پرش به محتوا

معیشت مؤمنانه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR85998J1.jpg | عنوان = معیشت مؤمنانه | عنوان‌های دیگر = آشنایی با چهار مفهوم زهد، رفاه، تجمگرایی و اشرافیگری در کلام رهبر معظّم انقلاب اسلامی (مددظله) ** حیات طیبه | پدیدآورندگان | پدیدآوران = خامنه‌ای، علی، رهبر جمهور...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
فصل اول: زهد: این فصل به تبیین مفهوم «زهد» می‌پردازد که در نگاه اسلامی دارای دو بال «بی‌اعتنایی به دنیا» و «ضرورت» است. زهد به معنای دست‌کشیدن از دنیا و لذت‌های حلال زندگی نیست، بلکه به معنای عدم دلبستگی روحی و معنوی به زرق‌وبرق دنیا و ترک وابستگی‌های دنیوی است. در این دیدگاه، دنیا وسیله‌ای برای رسیدن به آخرت و عمل صالح است، نه هدف نهایی. در ادامه، ضرورت فراگیرشدن زهد در جامعه برای اصلاح بیماری‌های اجتماعی و اقتصادی موردتأکید قرار می‌گیرد و به زهد امیرالمؤمنین (ع) به‌عنوان نمونه‌ای از ساده‌زیستی اشاره شده است. بخش مهمی از این فصل به لزوم الگو بودن مسئولان در زهد و بی‌رغبتی به دنیا، به‌منظور حفظ سلامت حکومت و نظام اسلامی اختصاص دارد که با ذکر نمونه‌هایی از زندگی امیرالمؤمنین (ع) همراه است <ref>متن کتاب، ص1- 33</ref>.
فصل اول: زهد: این فصل به تبیین مفهوم «زهد» می‌پردازد که در نگاه اسلامی دارای دو بال «بی‌اعتنایی به دنیا» و «ضرورت» است. زهد به معنای دست‌کشیدن از دنیا و لذت‌های حلال زندگی نیست، بلکه به معنای عدم دلبستگی روحی و معنوی به زرق‌وبرق دنیا و ترک وابستگی‌های دنیوی است. در این دیدگاه، دنیا وسیله‌ای برای رسیدن به آخرت و عمل صالح است، نه هدف نهایی. در ادامه، ضرورت فراگیرشدن زهد در جامعه برای اصلاح بیماری‌های اجتماعی و اقتصادی موردتأکید قرار می‌گیرد و به زهد امیرالمؤمنین(ع) به‌عنوان نمونه‌ای از ساده‌زیستی اشاره شده است. بخش مهمی از این فصل به لزوم الگو بودن مسئولان در زهد و بی‌رغبتی به دنیا، به‌منظور حفظ سلامت حکومت و نظام اسلامی اختصاص دارد که با ذکر نمونه‌هایی از زندگی امیرالمؤمنین(ع) همراه است <ref>متن کتاب، ص1- 33</ref>.


فصل دوم: رفاه: این فصل با تأکید بر ضرورت برخورداری مردم از حداقل «رفاه» آغاز می‌شود و تصریح می‌کند که رفاه هدف اسلام است، اما نه رفاه به معنای مصرف‌گرایی و تجمل، بلکه رفاهی که زمینه را برای رشد فکری، علمی و فرهنگی فراهم سازد. در این نگاه، رفاه مادی باید توأم با رشد معنوی باشد و هدف غایی از رفاه، کمک به بندگی خداوند و تعالی انسان است. همچنین، بر ضرورت تأمین رفاه اقتصادی از سوی حکومت اسلامی تأکید می‌شود و اینکه دولت وظیفه دارد با برنامه‌ریزی‌های کلان، عدالت اجتماعی را تحقق بخشیده و محرومین را از رفاه برخوردار سازد. این فصل تلاش می‌کند تا تفکر جدایی رفاه از معنویت را که یک حربه دشمن است، رد کند<ref>همان، ص35- 51</ref>.
فصل دوم: رفاه: این فصل با تأکید بر ضرورت برخورداری مردم از حداقل «رفاه» آغاز می‌شود و تصریح می‌کند که رفاه هدف اسلام است، اما نه رفاه به معنای مصرف‌گرایی و تجمل، بلکه رفاهی که زمینه را برای رشد فکری، علمی و فرهنگی فراهم سازد. در این نگاه، رفاه مادی باید توأم با رشد معنوی باشد و هدف غایی از رفاه، کمک به بندگی خداوند و تعالی انسان است. همچنین، بر ضرورت تأمین رفاه اقتصادی از سوی حکومت اسلامی تأکید می‌شود و اینکه دولت وظیفه دارد با برنامه‌ریزی‌های کلان، عدالت اجتماعی را تحقق بخشیده و محرومین را از رفاه برخوردار سازد. این فصل تلاش می‌کند تا تفکر جدایی رفاه از معنویت را که یک حربه دشمن است، رد کند<ref>همان، ص35- 51</ref>.