۱۴۶٬۱۸۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الامام علي علیهالسلام من المهد إلی اللحد'''، تألیف [[قزوینی، سید محمدکاظم| سید محمدکاظم قزوینی]] (1307-1373ش) به بررسی زندگی، فضائل و جایگاه امام علی بن ابیطالب(ع) میپردازد و حوادث زندگی آن حضرت را از دوران کودکی تا شهادت، با تمرکز بر نقش ایشان در تثبیت اسلام و ویژگیهای اخلاقی بینظیرشان شرح میدهد. | '''الامام علي علیهالسلام من المهد إلی اللحد'''، تألیف [[قزوینی، سید محمدکاظم|سید محمدکاظم قزوینی]] (1307-1373ش) به بررسی زندگی، فضائل و جایگاه [[امام علی علیهالسلام|امام علی بن ابیطالب(ع)]] میپردازد و حوادث زندگی آن حضرت را از دوران کودکی تا شهادت، با تمرکز بر نقش ایشان در تثبیت اسلام و ویژگیهای اخلاقی بینظیرشان شرح میدهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
این کتاب در قالب عناوین متعدد تنظیم شده است که هر کدام به بررسی بعدی خاص از زندگی و فضائل امام علی(ع) میپردازد. این مباحث در قالب سخنرانی در 21 شب ماه رمضان ارائه شده است. | این کتاب در قالب عناوین متعدد تنظیم شده است که هر کدام به بررسی بعدی خاص از زندگی و فضائل [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] میپردازد. این مباحث در قالب سخنرانی در 21 شب ماه رمضان ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه اشاره میکند که مدتها بنا داشته کتابی مشتمل بر اشارات به بعضی مواهب امام علی(ع) - که مقتدای قافلههای انسانی در طول قرنها و همه دوران بوده- بنویسد، اما تفکر به اهمیت این موضوع خطیر و ضعف بیان و گستردگی بحث مانع میشده، تا اینکه در ضمن سلسله مباحثی در ماه رمضان شخصیت امام علی بن ابیطالب(ع) را محور بحث قرار میدهد. او سخن از امیرالمؤمنین(ع) را سخن از اسلام صحیح در همه عرصههایش بهویژه در تکوین و تأسیس اسلام و نیز میزان تأثیر تربیت اسلامی در نفوس و تبلور آن دانسته که همه به برکت تعالیم و قدرت نفسانی قوی متکی به مبدأ اعلای پیامبر(ص) بوده است <ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref> در حقیقت احاطه به جمیع ویژگیها و مزایای این امام خارج از تفکر و قدرت بیان بشری است؛ چراکه آنحضرت مانند دریایی است که دو کرانهاش درک نمیشود و به جوانبش نمیتوان دست یافت و امکان غواصی به عمق آن وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | نویسنده در مقدمه اشاره میکند که مدتها بنا داشته کتابی مشتمل بر اشارات به بعضی مواهب [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] - که مقتدای قافلههای انسانی در طول قرنها و همه دوران بوده- بنویسد، اما تفکر به اهمیت این موضوع خطیر و ضعف بیان و گستردگی بحث مانع میشده، تا اینکه در ضمن سلسله مباحثی در ماه رمضان شخصیت [[امام علی علیهالسلام|امام علی بن ابیطالب(ع)]] را محور بحث قرار میدهد. او سخن از [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] را سخن از اسلام صحیح در همه عرصههایش بهویژه در تکوین و تأسیس اسلام و نیز میزان تأثیر تربیت اسلامی در نفوس و تبلور آن دانسته که همه به برکت تعالیم و قدرت نفسانی قوی متکی به مبدأ اعلای پیامبر(ص) بوده است <ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref> در حقیقت احاطه به جمیع ویژگیها و مزایای این امام خارج از تفکر و قدرت بیان بشری است؛ چراکه آنحضرت مانند دریایی است که دو کرانهاش درک نمیشود و به جوانبش نمیتوان دست یافت و امکان غواصی به عمق آن وجود ندارد<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | ||
