۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
چهار- شاطبى در تحليل پيدايش فرقهها و بدعتها، معيارهاى سودمندى ارائه كرده، امّا در تطبيق و تعقيب تاريخى اين معيارها به هر دليل(از سر تعصب يا تقيه) راه انصاف نپيموده و حتّى نوشتههاى قبلى خود را ناديده گرفته است. | چهار- شاطبى در تحليل پيدايش فرقهها و بدعتها، معيارهاى سودمندى ارائه كرده، امّا در تطبيق و تعقيب تاريخى اين معيارها به هر دليل(از سر تعصب يا تقيه) راه انصاف نپيموده و حتّى نوشتههاى قبلى خود را ناديده گرفته است. | ||
اگر بر اساس برخى از روايات مورد قبول وى و روايات ديگرى كه در كتب حديثى اهل سنّت آمده است، پيامبر خدا از ارتداد، بدعتگذارى و تفرقه صحابه خود خبر مىدهد و امام على(ع) نيز بر حسب نقل منابع روايى شيعه و اهل سنت، از تكذيب و جهالت برخى از آنان پرده برمىدارد و تاريخ نيز نخستين و مهمترين اختلافهاى صحابه را بيان مىكند، آيا اين اختلافات هيچ مخالفتى با شريعت نداشتند و آنچه اتفاق افتاد، مربوط به قرن دوم و بعد از صحابه است؟ | اگر بر اساس برخى از روايات مورد قبول وى و روايات ديگرى كه در كتب حديثى اهل سنّت آمده است، پيامبر خدا از ارتداد، بدعتگذارى و تفرقه صحابه خود خبر مىدهد و [[امام على (ع)]] نيز بر حسب نقل منابع روايى شيعه و اهل سنت، از تكذيب و جهالت برخى از آنان پرده برمىدارد و تاريخ نيز نخستين و مهمترين اختلافهاى صحابه را بيان مىكند، آيا اين اختلافات هيچ مخالفتى با شريعت نداشتند و آنچه اتفاق افتاد، مربوط به قرن دوم و بعد از صحابه است؟ | ||
اگر اين سخن خادم پيامبر(ص)، انس بن مالك، درست باشد كه«در ميان مردم چيزى از معارف و سنن زمان رسول خدا به جز لا اله الّا الله باقى نمانده است و اگر كسى پيشينيان خود را درك مىكرد و تا به امروز زنده مىماند، چيزى از اسلام امروزى را نمىشناخت» و نيز اگر اسناد و شواهد فراوان، دال بر مخالفت صحابه با نصوص سنّت نبوى - كه ابن حزم، شهرستانى و حتى شاطبى برخى از آنها را پذيرفتهاند - درست باشد و اين مطلب را بپذيريم كه بارزترين مصداق بدعت، اجتهاد در برابر نصّ و تأويل قرآن مىباشد، چرا بايد از ريشهيابى اختلافها در عصر صحابه و حتّى در عصر پيامبر(ص) بيمناك باشيم؟ | اگر اين سخن خادم پيامبر(ص)، انس بن مالك، درست باشد كه«در ميان مردم چيزى از معارف و سنن زمان رسول خدا به جز لا اله الّا الله باقى نمانده است و اگر كسى پيشينيان خود را درك مىكرد و تا به امروز زنده مىماند، چيزى از اسلام امروزى را نمىشناخت» و نيز اگر اسناد و شواهد فراوان، دال بر مخالفت صحابه با نصوص سنّت نبوى - كه ابن حزم، شهرستانى و حتى شاطبى برخى از آنها را پذيرفتهاند - درست باشد و اين مطلب را بپذيريم كه بارزترين مصداق بدعت، اجتهاد در برابر نصّ و تأويل قرآن مىباشد، چرا بايد از ريشهيابى اختلافها در عصر صحابه و حتّى در عصر پيامبر(ص) بيمناك باشيم؟ |
ویرایش