اندیشه و اندیشه‌ورزی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE' به 'AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۳: خط ۳۳:
در سرتاسر این کتاب بحث نویسنده این بوده است که جهانداری بالقوه از آغاز تاریخ قابل مشاهده بوده است و در تمام دوران‌ها و در فرهنگ‌های گوناگون خود را بسط داده و تحقق یافته است. ادعای نویسنده این است که «جشن» تمدن‌سازی و حکومت‌داری متمدنانه وقتی بروز کرده است که سه ستون عقل جهانداری برقرار و استوار بوده‌اند. ستون اول جاری و ساری بودن قواعد جهانداری است؛ یعنی تحقق مصلحت سه پایۀ فردی ـ جمعی ـ همگانی به کمک همت در جهت تولید ترکیبی سه جنبۀ امر سیاسی، یعنی قدرت ـ مدیریت ـ آرمان / هنجار.
در سرتاسر این کتاب بحث نویسنده این بوده است که جهانداری بالقوه از آغاز تاریخ قابل مشاهده بوده است و در تمام دوران‌ها و در فرهنگ‌های گوناگون خود را بسط داده و تحقق یافته است. ادعای نویسنده این است که «جشن» تمدن‌سازی و حکومت‌داری متمدنانه وقتی بروز کرده است که سه ستون عقل جهانداری برقرار و استوار بوده‌اند. ستون اول جاری و ساری بودن قواعد جهانداری است؛ یعنی تحقق مصلحت سه پایۀ فردی ـ جمعی ـ همگانی به کمک همت در جهت تولید ترکیبی سه جنبۀ امر سیاسی، یعنی قدرت ـ مدیریت ـ آرمان / هنجار.


پرسش اصلی این کتاب آن است که انسان چگونه می‌تواند زندگی جمعی خویش را سامان دهد؟ پاسخ کلّی نویسنده همانا «اندیشه و اندیشه‌ورزی» است. امّا اندیشه در مورد چه مقوله‌ای؟ فرمایش موبد بابصیرتِ عهد ساسانی، تَنسر، موجز و کامل است: «قانون عقل جهانداری»؛ از این‎رو، کتاب در بخش اوّل (گفتمان ”اندیشه“) در سه گفتار عبارت تَنسر را شالوده‎شکنی و تحلیل کرده است. امّا اندیشه‌ورزی برای چه؟ نویسنده هدف اندیشه‌ورزی را یافتن بینش درست می‌داند. پس بخش دوّم (گفتمان ”اندیشه‌ورزی“) در نُه گفتار به تحلیل آرای دانشوران شرقی و غربی ازجمله حمید عنایت، فریدون آدمیت، داریوش شایگان، ابن خلدون، هانا آرنت، لئو اشتراوس، فرنان برودل، و کِنِت تامسن می‌پردازد. مؤلف بر این باور است که هر یک از این دانشوران، بینش درستی برای فهم و اجرای جنبه‌هایی از قانون عقل جهانداری ارائه داده‌اند.
پرسش اصلی این کتاب آن است که انسان چگونه می‌تواند زندگی جمعی خویش را سامان دهد؟ پاسخ کلّی نویسنده همانا «اندیشه و اندیشه‌ورزی» است. امّا اندیشه در مورد چه مقوله‌ای؟ فرمایش موبد بابصیرتِ عهد ساسانی، تَنسر، موجز و کامل است: «قانون عقل جهانداری»؛ از این‎رو، کتاب در بخش اوّل (گفتمان ”اندیشه“) در سه گفتار عبارت تَنسر را شالوده‎شکنی و تحلیل کرده است. امّا اندیشه‌ورزی برای چه؟ نویسنده هدف اندیشه‌ورزی را یافتن بینش درست می‌داند. پس بخش دوّم (گفتمان ”اندیشه‌ورزی“) در نُه گفتار به تحلیل آرای دانشوران شرقی و غربی ازجمله [[عنایت، سید حمید|حمید عنایت]]، [[فریدون آدمیت]]، [[شایگان، داریوش|داریوش شایگان]]، [[ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد|ابن خلدون]]، هانا آرنت، لئو اشتراوس، فرنان برودل، و کِنِت تامسن می‌پردازد. مؤلف بر این باور است که هر یک از این دانشوران، بینش درستی برای فهم و اجرای جنبه‌هایی از قانون عقل جهانداری ارائه داده‌اند.