اولین مبحث کتاب با عنوان ولادت در کعبه بر معجزه تولد امام علی(ع) در خانه کعبه تمرکز دارد. بر اساس روایات، فاطمه بنت اسد (س) به هنگام درد زایمان به سوی کعبه رفت، دیوار کعبه شکافته شد و او وارد شد تا علی(ع) را به دنیا آورد. نویسنده ضمن ذکر این واقعه، آن را با معجزات انبیا همچون نجات ابراهیم(ع) از آتش و عصای موسی(ع)، مقایسه میکند تا بر امکان وقوع امور خارقالعاده به اذن و اراده خداوند تأکید کند. در ادامه، نحوه استقبال ابوطالب و پیامبر اکرم (ص) از نوزاد، و بشارت پیامبر(ص) در مورد اینکه این مولود بهترین وزیر و یار و یاور او خواهد بود، بیان شده است <ref>ر.ک: متن کتاب، ص14-18</ref> | اولین مبحث کتاب با عنوان ولادت در کعبه بر معجزه تولد [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در خانه کعبه تمرکز دارد. بر اساس روایات، فاطمه بنت اسد (س) به هنگام درد زایمان به سوی کعبه رفت، دیوار کعبه شکافته شد و او وارد شد تا علی(ع) را به دنیا آورد. نویسنده ضمن ذکر این واقعه، آن را با معجزات انبیا همچون نجات ابراهیم(ع) از آتش و عصای موسی(ع)، مقایسه میکند تا بر امکان وقوع امور خارقالعاده به اذن و اراده خداوند تأکید کند. در ادامه، نحوه استقبال ابوطالب و پیامبر اکرم (ص) از نوزاد، و بشارت پیامبر(ص) در مورد اینکه این مولود بهترین وزیر و یار و یاور او خواهد بود، بیان شده است <ref>ر.ک: متن کتاب، ص14-18</ref> | ||
نویسنده در بحث دوم به تربیت اسلامی امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) میپردازد که از کودکی تا سی و سهسالگی ادامه داشته است. علی(ع) تحتنظر پیامبر(ص) رشد کرد و از همان کودکی، جز راست نگفت و هیچ لغزشی نداشت. نویسنده مستنداتی ارائه میدهد که علی(ع) اولین فرد ذکور بود که اسلام آورد و هفت سال قبل از هر کس دیگری در کنار پیامبر(ص) نماز میخواند<ref>ر.ک: همان، ص19-29</ref> در ادامه به نقشمحوری ابوطالب، پدر علی(ع)، در حمایت و دفاع از رسول خدا(ص) و رسالت او اشاره دارد <ref>ر.ک: همان، ص30-34</ref> | نویسنده در بحث دوم به تربیت اسلامی [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] توسط پیامبر(ص) میپردازد که از کودکی تا سی و سهسالگی ادامه داشته است. علی(ع) تحتنظر پیامبر(ص) رشد کرد و از همان کودکی، جز راست نگفت و هیچ لغزشی نداشت. نویسنده مستنداتی ارائه میدهد که علی(ع) اولین فرد ذکور بود که اسلام آورد و هفت سال قبل از هر کس دیگری در کنار پیامبر(ص) نماز میخواند<ref>ر.ک: همان، ص19-29</ref> در ادامه به نقشمحوری ابوطالب، پدر [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]]، در حمایت و دفاع از رسول خدا(ص) و رسالت او اشاره دارد <ref>ر.ک: همان، ص30-34</ref> | ||
در سخنرانی شب سوم به ماجرای فداکاری بینظیر علی(ع) در شب هجرت (لیلة المبیت) میپردازد. هنگامی که پیامبر قصد هجرت داشت، علی(ع) برای حفظ جان ایشان در بستر خوابید. این اقدام نماد اوج ایثار است. در همین راستا، آیه 207 سوره بقره «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» ترجمه: «و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مىفروشد [مانند اميرالمؤمنين علیهالسلام] و خدا به بندگان مهربان است» در شأن او نازل شد. در این شب، جبرئیل و میکائیل بر بالین علی(ع) آمدند و این عمل عظیم او در تاریخ اسلام و بلکه در تاریخ انبیا بینظیر است<ref>ر.ک: همان، ص35-44</ref> | در سخنرانی شب سوم به ماجرای فداکاری بینظیر [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] در شب هجرت (لیلة المبیت) میپردازد. هنگامی که پیامبر قصد هجرت داشت، [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] برای حفظ جان ایشان در بستر خوابید. این اقدام نماد اوج ایثار است. در همین راستا، آیه 207 سوره بقره «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» ترجمه: «و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مىفروشد [مانند [[امام علی علیهالسلام|اميرالمؤمنين علیهالسلام]]] و خدا به بندگان مهربان است» در شأن او نازل شد. در این شب، جبرئیل و میکائیل بر بالین علی(ع) آمدند و این عمل عظیم او در تاریخ اسلام و بلکه در تاریخ انبیا بینظیر است<ref>ر.ک: همان، ص35-44</ref> | ||
