۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى') |
جز (جایگزینی متن - 'فيض كاشانى' به 'فيض كاشانى ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
عنوان «روان جاويد در تفسير كلام مجيد» در محاسبۀ حروف ابجد با همان تاريخ برابرى مىكند. مؤلّف در ابتدا رويكرد كلّى تفسيرى خود را اينگونه توضيح مىدهد:«از جهات قرآن؛ جهتى را در نظر گرفتم كه براى آن نازل شده، و آن هدايت متّقين است». | عنوان «روان جاويد در تفسير كلام مجيد» در محاسبۀ حروف ابجد با همان تاريخ برابرى مىكند. مؤلّف در ابتدا رويكرد كلّى تفسيرى خود را اينگونه توضيح مىدهد:«از جهات قرآن؛ جهتى را در نظر گرفتم كه براى آن نازل شده، و آن هدايت متّقين است». | ||
دوم اينكه چون در تفسير، توجّه به احاديث مأثور ضرورت دارد و فهم بسيارى از آيات قرآنى جز در پرتو تبيين معلّمان وحى ممكن نيست، ايشان «تفسير صافى»، اثر مرحوم فيض كاشانى را ملاك قرار داده و روايات تفسيرى را از اين كتاب برگزيده است. ديگر آنكه مخاطب مؤلّف در اين تفسير، عموم هستند و براى آنكه به همۀ آنان نفع برسد «تا توانسته مطالب را تنزّل داده و عبارات را ساده نوشته است». | دوم اينكه چون در تفسير، توجّه به احاديث مأثور ضرورت دارد و فهم بسيارى از آيات قرآنى جز در پرتو تبيين معلّمان وحى ممكن نيست، ايشان «تفسير صافى»، اثر مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] را ملاك قرار داده و روايات تفسيرى را از اين كتاب برگزيده است. ديگر آنكه مخاطب مؤلّف در اين تفسير، عموم هستند و براى آنكه به همۀ آنان نفع برسد «تا توانسته مطالب را تنزّل داده و عبارات را ساده نوشته است». | ||
تأكيد مؤلّف بر اين سه عنصر اصلى و به ويژه عنايت به وجهۀ هدايتى قرآن، موجب شده است كه مؤلّف در مقام تفسير آيات از بحثهاى تفصيلى و تخصصّى، خصوصا بحثهاى فنّى و ادبى-كه در بسيارى از تفسيرهاى قديم رواج داشته است-فاصله بگيرد؛ امّا به مباحث علمى كلامى و فلسفى، تا آنجا كه به ابعاد هدايتى قرآن ارتباط دارد، بيشتر بپردازد. | تأكيد مؤلّف بر اين سه عنصر اصلى و به ويژه عنايت به وجهۀ هدايتى قرآن، موجب شده است كه مؤلّف در مقام تفسير آيات از بحثهاى تفصيلى و تخصصّى، خصوصا بحثهاى فنّى و ادبى-كه در بسيارى از تفسيرهاى قديم رواج داشته است-فاصله بگيرد؛ امّا به مباحث علمى كلامى و فلسفى، تا آنجا كه به ابعاد هدايتى قرآن ارتباط دارد، بيشتر بپردازد. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ذكر اين نمونه از بحث مؤلف نيز بىوجه نيست كه ايشان به مناسبت بحث معاد بر تخصصى بودن شاخههاى مختلف علوم دينى تأكيد مىكند و اينكه ورود به هر يك از اين شاخهها نيازمند آگاهى از مباحث آنهاست و «هر علمى اهل و متخصّص و خبره دارد» و وظيفۀ فقها بيان احكام شرعيّه فرعيّه است و اين منصب را امام به آنها مرحمت فرموده است و مورد تقليد نيز، چنانكه علماى اعلام و فقهاى اسلام بيان فرمودهاند، احكام فرعيۀ عملّيه است و در اصول دين و اصول فقه و نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطۀ عرفى يا لغوى و موضوعات صرفه تقليد راه ندارد». آنگاه نتيجه مىگيرد كه پرداختن به مسايل عقلى و پاسخگويى به پرسشهاى كلامى براى علما مستلزم وقوف