۱٬۷۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
فصل اول: نگاهی به مسایل فرهنگی عصر بعثت؛ این فصل به جلوههای فرهنگی عصر بعثت در آیات قرآن میپردازد. | فصل اول: نگاهی به مسایل فرهنگی عصر بعثت؛ این فصل به جلوههای فرهنگی عصر بعثت در آیات قرآن میپردازد. | ||
# انعکاس مسایل اقلیمی و جغرافیایی: توصیفات بهشت در قرآن، متناسب با فرهنگ و آرزوی مردم حجاز که در منطقهای خشک زندگی میکردند، است. بهعنوانمثال، تأکید بر وجود آب، باغ و بوستان در توصیف بهشت مشاهده میشود. همچنین ذکر میوههایی چون انگور، انار و خرما که در مناطق حجاز شناخته شده بودند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص ۱۷-15</ref> | #انعکاس مسایل اقلیمی و جغرافیایی: توصیفات بهشت در قرآن، متناسب با فرهنگ و آرزوی مردم حجاز که در منطقهای خشک زندگی میکردند، است. بهعنوانمثال، تأکید بر وجود آب، باغ و بوستان در توصیف بهشت مشاهده میشود. همچنین ذکر میوههایی چون انگور، انار و خرما که در مناطق حجاز شناخته شده بودند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص ۱۷-15</ref> | ||
#شراب در توصیفات بهشت موعود: توصیف شراب در قرآن با هدف پاکیزه کردن و تطبیقدادن با فرهنگ ادبی و اجتماعی عرب بوده است، زیرا آنها به شراب و شعر علاقه داشتند. <ref>ر.ک: همان، ص ۱9-18</ref> | |||
# شراب در توصیفات بهشت موعود: توصیف شراب در قرآن با هدف پاکیزه کردن و تطبیقدادن با فرهنگ ادبی و اجتماعی عرب بوده است، زیرا آنها به شراب و شعر علاقه داشتند. <ref>ر.ک: همان، ص ۱9-18</ref> | #توصیف آسایش و استراحت در بهشت :توصیف آسایش در بهشت از جمله تکیهزدن بر بالشها و فرشهای سبز، متناسب با فرهنگ و آداب مأنوس مردم عصر بعثت است. <ref>ر.ک: همان، ص 19</ref> | ||
#زن و حورالعین در بهشت: توصیف زنان و حورالعین در بهشت نیز با ادبیات و فرهنگ شعری چنین مردمی سازگاری دارد. <ref>ر.ک: همان، ص 20</ref> | |||
# توصیف آسایش و استراحت در بهشت :توصیف آسایش در بهشت از جمله تکیهزدن بر بالشها و فرشهای سبز، متناسب با فرهنگ و آداب مأنوس مردم عصر بعثت است. <ref>ر.ک: همان، ص 19</ref> | |||
# زن و حورالعین در بهشت: توصیف زنان و حورالعین در بهشت نیز با ادبیات و فرهنگ شعری چنین مردمی سازگاری دارد. <ref>ر.ک: همان، ص 20</ref> | |||
# تشبیهات و تمثیلات قرآن :تشبیهات قرآنی، بهویژه در مورد آب، باران، سیلاب و نهرها، با فرهنگ عرب حجازی مرتبط است، زیرا باران برای آنان نماد برکت بود. <ref>ر.ک: همان، ص 21-23</ref> | # تشبیهات و تمثیلات قرآن :تشبیهات قرآنی، بهویژه در مورد آب، باران، سیلاب و نهرها، با فرهنگ عرب حجازی مرتبط است، زیرا باران برای آنان نماد برکت بود. <ref>ر.ک: همان، ص 21-23</ref> | ||
# انعکاس آدابورسوم در قرآن :قرآن در مواردی به آدابورسوم مردم توجه کرده و برخی عقاید باطل (مانند سحر و کهانت) را اصلاح نموده است. <ref>ر.ک: همان، ص24-27</ref> | # انعکاس آدابورسوم در قرآن :قرآن در مواردی به آدابورسوم مردم توجه کرده و برخی عقاید باطل (مانند سحر و کهانت) را اصلاح نموده است. <ref>ر.ک: همان، ص24-27</ref> | ||
# مبارزه قرآن با عادات و رسوم عصر جاهلیت: قرآن با عقاید و رسوم غلط جاهلی در مورد جن، کهانت، فرشتگان و مسائلی مانند سقطجنین و محرومکردن زن از حقوق مبارزه کرده است <ref>ر.