بهارستان (تصحیح و تعلیق اکبرزاده): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - 'AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE' به 'AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE')
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
[[جامی، عبدالرحمن|مولانا نورالدین عبدالرحمان بن نظام‌الدین احمد بن محمد الدشتی الاصفهانی]] که بعدها نورالدین و عمادالدین لقب یافت، در بیست‌وسوم شعبان سال 817 هـ.ق در ناحیۀ خرجرد جام ـ که امروزه به «لنگر» معروف است ـ دیده به جهان گشود. جامی در هرات در مدرسۀ بازار خوش و سپس مدرسۀ نظامیه به آموختن علوم ادبی پرداخت. چندی بعد ـ احتمالاً در بیست‌سالگی ـ برای فراگیری بیشتر به سمرقند رفت و در آن شهر که در روزگار الغ‌بیگ و شاهرخ مرکز دانشمندان عصر بود، به کسب دانش پرداخت و در علوم دینی و تاریخ و ادب به کمال رسید. بعد از بازگشت به هرات (حدود سال 850) پای به عالم تصوف و عرفان نهاد و به سیر و سلوک پرداخت و [[سعدالدین محمد کاشغری]]، شاگرد و عارف بزرگ [[بهاءالدین نقشبند، محمد بن محمد|بهاءالدین نقشبند]] را به عنوان راهبر روحانی خویش برگزید و در سلک طریقت نقشبندیه درآمد. پس از درگذشت [[سعدالدین کاشغری]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نسبت به جانشین وی خواجه [[احرار، عبیدالله بن محمود|ناصرالدین عبیدالله احرار]] صادقانه ارادت ورزید و دو بار در سمرقند و دو بار در خراسان با او دیدار کرد و پیوسته با او مکاتبه داشت. سرانجام نورالدین نامدارترین عالم و شاعر قرن نهم و بزرگ‌ترین معرف و شارح مبانی فکری [[ابن عربی، محمد بن علی|محیی‌الدین ابن عربی]]، در محرم سال 898 در هرات درگذشت. سلطان حسین بایقرا، [[امیر‌علیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیرعلیشیر نوایی]] و امرا و دانشیان و عامۀ مردم هرات در تشییع جنازه و مجالس سوگ او شرکت کردند و وی را نزدیک مطار شیخ [[سعدالدین کاشغری]] به خاک سپردند.
[[جامی، عبدالرحمن|مولانا نورالدین عبدالرحمان بن نظام‌الدین احمد بن محمد الدشتی الاصفهانی]] که بعدها نورالدین و عمادالدین لقب یافت، در بیست‌وسوم شعبان سال 817 ه.ق در ناحیۀ خرجرد جام ـ که امروزه به «لنگر» معروف است ـ دیده به جهان گشود. جامی در هرات در مدرسۀ بازار خوش و سپس مدرسۀ نظامیه به آموختن علوم ادبی پرداخت. چندی بعد ـ احتمالاً در بیست‌سالگی ـ برای فراگیری بیشتر به سمرقند رفت و در آن شهر که در روزگار الغ‌بیگ و شاهرخ مرکز دانشمندان عصر بود، به کسب دانش پرداخت و در علوم دینی و تاریخ و ادب به کمال رسید. بعد از بازگشت به هرات (حدود سال 850) پای به عالم تصوف و عرفان نهاد و به سیر و سلوک پرداخت و [[سعدالدین محمد کاشغری]]، شاگرد و عارف بزرگ [[بهاءالدین نقشبند، محمد بن محمد|بهاءالدین نقشبند]] را به عنوان راهبر روحانی خویش برگزید و در سلک طریقت نقشبندیه درآمد. پس از درگذشت [[سعدالدین کاشغری]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نسبت به جانشین وی خواجه [[احرار، عبیدالله بن محمود|ناصرالدین عبیدالله احرار]] صادقانه ارادت ورزید و دو بار در سمرقند و دو بار در خراسان با او دیدار کرد و پیوسته با او مکاتبه داشت. سرانجام نورالدین نامدارترین عالم و شاعر قرن نهم و بزرگ‌ترین معرف و شارح مبانی فکری [[ابن عربی، محمد بن علی|محیی‌الدین ابن عربی]]، در محرم سال 898 در هرات درگذشت. سلطان حسین بایقرا، [[امیر‌علیشیر نوایی، علیشیر بن کیچکنه|امیرعلیشیر نوایی]] و امرا و دانشیان و عامۀ مردم هرات در تشییع جنازه و مجالس سوگ او شرکت کردند و وی را نزدیک مطار شیخ [[سعدالدین کاشغری]] به خاک سپردند.


بی‌شک جامی در فضل و شمار آثار علمی و ادبی در روزگار خود بی‌همتا بود. حجم آثار وی در زمینۀ شعر صوفیانه و دیگر موضوعات مرسوم درخور توجه است. برخی از مستشرقان مرگ جامی را نقطۀ پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانسته‌اند و لقب «خاتم الشعرا» برای جامی هم از همین دیدگاه حکایت می‌کند.
بی‌شک جامی در فضل و شمار آثار علمی و ادبی در روزگار خود بی‌همتا بود. حجم آثار وی در زمینۀ شعر صوفیانه و دیگر موضوعات مرسوم درخور توجه است. برخی از مستشرقان مرگ جامی را نقطۀ پایان عصر طلایی ادبیات کلاسیک فارسی دانسته‌اند و لقب «خاتم الشعرا» برای جامی هم از همین دیدگاه حکایت می‌کند.