۱۴۶٬۲۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
}} | }} | ||
'''عنایتالله رضا''' (۱۲۹۹-۱۳۸۹ش) فعال سیاسی، ایرانپژوه، مؤلف، مترجم و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. وی که تحصیلکرده دکترای فلسفه در شوروی سابق بود، پس از سالها فعالیت در جنبش چپ و اقامت اجباری در شوروی و چین، به ایران بازگشت و عمر خود را صرف پژوهشهای تاریخی، بهویژه در حوزه تاریخ ایران باستان و جغرافیای تاریخی، و نقد ایدئولوژی کمونیسم کرد. آثار او در دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی ایران و ترجمههایش از پژوهشهای ایرانشناسان روس، تأثیر قابلتوجهی داشت. برادر بزرگتر او، فضلالله | '''عنایتالله رضا''' (۱۲۹۹-۱۳۸۹ش) فعال سیاسی، ایرانپژوه، مؤلف، مترجم و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. وی که تحصیلکرده دکترای فلسفه در شوروی سابق بود، پس از سالها فعالیت در جنبش چپ و اقامت اجباری در شوروی و چین، به ایران بازگشت و عمر خود را صرف پژوهشهای تاریخی، بهویژه در حوزه تاریخ ایران باستان و جغرافیای تاریخی، و نقد ایدئولوژی کمونیسم کرد. آثار او در دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی ایران و ترجمههایش از پژوهشهای ایرانشناسان روس، تأثیر قابلتوجهی داشت. برادر بزرگتر او، [[رضا، فضلالله|فضلالله رضا]]، دانشمند برجسته مهندسی برق بود. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در شوروی، ابتدا به تحصیل پرداخت و سپس به عنوان مترجم و گوینده در رادیو باکو مشغول به کار شد. به تدریج با مشاهده عملکرد فرقه دموکرات و حزب توده، به ویژه اهداف تجزیهطلبانه پنهان، از آنها فاصله گرفت و به مخالفت برخاست. این مواضع موجب اخراج او از فرقه و رادیو باکو شد. پس از مدتی اقامت در مسکو و کار در رادیو فارسی آنجا، در سال ۱۹۵۷ به چین رفت و در تأسیس و اداره بخش فارسی رادیو پکن مشارکت کرد. اختلافات فکری و مشاهده واقعیتهای جامعه کمونیستی، بازاندیشی عمیقی در او ایجاد کرد. سرانجام در سال ۱۹۵۹ به شوروی بازگشت و دوباره در رادیو مسکو مشغول به کار شد. | در شوروی، ابتدا به تحصیل پرداخت و سپس به عنوان مترجم و گوینده در رادیو باکو مشغول به کار شد. به تدریج با مشاهده عملکرد فرقه دموکرات و حزب توده، به ویژه اهداف تجزیهطلبانه پنهان، از آنها فاصله گرفت و به مخالفت برخاست. این مواضع موجب اخراج او از فرقه و رادیو باکو شد. پس از مدتی اقامت در مسکو و کار در رادیو فارسی آنجا، در سال ۱۹۵۷ به چین رفت و در تأسیس و اداره بخش فارسی رادیو پکن مشارکت کرد. اختلافات فکری و مشاهده واقعیتهای جامعه کمونیستی، بازاندیشی عمیقی در او ایجاد کرد. سرانجام در سال ۱۹۵۹ به شوروی بازگشت و دوباره در رادیو مسکو مشغول به کار شد. | ||
با وساطت برادرش، فضلالله رضا، در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت. ابتدا به صورت غیررسمی در بخش ایرانشناسی کتابخانه ملی پهلوی (کتابخانه سلطنتی سابق) به ترجمه منابع روسی پرداخت. پس از مدتی، با دریافت مجوز، تدریس تاریخ و فرهنگ ایران را در مراکزی مانند مدرسه عالی دماوند، دانشگاه تربیت معلم، مدرسه عالی بازرگانی و مدرسه وزارت امور خارجه آغاز کرد. | با وساطت برادرش، فضلالله رضا، در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت. ابتدا به صورت غیررسمی در بخش ایرانشناسی کتابخانه ملی پهلوی (کتابخانه سلطنتی سابق) به ترجمه منابع روسی پرداخت. پس از مدتی، با دریافت مجوز، تدریس تاریخ و فرهنگ ایران را در مراکزی مانند مدرسه عالی دماوند، دانشگاه تربیت معلم، مدرسه عالی بازرگانی و مدرسه وزارت امور خارجه آغاز کرد. | ||
پس از انقلاب اسلامی، برای مدتی سرپرستی کتابخانه ملی پهلوی را بر عهده داشت. از سال ۱۳۶۵ تا پایان عمر، به عنوان مدیر بخش جغرافیا و عضو شورای عالی علمی در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی فعالیت میکرد. در این دوران، علاوه بر پژوهشهای گسترده در زمینه تاریخ و جغرافیای ایران، به ترجمه آثار مهم ایرانشناسان روس و تألیف آثاری در دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی ایران پرداخت. کتابهای «آذربایجان و اران» و «ایران و ترکان در روزگار ساسانیان» از جمله این آثار است. همچنین با نگارش آثاری مانند «کمونیسم و دموکراسی» و «مارکسیسم و ماجرای بیگانگی انسان» به نقد ایدئولوژی کمونیسم و روشنگری درباره آن همت گمارد. | پس از انقلاب اسلامی، برای مدتی سرپرستی کتابخانه ملی پهلوی را بر عهده داشت. از سال ۱۳۶۵ تا پایان عمر، به عنوان مدیر بخش جغرافیا و عضو شورای عالی علمی در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی فعالیت میکرد. در این دوران، علاوه بر پژوهشهای گسترده در زمینه تاریخ و جغرافیای ایران، به ترجمه آثار مهم ایرانشناسان روس و تألیف آثاری در دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی ایران پرداخت. کتابهای «آذربایجان و اران» و «ایران و ترکان در روزگار ساسانیان» از جمله این آثار است. همچنین با نگارش آثاری مانند «کمونیسم و دموکراسی» و «مارکسیسم و ماجرای بیگانگی انسان» به نقد ایدئولوژی کمونیسم و روشنگری درباره آن همت گمارد. | ||