حرف حساب دربارۀ جهانداری و قانون عقل چیست؟ بخش اول کتاب در سه گفتار به این پرسش پاسخ داده و اندیشۀ جهانداری را تبیین می‌کند. نویسنده مدعی است که جهانداری قابل قیاس با یک قطعۀ موسیقی و اجرای آن است: به نوازندگی و حضور فعال تمام نوازندگان، در اختیار بودن امکانات و ابزارآلات، و بیداری همت همگانی برای به فعل درآوردن تمام توان‌های مادی، ذهنی، روحی و ارزشی در یک اجتماع فرضی احتیاج است. نه‌تنها زیبایی، بلکه بصیرت نماد قطعه و اثر موسیقایی در این است که نشان می‌دهد نمی‌توان نقش هیچ‌چیز و هیچ‌کس، حتی «سکوت» و تماشاچیان را فراتر یا فروتر گرفت. این ارکستر عظیم در بخش اول کتاب در سه مقوله دسته‌بندی شده و در سه گفتار به بحث گذاشته شده است. مقولۀ اول به معنا و حدود و ثغور جهانداری و اجزای تشکیل‌دهندۀ آن اختصاص دارد. گفتار اول چارچوب قطعۀ موسیقی یا اصول قاعدۀ جهانداری را توصیف و تحلیل می‌کند که شامل سه جنبۀ مصلحت و اسباب تحقق آن و سه وجه امر سیاسی و لایه‌های آن است. مقولۀ دوم به نوازندگان قطعه می‌پردازد که در این کتاب از آنها با واژۀ کلان‌شهروندان یاد شده است. گفتار دوم به کیستی و کارویژۀ شهروندان و ادب و آداب مترتب بر کار آنها تمرکز کرده و این دو مقوله را شالوده‌شکنی می‌کند. بالاخره اینکه گفتار سوم بر محل اجرای موسیقی یا صحنه‌ای توجه دارد که جهانداری به دست پرتوان شهروندان طنین قدرتمند خود را منعکس می‌کند. این صحنه را که ملک، دولت، مدینه و قلمرو گفته‌اند تعمداً «نظام» خوانده شده تا نفس بودن آن را منعکس و مسئولیت تأسیس، حفظ و روزآمدی آن را در زمان و مکان و به دست نسلی که میدان‌دار است، برجسته شده است.
حرف حساب دربارۀ جهانداری و قانون عقل چیست؟ بخش اول کتاب در سه گفتار به این پرسش پاسخ داده و اندیشۀ جهانداری را تبیین می‌کند. نویسنده مدعی است که جهانداری قابل قیاس با یک قطعۀ موسیقی و اجرای آن است: به نوازندگی و حضور فعال تمام نوازندگان، در اختیار بودن امکانات و ابزارآلات، و بیداری همت همگانی برای به فعل درآوردن تمام توان‌های مادی، ذهنی، روحی و ارزشی در یک اجتماع فرضی احتیاج است. نه‌تنها زیبایی، بلکه بصیرت نماد قطعه و اثر موسیقایی در این است که نشان می‌دهد نمی‌توان نقش هیچ‌چیز و هیچ‌کس، حتی «سکوت» و تماشاچیان را فراتر یا فروتر گرفت. این ارکستر عظیم در بخش اول کتاب در سه مقوله دسته‌بندی شده و در سه گفتار به بحث گذاشته شده است. مقولۀ اول به معنا و حدود و ثغور جهانداری و اجزای تشکیل‌دهندۀ آن اختصاص دارد. گفتار اول چارچوب قطعۀ موسیقی یا اصول قاعدۀ جهانداری را توصیف و تحلیل می‌کند که شامل سه جنبۀ مصلحت و اسباب تحقق آن و سه وجه امر سیاسی و لایه‌های آن است. مقولۀ دوم به نوازندگان قطعه می‌پردازد که در این کتاب از آنها با واژۀ کلان‌شهروندان یاد شده است. گفتار دوم به کیستی و کارویژۀ شهروندان و ادب و آداب مترتب بر کار آنها تمرکز کرده و این دو مقوله را شالوده‌شکنی می‌کند. بالاخره اینکه گفتار سوم بر محل اجرای موسیقی یا صحنه‌ای توجه دارد که جهانداری به دست پرتوان شهروندان طنین قدرتمند خود را منعکس می‌کند. این صحنه را که ملک، دولت، مدینه و قلمرو گفته‌اند تعمداً «نظام» خوانده شده تا نفس بودن آن را منعکس و مسئولیت تأسیس، حفظ و روزآمدی آن را در زمان و مکان و به دست نسلی که میدان‌دار است، برجسته شده است.