ک: همان، ص2۷-28</ref> | # مبارزه قرآن با عادات و رسوم عصر جاهلیت: قرآن با عقاید و رسوم غلط جاهلی در مورد جن، کهانت، فرشتگان و مسائلی مانند سقطجنین و محرومکردن زن از حقوق مبارزه کرده است <ref>ر.ک: همان، ص2۷-28</ref> | ||
# واژهها و اصطلاحات بر خواسته از افکار مردم حجاز: همانطور که قرآن در مورد عقاید جاهلیت بیتوجه نبوده و آنها را مطرح کرده است، از اصطلاحات و فرهنگ لغات عصر جاهلیت نیز استفاده کرده است به جهت بهکاربردن این واژهها در محاورات مردم یا در شعر شعرای عرب بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص 28-29</ref> | # واژهها و اصطلاحات بر خواسته از افکار مردم حجاز: همانطور که قرآن در مورد عقاید جاهلیت بیتوجه نبوده و آنها را مطرح کرده است، از اصطلاحات و فرهنگ لغات عصر جاهلیت نیز استفاده کرده است به جهت بهکاربردن این واژهها در محاورات مردم یا در شعر شعرای عرب بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص 28-29</ref> | ||
#انعکاس دانشهای عصر جاهلی :گاهی قرآن باورهای رایج عصر (مانند هیئت بطلمیوسی یا طبقات هفتگانه آسمان و زمین) را منعکس کرده است، بدون اینکه لزوماً آنها را تأیید یا تصحیح کند.<ref>ر.ک: همان، ص 29-31</ref> | #انعکاس دانشهای عصر جاهلی :گاهی قرآن باورهای رایج عصر (مانند هیئت بطلمیوسی یا طبقات هفتگانه آسمان و زمین) را منعکس کرده است، بدون اینکه لزوماً آنها را تأیید یا تصحیح کند.<ref>ر.ک: همان، ص 29-31</ref> | ||
#قسم و نفرین در قرآن :استفاده از قسم (سوگند) و نفرین در قرآن متناسب با شیوهی گفتاری و فرهنگی رایج عرب برای تأکید و تثبیت مطالب است.<ref>ر.ک: همان، ص 29-33</ref> | #قسم و نفرین در قرآن :استفاده از قسم (سوگند) و نفرین در قرآن متناسب با شیوهی گفتاری و فرهنگی رایج عرب برای تأکید و تثبیت مطالب است.<ref>ر.ک: همان، ص 29-33</ref> | ||
نویسنده در پایان فصل اول با عنوان «واقعیتهای انکارناپذیر» مطالبی را برای تکمیل مباحث فصل ارائه نموده است؛ مانند ارتباط تنگاتنگ کلام خدا با کلام بشر، زبان قرآن، اسباب نزول، شرایط تاریخی عصر نزول (موقعیت سیاسی، شرایط فرهنگی، موقعیت اقتصادی، شرایط اجتماعی، موقعیت جغرافیایی و موقعیت استراتژیک)، انسجام و پیوستگی و در پاسخ به شبهها جاذبههای کلی، ارتباط با شنونده، جاودانی بودن تعالیم اسلام، عمومیت داشتن برخی از روشهای زبانی قرآن و عمومیت باورها را مطرح میکند.<ref>ر.ک: همان، ص 33-62</ref> | نویسنده در پایان فصل اول با عنوان «واقعیتهای انکارناپذیر» مطالبی را برای تکمیل مباحث فصل ارائه نموده است؛ مانند ارتباط تنگاتنگ کلام خدا با کلام بشر، زبان قرآن، اسباب نزول، شرایط تاریخی عصر نزول (موقعیت سیاسی، شرایط فرهنگی، موقعیت اقتصادی، شرایط اجتماعی، موقعیت جغرافیایی و موقعیت استراتژیک)، انسجام و پیوستگی و در پاسخ به شبهها جاذبههای کلی، ارتباط با شنونده، جاودانی بودن تعالیم اسلام، عمومیت داشتن برخی از روشهای زبانی قرآن و عمومیت باورها را مطرح میکند.<ref>ر.ک: همان، ص 33-62</ref> | ||
فصل دوم: نظریه اول: زبان قوم | فصل دوم: نظریه اول: زبان قوم | ||
