۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت ' به 'اهلبیت ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در تصوف از مناقب بسیاری در باب زنانی که به وجد آمدهاند، سخن میگویند. در باب زنان عارفی که به مقام ولایت رسیدهاند و از فراست بسیاری که سرچشمۀ الهام به شمار میرود، برخوردار بودهاند نیز مناقب بسیاری نقل شده است. در فصل پنجم به فضایل زنان عارف پرداخته شده و مباحثی چون الهام و زن، حال وجد و زن، معراج یک زن، زن و رازونیاز، زن زردروی، زنان عارف و حجاب، زن و مرگ، زنانی که به سیاحت میرفتند و.... در این فصل تبیین شده است. | در تصوف از مناقب بسیاری در باب زنانی که به وجد آمدهاند، سخن میگویند. در باب زنان عارفی که به مقام ولایت رسیدهاند و از فراست بسیاری که سرچشمۀ الهام به شمار میرود، برخوردار بودهاند نیز مناقب بسیاری نقل شده است. در فصل پنجم به فضایل زنان عارف پرداخته شده و مباحثی چون الهام و زن، حال وجد و زن، معراج یک زن، زن و رازونیاز، زن زردروی، زنان عارف و حجاب، زن و مرگ، زنانی که به سیاحت میرفتند و.... در این فصل تبیین شده است. | ||
کهنترین طریقتها و سلسلههای تصوف موجود در روزگار کنونی، در سدههای ششم تا سیزدهم شکل گرفتهاند که از میان آنها میتوان به قادریه، رفائیه، خلوتیه، مولویه، نقشبندیه، سهروردیه، چشتیه، شاذلیه، بدویه و... که پیروان بسیاری داشتهاند، اشاره کرد. به طور کلی اهل طریقت دربارۀ زن اندیشهها و دیدگاههای بدبینانهای ندارند. فصل پایانی کتاب اختصاص به جایگاه زن در طریقتهای صوفیانه دارد؛ از قبیل زن در طریقت یسوی، زن در سلسلۀ نقشبندیه، زن در سلسلۀ بکتاشیه، زن در نگاه اهل فتوت، زنان ملامتیمشرب، زن و | کهنترین طریقتها و سلسلههای تصوف موجود در روزگار کنونی، در سدههای ششم تا سیزدهم شکل گرفتهاند که از میان آنها میتوان به قادریه، رفائیه، خلوتیه، مولویه، نقشبندیه، سهروردیه، چشتیه، شاذلیه، بدویه و... که پیروان بسیاری داشتهاند، اشاره کرد. به طور کلی اهل طریقت دربارۀ زن اندیشهها و دیدگاههای بدبینانهای ندارند. فصل پایانی کتاب اختصاص به جایگاه زن در طریقتهای صوفیانه دارد؛ از قبیل زن در طریقت یسوی، زن در سلسلۀ نقشبندیه، زن در سلسلۀ بکتاشیه، زن در نگاه اهل فتوت، زنان ملامتیمشرب، زن و اهلبیت و.... | ||
در پایان کتاب، حکایت عاشقانۀ «عبدالرزاق» که با نامهای شیخ صنعان و شیخ [[عبدالرزاق یمنی]] نیز شناخته میشود، بررسی شده است. سپس در پیوست اول، به موضوع «ابجد عشق» پرداخته شده و در دومین پیوست، گزیدهای از آثار زنان صوفیمشرب که برای بیان افکار و احساسات خود اشعاری به زبان ترکی سرودهاند، آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4567 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در پایان کتاب، حکایت عاشقانۀ «عبدالرزاق» که با نامهای شیخ صنعان و شیخ [[عبدالرزاق یمنی]] نیز شناخته میشود، بررسی شده است. سپس در پیوست اول، به موضوع «ابجد عشق» پرداخته شده و در دومین پیوست، گزیدهای از آثار زنان صوفیمشرب که برای بیان افکار و احساسات خود اشعاری به زبان ترکی سرودهاند، آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4567 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||