروى مؤثر نياز دارد كه صفت قدرت و قوت نام دارد و شيخ از اينجا ثابت مىكند كه نيروى انجام كار، يا قدرت، در عالم موجود است، هرچند وجود ذات و چيزى كه اين نيرو متعلق به آن باشد، هنوز مسلم نيست <ref>همان</ref>. | ||
ویرایش