در سخنرانی شب چهارم حوادث پس از لیلة المبیت را بازگو میشود، پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد تا امانات مردم مکه را به آنها تحویل داده و پس از آن هجرت کند. این عمل نشانگر اعتماد کامل پیامبر(ص) به علی(ع) در شرایط حساس بود. علی(ع) پس از رساندن امانات، به همراه فواطم (شامل فاطمه زهرا(س)) راه مدینه را در پیش گرفت؛ او آنقدر پیاده رفت که پاهایش ورم کرد <ref>ر. ک: همان، ص45-49</ref> | در سخنرانی شب چهارم حوادث پس از لیلة المبیت را بازگو میشود، پیامبر(ص) به [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] دستور داد تا امانات مردم مکه را به آنها تحویل داده و پس از آن هجرت کند. این عمل نشانگر اعتماد کامل پیامبر(ص) به [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] در شرایط حساس بود. علی(ع) پس از رساندن امانات، به همراه فواطم (شامل فاطمه زهرا(س)) راه مدینه را در پیش گرفت؛ او آنقدر پیاده رفت که پاهایش ورم کرد <ref>ر. ک: همان، ص45-49</ref> | ||
در شب پنجم با عنوان «اقتران النورین» (پیوند دو نور) که عنوان زیبایی است؛ نویسنده به ازدواج مبارک امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) میپردازد. بسیاری از بزرگان قریش از حضرت زهرا (س) خواستگاری کردند، اما خداوند به دلیل برتری و شرافت علی(ع)، او را برای این پیوند انتخاب کرد. پس از آن شیوه خواستگاری فاطمه(ع) از پیامبر(ص) و موافقت و رضایت ایشان و باقی شرایط ازدواج شرح شده است. از جابر نقل شده که علی(ع) فاطمه(ع) را بر شترش سوار کرد و سلمان فارسی زمامش را به دست گرفت و حمزه و عقیل و جعفر و اهلبیت درحالیکه شمشیرهایشان را کشیده بودند به دنبال آن حرکت کردند و زنان پیامبر(ص) پیشاپیش رجز میخواندند<ref>ر.ک: همان، ص50-58</ref> | در شب پنجم با عنوان «اقتران النورین» (پیوند دو نور) که عنوان زیبایی است؛ نویسنده به ازدواج مبارک [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و حضرت فاطمه زهرا(س) میپردازد. بسیاری از بزرگان قریش از حضرت زهرا (س) خواستگاری کردند، اما خداوند به دلیل برتری و شرافت علی(ع)، او را برای این پیوند انتخاب کرد. پس از آن شیوه خواستگاری فاطمه(ع) از پیامبر(ص) و موافقت و رضایت ایشان و باقی شرایط ازدواج شرح شده است. از جابر نقل شده که [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] فاطمه(ع) را بر شترش سوار کرد و سلمان فارسی زمامش را به دست گرفت و حمزه و عقیل و جعفر و اهلبیت درحالیکه شمشیرهایشان را کشیده بودند به دنبال آن حرکت کردند و زنان پیامبر(ص) پیشاپیش رجز میخواندند<ref>ر.ک: همان، ص50-58</ref> | ||
جهاد بخش اعظمی از زندگانی امام علی(ع) را به خود اختصاص داده است و لذا نویسنده در شب ششم به شجاعت و نقش تعیینکننده علی(ع) در نبردهای اسلامی میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص61</ref> | جهاد بخش اعظمی از زندگانی [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را به خود اختصاص داده است و لذا نویسنده در شب ششم به شجاعت و نقش تعیینکننده علی(ع) در نبردهای اسلامی میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص61</ref> | ||
در جنگ بدر، علی(ع) نقش محوری داشت و بیش از نصف مشرکان کشتهشده در آن روز به دست ایشان از پای درآمدند. در جنگ احد، او پس از فرار دیگران پایداری کرد و شمشیر او (ذوالفقار) دلیل برتری او بود، تا جایی که ندای آسمانی «لا سيف إلا ذوالفقار و لا فتى إلا علي» بر زبان رانده شد. مبارزه با عمرو بن عبدود در خندق که افضل از عبادت ثقلین شمرده شد، نقطه اوج این فصل است. در خیبر، پس از ناکامی دیگران، پرچم به دست علی(ع) سپرده شد و او با کندن درب قلعه، پیروزی را رقم زد.<ref>ر.ک: همان، ص65-87</ref> | در جنگ بدر، علی(ع) نقش محوری داشت و بیش از نصف مشرکان کشتهشده در آن روز به دست ایشان از پای درآمدند. در جنگ احد، او پس از فرار دیگران پایداری کرد و شمشیر او (ذوالفقار) دلیل برتری او بود، تا جایی که ندای آسمانی «لا سيف إلا ذوالفقار و لا فتى إلا علي» بر زبان رانده شد. مبارزه با عمرو بن عبدود در خندق که افضل از عبادت ثقلین شمرده شد، نقطه اوج این فصل است. در خیبر، پس از ناکامی دیگران، پرچم به دست [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] سپرده شد و او با کندن درب قلعه، پیروزی را رقم زد.<ref>ر.ک: همان، ص65-87</ref> | ||
