۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ارسطو' به 'ارسطو') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نگرشها و روشهاى فلسفى فخر رازى به دليل آن كه وى كمتر نگاه اثباتى به مسائل فلسفه داشت، هيچ گاه به تمركزى دست نيافت و براى تفكر كلامى وى هستهاى مركزى به وجود نياورد. تنها كتاب مهم او كه مىتوان گفت با هدف ترتيب دادن مباحث كلامى و ايجاد نظمى منطقى در مطالب كلام اشعرى تأليف شده، كتاب المحصّل است. بررسى اين كتاب ميزان تأثير آن در كتب كلامى بعدى يا تنظيم كلام اسلامى بر مبناى نگرش فلسفى را نشان مىدهد و به ما مىگويد كه آيا چنان كه برخى گمان كردهاند، مىتوان المحصل را پايگاه كلام فلسفى دانست يا نه؟ | نگرشها و روشهاى فلسفى فخر رازى به دليل آن كه وى كمتر نگاه اثباتى به مسائل فلسفه داشت، هيچ گاه به تمركزى دست نيافت و براى تفكر كلامى وى هستهاى مركزى به وجود نياورد. تنها كتاب مهم او كه مىتوان گفت با هدف ترتيب دادن مباحث كلامى و ايجاد نظمى منطقى در مطالب كلام اشعرى تأليف شده، كتاب المحصّل است. بررسى اين كتاب ميزان تأثير آن در كتب كلامى بعدى يا تنظيم كلام اسلامى بر مبناى نگرش فلسفى را نشان مىدهد و به ما مىگويد كه آيا چنان كه برخى گمان كردهاند، مىتوان المحصل را پايگاه كلام فلسفى دانست يا نه؟ | ||
«المحصل» چنانچه از نامش پيداست، اولا ما حصل انديشههاى فخر رازى و ثانيا نتيجۀ و محصول آراء و انديشههاى فلاسفه و متكلمان متقدم و متأخر مىباشد. البته بسيارى از ديدگاههايىكه فخر رازى در المحصل ارائه كرده است، گذشتگان بدان پرداختهاند؛ اما رازى در ايضاح و شرح و بيان آنها به نكات تازهاى اشاره مىكند. اين كتاب؛ شامل فلسفۀ مشائى از ارسطو تا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] است و به مناقشۀ در واجب الوجود و ممكن الوجود بودن عالم پرداخته است. | «المحصل» چنانچه از نامش پيداست، اولا ما حصل انديشههاى فخر رازى و ثانيا نتيجۀ و محصول آراء و انديشههاى فلاسفه و متكلمان متقدم و متأخر مىباشد. البته بسيارى از ديدگاههايىكه فخر رازى در المحصل ارائه كرده است، گذشتگان بدان پرداختهاند؛ اما رازى در ايضاح و شرح و بيان آنها به نكات تازهاى اشاره مىكند. اين كتاب؛ شامل فلسفۀ مشائى از [[ارسطو]] تا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] است و به مناقشۀ در واجب الوجود و ممكن الوجود بودن عالم پرداخته است. | ||
وى در نزاع فيما بين متكلمان و فيلسوفان در اثبات وجود خداوند كه گروه اول دربارۀ آن به حدوث عالم و دستۀ دوم به امكان آن استناد جستهاند، بين اين دو ديدگاه، به ديدگاه فلاسفه تمايل پيدا كرده مىگويد: «علة الحاجة الى المؤثر لما سبق الامكان لا الحدوث». | وى در نزاع فيما بين متكلمان و فيلسوفان در اثبات وجود خداوند كه گروه اول دربارۀ آن به حدوث عالم و دستۀ دوم به امكان آن استناد جستهاند، بين اين دو ديدگاه، به ديدگاه فلاسفه تمايل پيدا كرده مىگويد: «علة الحاجة الى المؤثر لما سبق الامكان لا الحدوث». |
ویرایش