بر اين مباحث است و آن «علاوه بر استعداد و عقل كامل، يك عمر زحمت و مجاهدت مىخواهد». | ذكر اين نمونه از بحث مؤلف نيز بىوجه نيست كه ايشان به مناسبت بحث معاد بر تخصصى بودن شاخههاى مختلف علوم دينى تأكيد مىكند و اينكه ورود به هر يك از اين شاخهها نيازمند آگاهى از مباحث آنهاست و «هر علمى اهل و متخصّص و خبره دارد» و وظيفۀ فقها بيان احكام شرعيّه فرعيّه است و اين منصب را امام به آنها مرحمت فرموده است و مورد تقليد نيز، چنانكه علماى اعلام و فقهاى اسلام بيان فرمودهاند، احكام فرعيۀ عملّيه است و در اصول دين و اصول فقه و نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطۀ عرفى يا لغوى و موضوعات صرفه تقليد راه ندارد». آنگاه نتيجه مىگيرد كه پرداختن به مسايل عقلى و پاسخگويى به پرسشهاى كلامى براى علما مستلزم وقوف بر اين مباحث است و آن «علاوه بر استعداد و عقل كامل، يك عمر زحمت و مجاهدت مىخواهد». | ||
از اين دست مباحث استطرادى در اين كتاب كم نيست و بر ارزش و اعتبار آن افزوده است. مؤلف به مناسبتهاى مختلف از كتابهاى گوناگون نقل مطلب مىكند و وقوفش بر مباحث كلامى، فقهى و فلسفى كاملا آشكار است. آرا و اقوال علما را با احترام نقل مىكند و از نقد علمى و استدلالى آنها ابا ندارد و به ويژه نسبت به استنباطات و بيانات مرحوم فيض | از اين دست مباحث استطرادى در اين كتاب كم نيست و بر ارزش و اعتبار آن افزوده است. مؤلف به مناسبتهاى مختلف از كتابهاى گوناگون نقل مطلب مىكند و وقوفش بر مباحث كلامى، فقهى و فلسفى كاملا آشكار است. آرا و اقوال علما را با احترام نقل مىكند و از نقد علمى و استدلالى آنها ابا ندارد و به ويژه نسبت به استنباطات و بيانات مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]] ، كه روان جاويد، در واقع شرحى بر آن مىتواند تلقّى شود، بارها مناقشه كرده است. مرحوم آيه اللّه آقا ميرزا يوسف ايروانى كه عهدهدار تصحيح و مقابلۀ چاپ نخست كتاب بوده است، در يادداشت خود بر كتاب، نكات ممتاز اين تفسير را بازگفته كه نقل همراه با تلخيص آن مىتواند پرتوى روشنتر بر اين اثر ارجمند بيفكند: | ||
«آنچه اين بنده در حين اشتغال به تصحيح و مقابلۀ آن كتاب، استخراج و ضبط نمودم جمعا ده مزيّت است، و آن بدين قرار است: اهتمام به جنبۀ موعظۀ قرآن، اشتمال بر تحقيقات نو، احتوا بر بررسىهاى فقهى، اشتمال بر حقايقى كه به طرق غير عادى يافت شده است، تطبيق استادانۀ ظواهر آيات با ظواهر اخبار معارض، جمع بين روايات مختلف تفسيرى بر پايۀ روش فقهى و ذوق ادبى، سادهنويسى در عين داشتن معانى بلند، شرح و بيان تفسير شريف صافى، استقلال آيات از نظر تفسير و احتواى كتاب بر مطالب بكر. | «آنچه اين بنده در حين اشتغال به تصحيح و مقابلۀ آن كتاب، استخراج و ضبط نمودم جمعا ده مزيّت است، و آن بدين قرار است: اهتمام به جنبۀ موعظۀ قرآن، اشتمال بر تحقيقات نو، احتوا بر بررسىهاى فقهى، اشتمال بر حقايقى كه به طرق غير عادى يافت شده است، تطبيق استادانۀ ظواهر آيات با ظواهر اخبار معارض، جمع بين روايات مختلف تفسيرى بر پايۀ روش فقهى و ذوق ادبى، سادهنويسى در عين داشتن معانى بلند، شرح و بيان تفسير شريف صافى، استقلال آيات از نظر تفسير و احتواى كتاب بر مطالب بكر. |
ویرایش