۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جامى' به 'جامى ') |
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
شارح محترم، در آغاز هريك از حكايات، مقدمهاى شبيه مَدْخَل با عنوان «مأخذ و نقد و تحليل داستان» به رشته تحرير كشيده، بدان نظر كه خواننده بداند كه قصه مورد بحث، پيش از مولانا وجود داشته و آن بزرگوار آن را از پيش خود نساخته است. | شارح محترم، در آغاز هريك از حكايات، مقدمهاى شبيه مَدْخَل با عنوان «مأخذ و نقد و تحليل داستان» به رشته تحرير كشيده، بدان نظر كه خواننده بداند كه قصه مورد بحث، پيش از مولانا وجود داشته و آن بزرگوار آن را از پيش خود نساخته است. | ||
فايده ديگر كه از اين ترتيب به دست مىآيد، حدود تصرف مولاناست در قصهاى كه آن را به نظم آورده است. از اين راه، روش او را در سرودن حكايات بخصوص با حكيم سنايى و فريد الدين عطار و كسانى كه پس از وى زيستهاند، مانند اوحدى مراغهاى و مولانا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] ، در ترازوى مقايسه مىتوان سنجيد. | فايده ديگر كه از اين ترتيب به دست مىآيد، حدود تصرف مولاناست در قصهاى كه آن را به نظم آورده است. از اين راه، روش او را در سرودن حكايات بخصوص با حكيم سنايى و فريد الدين عطار و كسانى كه پس از وى زيستهاند، مانند اوحدى مراغهاى و مولانا [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، در ترازوى مقايسه مىتوان سنجيد. | ||
از دگر سو مولانا بهطور اغلب، حكايات را پيوسته و يكجا در ظرف تعبير فرونمىريزد، بلكه به مناسبت، حكايت را با قصه ديگر و با افكار گوناگون كه بهمنزله نتيجهگيرى از اجزاء داستان است، درهممىآميزد؛ بدان گونه كه ممكن است رشته مطلب از دست خواننده بهدررود و چگونگى ارتباط آنها را درنيابد؛ ازاينرو، مقدمه مشاراليها بهصورتى نوشته شده است كه به نحو اجمال خواننده از نظم و جريان قصه در مثنوى و كيفيت اتصال مطالب به يكديگر و جهت انتقال مولانا از هر مطلب به ديگرى روشن مىگردد و خواننده در روشنايى آنچه به ذهن سپرده است، بهخوبى مىتواند به همراه سراينده داستان در راهى كه مىسپرد، گامبهگام پيش رود. | از دگر سو مولانا بهطور اغلب، حكايات را پيوسته و يكجا در ظرف تعبير فرونمىريزد، بلكه به مناسبت، حكايت را با قصه ديگر و با افكار گوناگون كه بهمنزله نتيجهگيرى از اجزاء داستان است، درهممىآميزد؛ بدان گونه كه ممكن است رشته مطلب از دست خواننده بهدررود و چگونگى ارتباط آنها را درنيابد؛ ازاينرو، مقدمه مشاراليها بهصورتى نوشته شده است كه به نحو اجمال خواننده از نظم و جريان قصه در مثنوى و كيفيت اتصال مطالب به يكديگر و جهت انتقال مولانا از هر مطلب به ديگرى روشن مىگردد و خواننده در روشنايى آنچه به ذهن سپرده است، بهخوبى مىتواند به همراه سراينده داستان در راهى كه مىسپرد، گامبهگام پيش رود. |
ویرایش