۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
سابی کلمهای کهن است. این کلمه در «مانیوشو» (مجموعه دههزار برگ) قدیمیترین مجموعۀ موجود از شعر ژاپنی آمده است. تاریخ تألیف «مانیوشو» به قرن هشتم میلادی بازمیگردد؛ زمانی که نخستین بار هویت ملی ژاپنی شروه به شکل گرفتن کرد. در این دوران الگوی مرجح فرهنگی ژاپن، چین بود. سابی مفهومی که از شعر چینی وام گرفته شده بود، معنایی چون «رهاشده» میداد. در قرن سیزدهم سابی دیگر به اصطلاح نقادانه و آرمان هنری مهمی در شعر ژاپنی تبدیل شده بود. درک هنری سابی به اکثر هنرهای دیگر ژاپنی همچون ادبیات، نقاشی، تئاتر، دیزاین داخلی و ... نیز تعمیم یافت. معنای سابی در این دوره دربرگیرندۀ «لذت بردن از چیزهای قدیمی، تاریک و محو و متروک» و «زیبایی چیزهای پژمرده» بود. درک یا طبع زیباییشناختی سابی مفهوم زیبایی موجود در چیزهای «رنگورورفته»، «ناکامل»، «ناقص»، «مبهم»، «خاموش» و «ناهماهنگ» را هم دربر میگرفت. در اواخر قرن پانزدهم اصطلاح وابی برای توصیف آداب چای وابی، گونۀ جدیدی از مراسم چای ژاپنی پدید آمد که آکنده از حس و حال و کیفیت مادی سابی بود. | سابی کلمهای کهن است. این کلمه در «مانیوشو» (مجموعه دههزار برگ) قدیمیترین مجموعۀ موجود از شعر ژاپنی آمده است. تاریخ تألیف «مانیوشو» به قرن هشتم میلادی بازمیگردد؛ زمانی که نخستین بار هویت ملی ژاپنی شروه به شکل گرفتن کرد. در این دوران الگوی مرجح فرهنگی ژاپن، چین بود. سابی مفهومی که از شعر چینی وام گرفته شده بود، معنایی چون «رهاشده» میداد. در قرن سیزدهم سابی دیگر به اصطلاح نقادانه و آرمان هنری مهمی در شعر ژاپنی تبدیل شده بود. درک هنری سابی به اکثر هنرهای دیگر ژاپنی همچون ادبیات، نقاشی، تئاتر، دیزاین داخلی و... نیز تعمیم یافت. معنای سابی در این دوره دربرگیرندۀ «لذت بردن از چیزهای قدیمی، تاریک و محو و متروک» و «زیبایی چیزهای پژمرده» بود. درک یا طبع زیباییشناختی سابی مفهوم زیبایی موجود در چیزهای «رنگورورفته»، «ناکامل»، «ناقص»، «مبهم»، «خاموش» و «ناهماهنگ» را هم دربر میگرفت. در اواخر قرن پانزدهم اصطلاح وابی برای توصیف آداب چای وابی، گونۀ جدیدی از مراسم چای ژاپنی پدید آمد که آکنده از حس و حال و کیفیت مادی سابی بود. | ||
وابیسابی را میشود یک نظام زیباییشناختی «جامع» خواند. جهانبینی یا عالم آن خودارجاع است. این نظام رویکرد یکپارچهای نسبت به ماهیت غایی وجود (مابعدالطبیعه)، دانش مقدس (معنویت)، سلامت عاطفی (حالوهوای درونی)، رفتار (اخلاقیات)، سلامت عاطفی (حالوهوای درونی)، رفتار (اخلاقیات) و ظاهر و حس چیزها (مادیت) فراهم میآورد. هر چه یک نظام زیباییشناختی سازمانیافتهتر باشد و اجزا یا مؤلفههای آن با وضوح بیشتری تعریف شده باشند، سودمندتر خواهند بود ـ هر چه ابزارهای مفهومی بیشتر باشند، راههای بیشتری برای ارجاع به اصول بنیادین دارند. | وابیسابی را میشود یک نظام زیباییشناختی «جامع» خواند. جهانبینی یا عالم آن خودارجاع است. این نظام رویکرد یکپارچهای نسبت به ماهیت غایی وجود (مابعدالطبیعه)، دانش مقدس (معنویت)، سلامت عاطفی (حالوهوای درونی)، رفتار (اخلاقیات)، سلامت عاطفی (حالوهوای درونی)، رفتار (اخلاقیات) و ظاهر و حس چیزها (مادیت) فراهم میآورد. هر چه یک نظام زیباییشناختی سازمانیافتهتر باشد و اجزا یا مؤلفههای آن با وضوح بیشتری تعریف شده باشند، سودمندتر خواهند بود ـ هر چه ابزارهای مفهومی بیشتر باشند، راههای بیشتری برای ارجاع به اصول بنیادین دارند. | ||