۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
[[مفتون امینی]] در بخشی از این کتاب میگوید: «من شعر نیمایی گفتهام، شعر کلاسیک گفتهام، شعر سپید هم گفتهام. در مورد من قضیه اردک را میشود مثل زد. اردک در آب شنا میکند، در خشکی راه میرود، در هوا هم میپرد؛ اما مثلاً در هوا مثل عقاب پرواز نمیکند. من هم اینطوری هستم. نه نیمایی را مثل نیما میتوانم بگویم، نه غزل را مثل شهریار، نه سپید را مثل شاملو. به نظر من در شعر نیمایی حماسه خیلی خوب بیان میشود، اما برای شعر عاشقانه ظرفیت چندانی ندارد. شعر "لحظۀ دیدار نزدیک است" اخوان شعر کوتاهی است. خود اخوان هم هر وقت میخواسته شعر عاشقانه بگوید، غزل گفته. شعر سه حوزۀ عمده دارد: حماسه، حکمت و عشق. حماسه در کل دنیا عقبزده شده است و دیگر خریداری ندارد ...» (ص 54). | [[مفتون امینی]] در بخشی از این کتاب میگوید: «من شعر نیمایی گفتهام، شعر کلاسیک گفتهام، شعر سپید هم گفتهام. در مورد من قضیه اردک را میشود مثل زد. اردک در آب شنا میکند، در خشکی راه میرود، در هوا هم میپرد؛ اما مثلاً در هوا مثل عقاب پرواز نمیکند. من هم اینطوری هستم. نه نیمایی را مثل نیما میتوانم بگویم، نه غزل را مثل شهریار، نه سپید را مثل شاملو. به نظر من در شعر نیمایی حماسه خیلی خوب بیان میشود، اما برای شعر عاشقانه ظرفیت چندانی ندارد. شعر "لحظۀ دیدار نزدیک است" اخوان شعر کوتاهی است. خود اخوان هم هر وقت میخواسته شعر عاشقانه بگوید، غزل گفته. شعر سه حوزۀ عمده دارد: حماسه، حکمت و عشق. حماسه در کل دنیا عقبزده شده است و دیگر خریداری ندارد...» (ص 54). | ||
این کتاب به زندگی و شعر مفتون امینی میپردازد. ابتدا کتابشناسی آثار چاپشده و نشدۀ او آورده شده است. بخش بعدی کتاب اختصاص به زندگینامهای کوتاه به قلم خود او دارد. در بخش اصلی کتاب مفتون امینی دربارۀ شعر و ادبیات ایران سخن گفته است. در بخشی از این گفتگو وی دربارۀ دهههای شعری بهتفصیل سخن میگوید. او دهۀ بیست را آغاز شعرگویی و شعرخوانی میداند که در چند سال آخر این دهه آغاز شد و کمکم ستارۀ شعر ایران سوسویی از دورگاه آغاز کرد و کسانی چون نیمای بزرگ و شاملو و توللی و هوشتگ ایرانی پا به عرصۀ گفتار و کردار نهادند. اما دهۀ سی را او سپیده یا صبح اول شعر معاصرانه میداند که با بهمیانآمدن شاعرانی چون نیما، شاملو، نادرپور، اخوان، نصرت رحمانی، مشیری، شاهرودی و .... شکل گرفت. مفتون امینی دهۀ چهل را به تعبیری بالندگی و بارآوری نهالستان عظیم نیمۀ دوم دهۀ سی میداند و دهۀ پنجاه را دهۀ مرورکردن و جمعبستن گذشتهها میداند. | این کتاب به زندگی و شعر مفتون امینی میپردازد. ابتدا کتابشناسی آثار چاپشده و نشدۀ او آورده شده است. بخش بعدی کتاب اختصاص به زندگینامهای کوتاه به قلم خود او دارد. در بخش اصلی کتاب مفتون امینی دربارۀ شعر و ادبیات ایران سخن گفته است. در بخشی از این گفتگو وی دربارۀ دهههای شعری بهتفصیل سخن میگوید. او دهۀ بیست را آغاز شعرگویی و شعرخوانی میداند که در چند سال آخر این دهه آغاز شد و کمکم ستارۀ شعر ایران سوسویی از دورگاه آغاز کرد و کسانی چون نیمای بزرگ و شاملو و توللی و هوشتگ ایرانی پا به عرصۀ گفتار و کردار نهادند. اما دهۀ سی را او سپیده یا صبح اول شعر معاصرانه میداند که با بهمیانآمدن شاعرانی چون نیما، شاملو، نادرپور، اخوان، نصرت رحمانی، مشیری، شاهرودی و.... شکل گرفت. مفتون امینی دهۀ چهل را به تعبیری بالندگی و بارآوری نهالستان عظیم نیمۀ دوم دهۀ سی میداند و دهۀ پنجاه را دهۀ مرورکردن و جمعبستن گذشتهها میداند. | ||
