۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
آنچه [[نوشین، عبدالحسین|نوشین]] دربارۀ فرهنگ شاهنامه از شرح و توضیح و مفاهیم واژه یادداشت کرد، «واژهنامک» نام گرفت، به اعتبار آنکه «ک» به ظاهر مفهوم خردی و کوچکی میدهد، شماری لغات محدود اما دشوار و سختیاب برای توضیح و معنی جمعآوری و با دقت نظر و مستوفی شرح و معنی شده است. شاهد مثال شعری سه مورد یا بیشتر، همه از شاهنامه است و شاهد مثال از منابع دیگر، عموماً همعصر با فردوسی است. | آنچه [[نوشین، عبدالحسین|نوشین]] دربارۀ فرهنگ شاهنامه از شرح و توضیح و مفاهیم واژه یادداشت کرد، «واژهنامک» نام گرفت، به اعتبار آنکه «ک» به ظاهر مفهوم خردی و کوچکی میدهد، شماری لغات محدود اما دشوار و سختیاب برای توضیح و معنی جمعآوری و با دقت نظر و مستوفی شرح و معنی شده است. شاهد مثال شعری سه مورد یا بیشتر، همه از شاهنامه است و شاهد مثال از منابع دیگر، عموماً همعصر با فردوسی است. | ||
[[نوشین، عبدالحسین|نوشین]] تنها به این اکتفا نمیکند که معنی یا مترادفی برابر واژۀ موردنظر قرار دهد. در موارد متعدد به بسط معنی و شرح و توضیح واژه میپردازد. گاهی یک صفحه یا دو صفحه در توضیح و شرح واژه است: آغار = آغاردن، آهو، برآغالیدن، نوشه، انوشه، اروند .... دهها واژههای که نیاز به توضیح و تعبیر دارد که به گونهای مورد پسند، حق مطلب را ادا کرده است. | [[نوشین، عبدالحسین|نوشین]] تنها به این اکتفا نمیکند که معنی یا مترادفی برابر واژۀ موردنظر قرار دهد. در موارد متعدد به بسط معنی و شرح و توضیح واژه میپردازد. گاهی یک صفحه یا دو صفحه در توضیح و شرح واژه است: آغار = آغاردن، آهو، برآغالیدن، نوشه، انوشه، اروند.... دهها واژههای که نیاز به توضیح و تعبیر دارد که به گونهای مورد پسند، حق مطلب را ادا کرده است. | ||
نویسنده در این فرهنگ از یادداشتهای زندهیاد پورداود و یادداشتهای گاتها و .... در زمینۀ ریشهشناسی واژهها بهره جسته است و نیز شناخت ریشههای کلمه در زبان پهلوی، اوستایی، فارسی باستان همانطور که آمده است از یادداشتهای آن بزرگمرد استفاده کرده است. | نویسنده در این فرهنگ از یادداشتهای زندهیاد پورداود و یادداشتهای گاتها و.... در زمینۀ ریشهشناسی واژهها بهره جسته است و نیز شناخت ریشههای کلمه در زبان پهلوی، اوستایی، فارسی باستان همانطور که آمده است از یادداشتهای آن بزرگمرد استفاده کرده است. | ||
آنچه از این فرهنگ برمیآید آن است که نوشین از منابع دستاول و ارزشمند در پژوهش خود بهره برده است و به اندازۀ توان خود با تمام سختیها دربارۀ یکی از ارکان شاهنامه یعنی واژهها کاری درخور و بسزا انجام داده است و در برخورد با واژههای کهن شاهنامه، افزون بر استفاده از منابع ایرانی، از آثار ایرانشناسان اروپایی بهخوبی یاری گرفته است. | آنچه از این فرهنگ برمیآید آن است که نوشین از منابع دستاول و ارزشمند در پژوهش خود بهره برده است و به اندازۀ توان خود با تمام سختیها دربارۀ یکی از ارکان شاهنامه یعنی واژهها کاری درخور و بسزا انجام داده است و در برخورد با واژههای کهن شاهنامه، افزون بر استفاده از منابع ایرانی، از آثار ایرانشناسان اروپایی بهخوبی یاری گرفته است. | ||