۱۴۶٬۰۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در این نوشتار دیدگاههای گوناگون هرمنوتیک و نظریههای فهم و تأویل متن مطرح شده است؛ از نظریۀ «فهم، پاداش ایمان است» [[اگوستین قدیس]] تا «نهضت اصلاح دینی» مارتین لوتر؛ از «بایستگیهای هرمنوتیکگرایی متنهای عرفانی رازآمیز» تا «تأویلهای عقلی و شهودی»؛ از «تباین روششناختی علوم انسانی و علوم طبیعی» دیلتای تا «همسانی روششناختی بین این علوم» در نزد ریکور؛ از «خوانندهمحوری و نظریۀ دریافت» تا «هرمنوتیک عینیگرا و تاریخگرا»؛ از «هرمنوتیک عامگرای» شلایر ماخر و «نیتگرایی» هرش تا «زبانیبودن حقیقت کثرتپذیر» نیچه و «هرمنوتیک هستی» هایدگر و «مستقلبودن معنای متن از نیت نویسنده» در نزد گادامر و «توجه به سبک متن و نقش آن در فرآیند تأویل» از نظر ریکور؛ از نظریۀ «زیباشناسی دریافت» آیزر ویاس تا نظریۀ «مغالطۀ قصدی» ویلیام ویمست و مونرو بردزلی مبنی بر نقش قصد مؤلف در تعیین معنای متن ادبی و در برابر آن نظریۀ «اعتبار در تفسیر» هرش در دفاع از مؤلف و .... . این نکته گفتنی است که اینگونه نظریهها که گاه با یکدیگر متفاوت مینمایند و در تباین در چند باور با یکدیگر وجه مشترک دارند: | در این نوشتار دیدگاههای گوناگون هرمنوتیک و نظریههای فهم و تأویل متن مطرح شده است؛ از نظریۀ «فهم، پاداش ایمان است» [[اگوستین قدیس]] تا «نهضت اصلاح دینی» مارتین لوتر؛ از «بایستگیهای هرمنوتیکگرایی متنهای عرفانی رازآمیز» تا «تأویلهای عقلی و شهودی»؛ از «تباین روششناختی علوم انسانی و علوم طبیعی» دیلتای تا «همسانی روششناختی بین این علوم» در نزد ریکور؛ از «خوانندهمحوری و نظریۀ دریافت» تا «هرمنوتیک عینیگرا و تاریخگرا»؛ از «هرمنوتیک عامگرای» شلایر ماخر و «نیتگرایی» هرش تا «زبانیبودن حقیقت کثرتپذیر» نیچه و «هرمنوتیک هستی» هایدگر و «مستقلبودن معنای متن از نیت نویسنده» در نزد گادامر و «توجه به سبک متن و نقش آن در فرآیند تأویل» از نظر ریکور؛ از نظریۀ «زیباشناسی دریافت» آیزر ویاس تا نظریۀ «مغالطۀ قصدی» ویلیام ویمست و مونرو بردزلی مبنی بر نقش قصد مؤلف در تعیین معنای متن ادبی و در برابر آن نظریۀ «اعتبار در تفسیر» هرش در دفاع از مؤلف و..... این نکته گفتنی است که اینگونه نظریهها که گاه با یکدیگر متفاوت مینمایند و در تباین در چند باور با یکدیگر وجه مشترک دارند: | ||
ـ هرمنوتیک، شالودهشکنی، پساساختارگرایی و بینامتنیت، دریچههای جدیدی را در نقد و تحلیل دنیای متن میگشایند. همۀ این نظریهها در «جستجوی معنا هستند، معنایی نامتعین که میتوان از آن به متن رسید و همین به معنای بسط و گسترش «مسئلۀ معنا»ست. به یاری رویکردهایی مانند هرمنوتیک، پساساختارگرایی و نشانه ـ معناشناسی میتوان زوایای «دیدهنشدن متن» را کشف و بازگفت. | ـ هرمنوتیک، شالودهشکنی، پساساختارگرایی و بینامتنیت، دریچههای جدیدی را در نقد و تحلیل دنیای متن میگشایند. همۀ این نظریهها در «جستجوی معنا هستند، معنایی نامتعین که میتوان از آن به متن رسید و همین به معنای بسط و گسترش «مسئلۀ معنا»ست. به یاری رویکردهایی مانند هرمنوتیک، پساساختارگرایی و نشانه ـ معناشناسی میتوان زوایای «دیدهنشدن متن» را کشف و بازگفت. | ||