در بخش بعدی کتاب جملات و کلامهایی از گفتگو با مفتون امینی بیرون کشیده شده است. در بخش پنجم کتاب گفتارهایی از دیگران دربارۀ [[مفتون امینی]] آورده شده است؛ از جمله رضا براهنی دربارۀ مفتون میگوید: «[[مفتون امینی]] آدم عجیبی است؛ چون او از غزل و قصیده و مثنوی شروع کرده و از سالهای ۱۳۴۲ و ۴۳ تحت تأثیر شعر جدید ایران قرار گرفت و مشغول سرودن شعر نیمایی شد و کتابی چاپ کرد به اسم «فصل پنهان» که یکی از بهترین کتابهای شعر فارسی است. مفتون امینی که در آغاز کار شاعریاش فقط شعر کلاسیک میگفت و در غزل و مثنوی از استادان مسلم بود و بعد در دهۀ چهل به شعر نیمایی روی آورد و چند نمونۀ درخشان بهویژه در اوزان ضربی و سیال تحویل داد، ناگهان در همین چند سال آخر به شعر به اصطلاح سپید روی آورد و با اتکا به حکمت سینه شعرهایی گفت که با بهترین شعرهای سپید امروز برابری میکند». همچنین [[شمس لنگرودی]] دربارۀ مفتون امینی میگوید: «کتابهای مفتون دوره کامل شعر ایران است او از غزل شروع کرد و به شعر سپید رسید. او گونههای مختلف شعر را تجربه کرد. جوانگرایی در شعر از ویژگیهای جذاب شعر مفتون امینی بود. او تعصبی نداشت و طنز او جالب بود و رندی خاصی داشت که همواره جذاب بود. او از شاعران نیمایی مطرح بود؛ در سالهایی که شعر نیمایی در اوج بود، شعرهای توسن و کوه سهند از شعرهای معروف آن زمان بود». | در بخش بعدی کتاب جملات و کلامهایی از گفتگو با مفتون امینی بیرون کشیده شده است. در بخش پنجم کتاب گفتارهایی از دیگران دربارۀ [[مفتون امینی]] آورده شده است؛ از جمله رضا براهنی دربارۀ مفتون میگوید: «[[مفتون امینی]] آدم عجیبی است؛ چون او از غزل و قصیده و مثنوی شروع کرده و از سالهای ۱۳۴۲ و ۴۳ تحت تأثیر شعر جدید ایران قرار گرفت و مشغول سرودن شعر نیمایی شد و کتابی چاپ کرد به اسم «فصل پنهان» که یکی از بهترین کتابهای شعر فارسی است. مفتون امینی که در آغاز کار شاعریاش فقط شعر کلاسیک میگفت و در غزل و مثنوی از استادان مسلم بود و بعد در دهۀ چهل به شعر نیمایی روی آورد و چند نمونۀ درخشان بهویژه در اوزان ضربی و سیال تحویل داد، ناگهان در همین چند سال آخر به شعر به اصطلاح سپید روی آورد و با اتکا به حکمت سینه شعرهایی گفت که با بهترین شعرهای سپید امروز برابری میکند». همچنین [[شمس لنگرودی]] دربارۀ مفتون امینی میگوید: «کتابهای مفتون دوره کامل شعر ایران است او از غزل شروع کرد و به شعر سپید رسید. او گونههای مختلف شعر را تجربه کرد. جوانگرایی در شعر از ویژگیهای جذاب شعر مفتون امینی بود. او تعصبی نداشت و طنز او جالب بود و رندی خاصی داشت که همواره جذاب بود. او از شاعران نیمایی مطرح بود؛ در سالهایی که شعر نیمایی در اوج بود، شعرهای توسن و کوه سهند از شعرهای معروف آن زمان بود». | ||