۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنع' به 'ابن ع') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] در مکتوبی که ظاهراً برای یکی از جماعت حاکمان (شاید یک وزیر) نوشته، او را مانند شاگرد خود به باد سرزنش میگیرد و شیوۀ او در غصب اموال تودههای ستمدیده و ریختن آن به کیسۀ فرمانروایان بیدادگر را نکوهش میکند. در بخش نخست فصل اول، نمونههایی از برخورد عینالقضات با ارباب قدرت و کارگزاران آنان از خلال نامههای او بررسی شده است. بخش دوم این فصل به بررسی دیدگاه عینالقضات در برابر عالمنمایان و دینگرایان دارد؛ در این صحنه او میان دانش ظاهری که تنها یادگرفتن و برزبانراندن مشتی الفاظ است، با علم حقیقی که یقین قلبی به حقایق متعالی و انعکاس آن در عمل صالح است، جدایی مینهد؛ همچنین عالمنمایان عصر خود را محکوم میکند که از دانش راستین بیبهرهاند و هنرشان فقط زبانبازی و عرضۀ سخنان بیمعنی است که آن را دستاویز وصول به خواستههای حقیر دنیوی و منافع مادی گرفتهاند. | [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] در مکتوبی که ظاهراً برای یکی از جماعت حاکمان (شاید یک وزیر) نوشته، او را مانند شاگرد خود به باد سرزنش میگیرد و شیوۀ او در غصب اموال تودههای ستمدیده و ریختن آن به کیسۀ فرمانروایان بیدادگر را نکوهش میکند. در بخش نخست فصل اول، نمونههایی از برخورد عینالقضات با ارباب قدرت و کارگزاران آنان از خلال نامههای او بررسی شده است. بخش دوم این فصل به بررسی دیدگاه عینالقضات در برابر عالمنمایان و دینگرایان دارد؛ در این صحنه او میان دانش ظاهری که تنها یادگرفتن و برزبانراندن مشتی الفاظ است، با علم حقیقی که یقین قلبی به حقایق متعالی و انعکاس آن در عمل صالح است، جدایی مینهد؛ همچنین عالمنمایان عصر خود را محکوم میکند که از دانش راستین بیبهرهاند و هنرشان فقط زبانبازی و عرضۀ سخنان بیمعنی است که آن را دستاویز وصول به خواستههای حقیر دنیوی و منافع مادی گرفتهاند. | ||
آنچه در گفتار اول کتاب از عینالقضات بررسی میشود، در میان برجستگیهای فراوان فکری و شخصیتی او نشان از تکثرگرایی و نگاه فرافرقهای اوست و به تعبیر دیگر پرهیز از تعصب و باور به آیینی برتر از دین ظاهرگرایان. برای آنکه اندیشهها و اقوال او در اینباره غریب ننماید، در گفتار دوم کتاب، آنچه برخی از عارفان دیگر در اینباره و از نگاه آنان به دو مقولۀ متضاد کفر و دین و مقولات مرتبط به این دو به دیدۀ تأمل نگریسته شده است؛ عارفانی چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[ابن فارض، عمر بن علی|ابنفارض مصری]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین | آنچه در گفتار اول کتاب از عینالقضات بررسی میشود، در میان برجستگیهای فراوان فکری و شخصیتی او نشان از تکثرگرایی و نگاه فرافرقهای اوست و به تعبیر دیگر پرهیز از تعصب و باور به آیینی برتر از دین ظاهرگرایان. برای آنکه اندیشهها و اقوال او در اینباره غریب ننماید، در گفتار دوم کتاب، آنچه برخی از عارفان دیگر در اینباره و از نگاه آنان به دو مقولۀ متضاد کفر و دین و مقولات مرتبط به این دو به دیدۀ تأمل نگریسته شده است؛ عارفانی چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[ابن فارض، عمر بن علی|ابنفارض مصری]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابن عربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، [[تلمسانی، سلیمان بن علی|عفیفالدین تملسانی]]، [[شبستری، محمود|شیخ محمود شبستری]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و [[نوری، علی بن جمشید|ملاعلی نوری]]. | ||
گفتار آخر کتاب اختصاص به ذکر خیری از زندهیاد علی گلزاده غفوری دارد و برشهایی از کتاب «شناخت اسلام» او بررسی شده است. در پیوست کتاب نیز گفتارهایی دربارۀ وقف برای غیرمسلمانان از دیدگاه فقه بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13154 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | گفتار آخر کتاب اختصاص به ذکر خیری از زندهیاد علی گلزاده غفوری دارد و برشهایی از کتاب «شناخت اسلام» او بررسی شده است. در پیوست کتاب نیز گفتارهایی دربارۀ وقف برای غیرمسلمانان از دیدگاه فقه بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13154 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||