در شب هفتم به جایگاه علی(ع) در کنار قرآن، بر اساس حدیث ثقلین، میپردازد. آیات متعددی که در شأن علی(ع) نازل شدهاند، شامل آیه تطهیر که عصمت او را اثبات میکند و آیه مباهله که او را نفس پیامبر(ص) معرفی میکند. همچنین، به آیه ولایت که پس از صدقه دادن انگشتر در رکوع نازل شد و آیات سوره «هل أتی» که در شأن انفاق اهلبیت(ع) به یتیم و مسکین و اسیر نازل شد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص88-108.</ref> | در شب هفتم به جایگاه [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] در کنار قرآن، بر اساس حدیث ثقلین، میپردازد. آیات متعددی که در شأن علی(ع) نازل شدهاند، شامل آیه تطهیر که عصمت او را اثبات میکند و آیه مباهله که او را نفس پیامبر(ص) معرفی میکند. همچنین، به آیه ولایت که پس از صدقه دادن انگشتر در رکوع نازل شد و آیات سوره «هل أتی» که در شأن انفاق اهلبیت(ع) به یتیم و مسکین و اسیر نازل شد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص88-108.</ref> | ||
شب هشتم در ارتباط با علم و خطبههای امام علی(ع) بحث را ادامه میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص113.</ref> | شب هشتم در ارتباط با علم و خطبههای امام علی(ع) بحث را ادامه میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص113.</ref> | ||
شب نهم درباه فضائل نفسانی حضرت مطالبی را در یقین، قوه حافظه، تعطف، حق، غنی، عفو، حکمت، زهد، عفت، تواضع، حلم، مواساه و رسیدگی به دیگران، کرم، عدل، عبادت و خوشرویی همراه با صلابت با استناد به منابع روایی مطرح شده است. در رابطه با یقین مستند به جلد نهم | شب نهم درباه فضائل نفسانی حضرت مطالبی را در یقین، قوه حافظه، تعطف، حق، غنی، عفو، حکمت، زهد، عفت، تواضع، حلم، مواساه و رسیدگی به دیگران، کرم، عدل، عبادت و خوشرویی همراه با صلابت با استناد به منابع روایی مطرح شده است. در رابطه با یقین مستند به جلد نهم «[[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]]» [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] نقل شده است که امام علی(ع) غلامی به نام قنبر داشت که آنحضرت را بسیار دوست میداشت و هرگاه امام بیرون میرفت به جهت محافظ به دنبال ایشان با شمشیر میرفت. شبی امام او را دید و از او سبب این کار را پرسید. قنبر گفت بر جان شما بیمناکم لذا در پی شما راه میافتم. امام او را نهیب زد که از اهل آسمان مرا محافظت میکنی یا اهل زمین، گفت از اهل زمین، فرمود: اهل زمین نمیتوانند به من آسیبی برسانند مگر آنکه خداوند از آسمان اذن بدهد پس برگرد. <ref>ر. : همان، ص133-160</ref> | ||
در شب دهم از خصائص و فضائل حضرت امیر(ع) مانند رد الشمس، طیر مشوی، پیمان برادری با پیامبر(ص) و... به همراه منابع و مصادر روایات آنها، بحث شده است.<ref>ر.ک: همان، ص161-192.</ref> | در شب دهم از خصائص و فضائل حضرت امیر(ع) مانند رد الشمس، طیر مشوی، پیمان برادری با پیامبر(ص) و... به همراه منابع و مصادر روایات آنها، بحث شده است.<ref>ر.ک: همان، ص161-192.</ref> | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در شب یازدهم، واقعه غدیر خم مطرح میشود این رویداد از مباحث مهم اسلامی است که شیوه برخورد مذاهب اسلامی با آن مختلف است. کتب و نوشتههایی که به طور خاص به آن و یا به طور عام به مسئله امامت و خلافت پرداختهاند و آن را اثبات یا رد کرده و مورد مناقشه قرار دادهاند قابل شمارش نیست. <ref>ر.ک: همان، ص193-215</ref> | در شب یازدهم، واقعه غدیر خم مطرح میشود این رویداد از مباحث مهم اسلامی است که شیوه برخورد مذاهب اسلامی با آن مختلف است. کتب و نوشتههایی که به طور خاص به آن و یا به طور عام به مسئله امامت و خلافت پرداختهاند و آن را اثبات یا رد کرده و مورد مناقشه قرار دادهاند قابل شمارش نیست. <ref>ر.ک: همان، ص193-215</ref> | ||
