۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهاJ1.jpg | عنوان =آرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان | عنوانهای دیگر =آرش کمانگیر |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کسرایی، سیاوش (نویسنده) |زبان | زبان =فارسی |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''آرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان''' تألیف سیاوش | '''آرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان''' تألیف [[کسرایی، سیاوش|سیاوش کسرایی]]؛ کتابی است که منظومه «آرش کمانگیر» سروده شده در اسفند 1337 را به همراه تحلیلها و نظرهای نویسندگان و منتقدان مختلف ارائه میدهد. این منظومه که به زبانی تمثیلی و با استفاده از داستان معروف آرش کمانگیر به خفقان دوران شاه اشاره دارد، توسط [[کسرایی، سیاوش|کسرایی]] سروده شده و در این اثر همراه با نقدها و بررسیهای صاحبنظران ادبی گردآوری شده است. این منظومه به عنوان نخستین منظومه حماسی در ایران به سبک نو و با دیدی نو شناخته میشود که با وجود اختلاف نظرهای منتقدان درباره ارزش ادبی آن، به دلیل مضمون زیبا و برداشت اجتماعی توانسته است توجه مخاطبان را به خود جلب کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
کتاب «آرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان» اثر سیاوش | کتاب «آرش کمانگیر به همراه نظرها و تحلیلهای نویسندگان و منتقدان» اثر [[کسرایی، سیاوش|سیاوش کسرایی]]، منظومهای است که در اسفند 1337 سروده شده و در این اثر همراه با نظرات و تحلیلهای مختلف منتقدان و نویسندگان ارائه گردیده است. این منظومه که به زبانی تمثیلی به خفقان دوران شاه اشاره دارد، با استفاده از داستان معروف آرش کمانگیر خلق شده است. | ||
در بخش نخست کتاب، متن کامل منظومه «آرش کمانگیر» آورده شده است. این منظومه به عنوان نخستین منظومه حماسی در ایران به سبک نو و با دیدی نو شناخته میشود که کسرایی در آن بیش از داستانسرایی و شرح حرکات پهلوانی، در تجسم حال و روح و محیط کوشیده است. | در بخش نخست کتاب، متن کامل منظومه «آرش کمانگیر» آورده شده است. این منظومه به عنوان نخستین منظومه حماسی در ایران به سبک نو و با دیدی نو شناخته میشود که [[کسرایی، سیاوش|کسرایی]] در آن بیش از داستانسرایی و شرح حرکات پهلوانی، در تجسم حال و روح و محیط کوشیده است. | ||
بخش دوم کتاب با عنوان «آرش در آیینه نگاهها» به جمعآوری نظرات و تحلیلهای منتقدان و نویسندگان مختلف اختصاص دارد. مهدی اخوان ثالث این اثر را مردمپسند میداند و معتقد است: «من یک نسخه از آرش کمانگیر کسرایی دارم که اگر آن را ببینید، از مقدار حاشیههایی که بر آن زدهام، شگفتزده میشوید. این اثر آنچنان زبان حماسی ندارد و جز اول و آخر آن که خوب است و انصافا بسیار زیبا، در بقیه آن زبان حماسی به کار برده نشده است». | بخش دوم کتاب با عنوان «آرش در آیینه نگاهها» به جمعآوری نظرات و تحلیلهای منتقدان و نویسندگان مختلف اختصاص دارد. مهدی اخوان ثالث این اثر را مردمپسند میداند و معتقد است: «من یک نسخه از آرش کمانگیر کسرایی دارم که اگر آن را ببینید، از مقدار حاشیههایی که بر آن زدهام، شگفتزده میشوید. این اثر آنچنان زبان حماسی ندارد و جز اول و آخر آن که خوب است و انصافا بسیار زیبا، در بقیه آن زبان حماسی به کار برده نشده است». | ||
محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین) نگاهی مثبت به این منظومه دارد و میگوید: «آرش کمانگیر، اثر سیاوش | محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین) نگاهی مثبت به این منظومه دارد و میگوید: «آرش کمانگیر، اثر [[کسرایی، سیاوش|سیاوش کسرایی]]، نخستین منظومه حماسی است که در ایران به سبک نو و با دیدی نو سروده شده و از این نظر اثری راهگشاست... تعابیر نغزش در نهایت باریکاندیشی است و بیان سادهاش شادابی زنده دارد که در اندیشه و احساس چنگ میاندازد». | ||
در مقابل، رضا براهنی نگاه مثبتی به این شعر ندارد و معتقد است: «آرش کسرایی قهرمانی است که به شکل رمانتیک و اجتماعی رجز میخواند، به جای آنکه ذاتا یک قهرمان رجزخوان باشد. اغلب قسمتهای آرش شباهت به یک انشای منظوم دارد». | در مقابل، [[رضا براهنی]] نگاه مثبتی به این شعر ندارد و معتقد است: «آرش کسرایی قهرمانی است که به شکل رمانتیک و اجتماعی رجز میخواند، به جای آنکه ذاتا یک قهرمان رجزخوان باشد. اغلب قسمتهای آرش شباهت به یک انشای منظوم دارد». | ||
محمدرضا شفیعی کدکنی نظری ملایمتر دارد و این منظومه را در مجموع موفق ارزیابی میکند: «کوششهایی که در سالهای اخیر برای بازخوانی و تحقیق در اساطیر ایرانی آغاز شده، زمینه را برای توجه به اساطیر ملی آماده کرده و جوانههایی از ادب حماسی در شعر معاصر به ظهور پیوسته که از نظر احیای یک اسطوره، آرش کمانگیر اثر سیاوش کسرایی را میتوان نام برد». | محمدرضا شفیعی کدکنی نظری ملایمتر دارد و این منظومه را در مجموع موفق ارزیابی میکند: «کوششهایی که در سالهای اخیر برای بازخوانی و تحقیق در اساطیر ایرانی آغاز شده، زمینه را برای توجه به اساطیر ملی آماده کرده و جوانههایی از ادب حماسی در شعر معاصر به ظهور پیوسته که از نظر احیای یک اسطوره، آرش کمانگیر اثر [[کسرایی، سیاوش|سیاوش کسرایی]] را میتوان نام برد». | ||
از دیگر منتقدانی که نظراتشان در این کتاب گردآوری شده میتوان به سیروس پرهام، علی اصغر حاجسیدجوادی، محمد حقوقی، عبدالعلی دستغیب، جلیل دوستخواه، یدالله رؤیایی، عبدالحسین | از دیگر منتقدانی که نظراتشان در این کتاب گردآوری شده میتوان به سیروس پرهام، علی اصغر حاجسیدجوادی، محمد حقوقی، عبدالعلی دستغیب، جلیل دوستخواه، یدالله رؤیایی، [[زرینکوب، عبدالحسین|عبدالحسین زرینکوب]]، [[کامیار عابدی]] و دیگران اشاره کرد.<ref>[https://literaturelib.com/books/1766 ر.ک.پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||