قرآنپژوهان در زمینه پاسخ به شبههای تأثیرپذیری قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول، سه فرض و احتمال را عنوان کردهاند که گویای سه نظریه است که ایازی نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان میکند؛ این فصل به تبیین «نظریه زبان قوم» میپردازد. | قرآنپژوهان در زمینه پاسخ به شبههای تأثیرپذیری قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول، سه فرض و احتمال را عنوان کردهاند که گویای سه نظریه است که ایازی نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان میکند؛ این فصل به تبیین «نظریه زبان قوم» میپردازد. | ||
مفهوم زبان قوم: منظور از زبان قوم، تنها لغت قوم نیست، بلکه شامل فهم و تفاهم از طریق واژگان، کلمات و فرهنگ رایج است. | مفهوم زبان قوم: منظور از زبان قوم، تنها لغت قوم نیست، بلکه شامل فهم و تفاهم از طریق واژگان، کلمات و فرهنگ رایج است. | ||
نویسنده در این راستا به ویژگیهای زبان (قدرت جابهجایی و انعطاف در تعبیر، قراردادی و تابع وضع بودن، باروری و فعالبودن در تولید واژههای جدی، ابزار انتقال فرهنگی) اشاره میکند که دلالت بر این دارد که منظور از زبان قوم تنها لغت قوم نیست. | نویسنده در این راستا به ویژگیهای زبان (قدرت جابهجایی و انعطاف در تعبیر، قراردادی و تابع وضع بودن، باروری و فعالبودن در تولید واژههای جدی، ابزار انتقال فرهنگی) اشاره میکند که دلالت بر این دارد که منظور از زبان قوم تنها لغت قوم نیست. | ||
وی سپس به جنبههای کلی و عام زبان از قبیل: رعایت ارتباط، انسجام و افهام، دانش مخاطبین، انتظارات مخاطب و نقش هویت فرهنگی در زبان میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص 63-81</ref> | وی سپس به جنبههای کلی و عام زبان از قبیل: رعایت ارتباط، انسجام و افهام، دانش مخاطبین، انتظارات مخاطب و نقش هویت فرهنگی در زبان میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص 63-81</ref> | ||
پس از این مقدمات، منظور از زبان قوم در قرآن را با بررسی واژه «لسان قوم» و برخی روایات، تحلیل مینماید و پیآمدهای پذیرش زبان قوم در قرآن را گوشزد نموده نمونههای آن در قرآن را شاهد میگیرد و دلایل آن را پی میجوید.<ref>ر.ک: همان، ص 81-102</ref> | پس از این مقدمات، منظور از زبان قوم در قرآن را با بررسی واژه «لسان قوم» و برخی روایات، تحلیل مینماید و پیآمدهای پذیرش زبان قوم در قرآن را گوشزد نموده نمونههای آن در قرآن را شاهد میگیرد و دلایل آن را پی میجوید.<ref>ر.ک: همان، ص 81-102</ref> | ||
| خط ۹۸: | خط ۹۲: | ||
سپس نویسنده تفاوت این نظریه را به دو نظریه قبل بیان وی دارد و به نقد این دیدگاه میپردازد. | سپس نویسنده تفاوت این نظریه را به دو نظریه قبل بیان وی دارد و به نقد این دیدگاه میپردازد. | ||
وی معتقد است؛ مشکل اصلی این دیدگاه از چگونگی توصیف وحی و رابطه آن با خداوند ناشی میشود. | وی معتقد است؛ مشکل اصلی این دیدگاه از چگونگی توصیف وحی و رابطه آن با خداوند ناشی میشود. | ||
در پایان، نویسنده تأکید میکند که قرآن، با وجود نزول در عصر و زمان خاص و در چارچوب فرهنگی جزیرة العرب، حقایق جاودان و معارف بلندی را در خود جایداده که فراتر از فهم و ادراک محدود مخاطبان اولیه است. <ref>ر.ک: همان، ص 159-182</ref> | در پایان، نویسنده تأکید میکند که قرآن، با وجود نزول در عصر و زمان خاص و در چارچوب فرهنگی جزیرة العرب، حقایق جاودان و معارف بلندی را در خود جایداده که فراتر از فهم و ادراک محدود مخاطبان اولیه است. <ref>ر.ک: همان، ص 159-182</ref> | ||