نویسنده در شبهای دوازدهم به وفات پیامبر(ص) و وصیت ایشان به حضرت علی(ع)، مصیبت حضرت زهرا(س)، ازدواج حضرت بعد از ایشان، فرزندان حضرت و شب سیزدهم به خانهنشینی علی(ع)، میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص216-244</ref> | نویسنده در شبهای دوازدهم به وفات پیامبر(ص) و وصیت ایشان به [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، مصیبت حضرت زهرا(س)، ازدواج حضرت بعد از ایشان، فرزندان حضرت و شب سیزدهم به خانهنشینی علی(ع)، میپردازد. <ref>ر.ک: همان، ص216-244</ref> | ||
قزوینی در شب چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم به اختصار به برخی از جنگهای امام چون جنگ جمل، صفین و نهروان نیز پرداخته است. در جنگ صفین سپاه علوی به فتح نزدیک شد و معاویه به خطر افتاد و تنها راه برونرفت را خدعه و مکر دید و در شب به اصحابش فرمان داد که قرآنها را سرنیزه کنند. صبح که شد اهل عراق پانصد قرآن را بر سر نیزه دیدند که شامیان بوسیله آن ترک جنگ را طلب میکردند. اصحاب علی(ع) با این حربه دچار اختلاف شدند. امام فرمود که این کلمه حقی است که از آن باطل اراده شده است. کار به جایی رسید که امام فرمود: من دیروز امیرالمؤمنین بودم و امروز مأمورم و دیروز نهی میکردم و امروز نهی میشوم. و در نهایت خدعه معاویه و عمروعاص کارگر افتاد. <ref>ر. : همان، ص244-298</ref> | قزوینی در شب چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم به اختصار به برخی از جنگهای امام چون جنگ جمل، صفین و نهروان نیز پرداخته است. در جنگ صفین سپاه علوی به فتح نزدیک شد و معاویه به خطر افتاد و تنها راه برونرفت را خدعه و مکر دید و در شب به اصحابش فرمان داد که قرآنها را سرنیزه کنند. صبح که شد اهل عراق پانصد قرآن را بر سر نیزه دیدند که شامیان بوسیله آن ترک جنگ را طلب میکردند. اصحاب علی(ع) با این حربه دچار اختلاف شدند. امام فرمود که این کلمه حقی است که از آن باطل اراده شده است. کار به جایی رسید که امام فرمود: من دیروز [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین]] بودم و امروز مأمورم و دیروز نهی میکردم و امروز نهی میشوم. و در نهایت خدعه معاویه و عمروعاص کارگر افتاد. <ref>ر. : همان، ص244-298</ref> | ||
در شب هفدهم، به شبیخونهای سهگانه معاویه اشاره دارد. <ref>ر.ک: همان، ص299-311</ref> | در شب هفدهم، به شبیخونهای سهگانه معاویه اشاره دارد. <ref>ر.ک: همان، ص299-311</ref> | ||
شب هجدهم، شخصیت علی(ع) از زبان خود حضرت در برخی خطبه و نامههای ایشان، مطرح میشود. <ref>ر.ک: همان، ص312-320</ref> | شب هجدهم، شخصیت [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] از زبان خود حضرت در برخی خطبه و نامههای ایشان، مطرح میشود. <ref>ر.ک: همان، ص312-320</ref> | ||
شب نوزدهم، بیستم و بیست و یکم درباره بیان پیامبر(ص) و پیامهای حضرت علی(ع) درباره شهادت خود، ضربت خوردن، در بستر خوابیدن و مصیبت شهادت ایشان است که با ذکر اشعاری از صعصعة بن صوحان در رثای امیرالمؤمنین علی(ع) به نقل از ابن ابیالحدید و انتشار خبر شهادت امیرالمؤمنین(ع) در بین مردم توسط ابن عباس به نقل از ناسخالتواریخ به آخر میآید. <ref>ر.ک: همان، ص321-348</ref> | شب نوزدهم، بیستم و بیست و یکم درباره بیان پیامبر(ص) و پیامهای [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] درباره شهادت خود، ضربت خوردن، در بستر خوابیدن و مصیبت شهادت ایشان است که با ذکر اشعاری از صعصعة بن صوحان در رثای [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به نقل از ابن ابیالحدید و انتشار خبر شهادت [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] در بین مردم توسط ابن عباس به نقل از ناسخالتواریخ به آخر میآید. <ref>ر.ک: همان، ص321-348</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||