۱۴۶٬۲۶۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
«در ادبیات معاصر ایران حماسههای طنزآمیز تحت تاثیر وقایع زندگی انسان معاصر است و قهرمان اصلی آن به نوعی «پهلوان پنبه» است، یعنی کسی که مانند دنکیشوت در توهم و خیال به سر میبرد، اوضاع جهان را مطابق دنیای بسته خود میبیند و تفسیر میکند، بهترین نمونه این نوع شخصیت داستانی در ادب معاصر فارسی داییجان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد است. | «در ادبیات معاصر ایران حماسههای طنزآمیز تحت تاثیر وقایع زندگی انسان معاصر است و قهرمان اصلی آن به نوعی «پهلوان پنبه» است، یعنی کسی که مانند دنکیشوت در توهم و خیال به سر میبرد، اوضاع جهان را مطابق دنیای بسته خود میبیند و تفسیر میکند، بهترین نمونه این نوع شخصیت داستانی در ادب معاصر فارسی داییجان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد است. | ||
«حماسههای شرق دور» به چین و ژاپن میپردازد. به باور | «حماسههای شرق دور» به چین و ژاپن میپردازد. به باور مؤلف در چین حماسه به آن معنی که در سرزمینهای باستان شکل گرفته در چین وجود ندارد، اما با این حال افسانههایی درباره قهرمانان چینی را تشریح کرده است. ضمن اینکه چند صفحه را به شرح و بسط حماسه «سه قلمرو پادشاهی» اختصاص داده است. | ||
«حماسههای غربی در قرون وسطی» با «حماسه بیوولف» در اسکاندیناوی آغاز میشود که به اعتقاد جان. آر. آر. تالکین «بیوولف» بیشتر شبیه یک مرثیه غنایی است تا یک اثر حماسی. بعد مجموعه کوتاه و ناتمام هیلده براند در 67 بیت به نبرد تن به تن پدر و پسر اشاره دارد و «سرود رولان» که به اعتقاد | «حماسههای غربی در قرون وسطی» با «حماسه بیوولف» در اسکاندیناوی آغاز میشود که به اعتقاد جان. آر. آر. تالکین «بیوولف» بیشتر شبیه یک مرثیه غنایی است تا یک اثر حماسی. بعد مجموعه کوتاه و ناتمام هیلده براند در 67 بیت به نبرد تن به تن پدر و پسر اشاره دارد و «سرود رولان» که به اعتقاد مؤلف اولین و زیباترین اثر حماسی فرانسوی است که به یک نبرد تاریخی میپردازد. «اداها» نیز که مجموعهای از نوشتههای ایسلندی باستان در قرن سیزدهم است و در ادامه کمدی الهی که شاهکار دانته آلیگیری است. | ||
در قرن هفدهم شاعرانی چون جان میلتون و جان درایدن حماسهسرایی کردند که | در قرن هفدهم شاعرانی چون جان میلتون و جان درایدن حماسهسرایی کردند که مؤلف در «حماسههای بعد از رنسانس» سراغ آنها رفته است و بیش از همه «لوزیاد»، «دن کیشوت»، «بهشت گمشده» را بررسی کرده است: «در قرن هجدهم، دنی دیدرو و اصحاب دایرهالمعارف در فرانسه و دیگر فیلسوفان اروپا، راسیونالیسم و عقلگرایی را ترویج کردند و در عرصه حماسه الگزاندر پوپ ظهور کرد. در قرن نوزدهم علوم انسانی قوت بیشتری یافتند و تجربهگرایی و نگاه عینیگرا به پدیدهها در کنار دروننگری و خیالپردازیهای رمانتیکها ملاک و معیار قرار گرفت». | ||
«حماسه در قرن هجدهم» نگاهی به آثار پوپ و ولتر دارد و یکی از آثار ولتر را چنین نشان میدهد: «ولتر حماسه آتریاد را در سال 1728 نوشت. این منظومه درباره قهرمانیهای آنری چهارم پادشاه محبوب فرانسویهاست به پاس آنکه به جنگهای مذهبی پایان داد. آنریاد از نظر سبک تقلیدی خشک و پرتکلف از حماسه انهاید ویرژیل بود، اما معاصرانش در این اثر فقط آرمان کریمانه تسامح و تساهل را میدیدند، موضوعی که الهام بخش شاعر در آفریدن این حماسه بود». | «حماسه در قرن هجدهم» نگاهی به آثار پوپ و ولتر دارد و یکی از آثار ولتر را چنین نشان میدهد: «ولتر حماسه آتریاد را در سال 1728 نوشت. این منظومه درباره قهرمانیهای آنری چهارم پادشاه محبوب فرانسویهاست به پاس آنکه به جنگهای مذهبی پایان داد. آنریاد از نظر سبک تقلیدی خشک و پرتکلف از حماسه انهاید ویرژیل بود، اما معاصرانش در این اثر فقط آرمان کریمانه تسامح و تساهل را میدیدند، موضوعی که الهام بخش شاعر در آفریدن این حماسه بود». | ||
در فصل «حماسه در قرن نوزدهم»، | در فصل «حماسه در قرن نوزدهم»، مؤلف نقش شعر را در نشان دادن حماسه به ویژه در فرانسه پررنگ میداند و در «حماسه در قرن بیستم» به ویژگی آن در دوران مدرن میپردازد: «یکی از نشانههای حماسه مدرن این است که حماسه در عصر جدید مدام جایگاه تولیدات «دسته دوم» را منعکس میکند و نویسندهاش در حالی که به کتابهای موجود در قفسه کتاب و به بایگانی متون قبل از خود مینگرد، دست به قلم میبرد». | ||
«حماسه در شعر معاصر ایران» موضوعی است که به نظر نویسنده کمتر به این موضوع پرداخته شده است. برای همین او حماسه را در شعر شاعران معاصر از جمله مهدی اخوان ثالث (آخر شاهنامه)، سیاوش کسرایی (آرش کمانگیر) و احمد شاملو (ابراهیم در آتش) نشان میدهد؛ ضمن اینکه با ارجاع به منابع معتقد است که کاربرد و شکل حماسه در اشعار هر سه به شکل متفاوتی است. | «حماسه در شعر معاصر ایران» موضوعی است که به نظر نویسنده کمتر به این موضوع پرداخته شده است. برای همین او حماسه را در شعر شاعران معاصر از جمله مهدی اخوان ثالث (آخر شاهنامه)، سیاوش کسرایی (آرش کمانگیر) و احمد شاملو (ابراهیم در آتش) نشان میدهد؛ ضمن اینکه با ارجاع به منابع معتقد است که کاربرد و شکل حماسه در اشعار هر سه به شکل متفاوتی است. | ||