۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در تاریخ رباعی فارسی، شمار رباعیاتی که به شعر عربی ترجمه یا از شعر عربی به قالب رباعی در زبان فارسی برگردانده شده، کم نیست. نمونههای بسیاری را میتوان مثال زد. اما شمار رباعیاتی که به قالب رباعی برگردانده شده باشد، ناچیز است و ممکن است به ده رباعی هم نرسد. در این کتاب به چهار فقره از این رباعیات اشاره شده است. | در تاریخ رباعی فارسی، شمار رباعیاتی که به شعر عربی ترجمه یا از شعر عربی به قالب رباعی در زبان فارسی برگردانده شده، کم نیست. نمونههای بسیاری را میتوان مثال زد. اما شمار رباعیاتی که به قالب رباعی برگردانده شده باشد، ناچیز است و ممکن است به ده رباعی هم نرسد. در این کتاب به چهار فقره از این رباعیات اشاره شده است. | ||
در بخش از کتاب در مورد رباعی دورۀ انقلاب چنین آمده است: «یکی از مفاهیم کلیدی در رباعی دورۀ انقلاب، «شهادت» است؛ این اصطلاح و مشتقات آن، در دهۀ شصت حضوری چشمگیر در رباعی امروز داشت، به ویژه در دوران جنگ هشت ساله که ذهن جامعه به شدت درگیر این موضوع بود. نزد شاعران دهۀ شصت، مفهوم شهادتطلبی با بینش عرفانی درآمیخته بود. در مطبوعات آن دهه، علاوه بر رباعیات شاعران انقلاب، از شعر قدیم هم آن رباعیاتی که به این فضا نزدیک بود، مقبولیت بیشتری مییافت و ورد زبان مردم میشد. رباعی عرفی شیرازی از جمله همین رباعیات است؛ یا رباعی «گر مرد رهی میان خون باید رفت ...» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و رباعی معروف «در مسلخ عشق، جز نکو را نکشند ...». (ص 165) | در بخش از کتاب در مورد رباعی دورۀ انقلاب چنین آمده است: «یکی از مفاهیم کلیدی در رباعی دورۀ انقلاب، «شهادت» است؛ این اصطلاح و مشتقات آن، در دهۀ شصت حضوری چشمگیر در رباعی امروز داشت، به ویژه در دوران جنگ هشت ساله که ذهن جامعه به شدت درگیر این موضوع بود. نزد شاعران دهۀ شصت، مفهوم شهادتطلبی با بینش عرفانی درآمیخته بود. در مطبوعات آن دهه، علاوه بر رباعیات شاعران انقلاب، از شعر قدیم هم آن رباعیاتی که به این فضا نزدیک بود، مقبولیت بیشتری مییافت و ورد زبان مردم میشد. رباعی عرفی شیرازی از جمله همین رباعیات است؛ یا رباعی «گر مرد رهی میان خون باید رفت...» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و رباعی معروف «در مسلخ عشق، جز نکو را نکشند...». (ص 165) | ||
در بخشی از کتاب در مورد [[رکنالدین دعویدار قمی]] چنین آمده است: «آنچه به عنوان جریان رباعی خیامانه در تاریخ شعر فارسی میشناسیم، راهها و رویها متعددی دارد و شاخههای آن، برای خودش پیروانی جداگانه یافته است. رباعی فارسی، با معانی خیامانه پیوندی دیرینه دارد و در هر دوره، شاعرانی به تناسب حس و درک و دانش خود، یکی از این شاخهها را برگ و بار بیشتری دادهاند. در نیمۀ اول قرن هفتم هجری، [[رکنالدین دعویدار قمی]]، یکی از کسانی بوده که با رباعیات خود، به این جریان کمک کرده و بعضی از رباعیات او، به کاروان رباعیات خیام پیوسته است. خیامانههای دعویدار قمی، بیشتر در شاخه «شادنوشی» و «بادهستایی» قابل شناسایی است». (ص 101)<ref>[https://literaturelib.com/books/3310 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در بخشی از کتاب در مورد [[رکنالدین دعویدار قمی]] چنین آمده است: «آنچه به عنوان جریان رباعی خیامانه در تاریخ شعر فارسی میشناسیم، راهها و رویها متعددی دارد و شاخههای آن، برای خودش پیروانی جداگانه یافته است. رباعی فارسی، با معانی خیامانه پیوندی دیرینه دارد و در هر دوره، شاعرانی به تناسب حس و درک و دانش خود، یکی از این شاخهها را برگ و بار بیشتری دادهاند. در نیمۀ اول قرن هفتم هجری، [[رکنالدین دعویدار قمی]]، یکی از کسانی بوده که با رباعیات خود، به این جریان کمک کرده و بعضی از رباعیات او، به کاروان رباعیات خیام پیوسته است. خیامانههای دعویدار قمی، بیشتر در شاخه «شادنوشی» و «بادهستایی» قابل شناسایی است». (ص 101)<ref>[https://literaturelib.com/books/3310 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||