قشر الفسر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR51095J1.jpg | عنوان = قشر الفسر | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = زوزنی، محمد بن حسن (نويسنده) مانع، عبد العزیز بن ناصر (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /د902 ز9 3984 PJA | موضوع = |ناشر | ناشر = مرکز الم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''قشر الفسر''' اثر ابوسهل محمد بن حسن زوزنی (متوفی تقریبا 445ق)، کتابی است در نقد کتاب «الفسر» یا «تفسیر دیوان المتنبی الکبير» [[ابن جنی، عثمان بن جنی|عثمان بن جني]]
'''قشر الفسر''' اثر [[زوزنی، محمد بن حسن|ابوسهل محمد بن حسن زوزنی]] (متوفی تقریبا 445ق)، کتابی است در نقد کتاب «[[الفسر]]» یا «تفسیر دیوان المتنبی الکبير» [[ابن جنی، عثمان بن جنی|عثمان بن جني]]
(392-321ق) که آن را در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، ابوطیب متنبی (303- 354ق) نوشته است.
(392-321ق) که آن را در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، [[ابوطیب متنبی]] (303- 354ق) نوشته است.
 
[[زوزنی، محمد بن حسن|زوزنی]] این کتاب را در نقد کتاب «[[الفسر]]» [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] که کتابی است در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، «متنبی» نوشته است و در آن، علاوه بر معرفی محسنات شرح مذکور، به بیان لغزش‌ها و معایب آن شرح پرداخته و معانی درست اشعار متنبی را با زبانی فصیح، روشن کرده است<ref>محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1883</ref>.


زوزنی این کتاب را در نقد کتاب «الفسر» ابن جنی که کتابی است در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، «متنبی» نوشته است و در آن، علاوه بر معرفی محسنات شرح مذکور، به بیان لغزش‌ها و معایب آن شرح پرداخته و معانی درست اشعار متنبی را با زبانی فصیح، روشن کرده است<ref>محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1883</ref>.
در این اثر بعد از نقل بیت مورد نظر، تعبیر «قال ابو الفتح» بازگو کننده شرح ابن جنی و «قال الشیخ» حکایت از نقد نویسنده دارد<ref>متن کتاب، ج 1، ص11</ref>.
در این اثر بعد از نقل بیت مورد نظر، تعبیر «قال ابو الفتح» بازگو کننده شرح ابن جنی و «قال الشیخ» حکایت از نقد نویسنده دارد<ref>متن کتاب، ج 1، ص11</ref>.


زوزنی در مقدمه این کتاب که «قشر الفسر» (پوست کندن و تشریح کتاب الفسر) نامیده شده است، به صراحت سه شرح دیگر از معاصران خود (شرح عقیل، ابیوردی و تمیمی) از دیوان متنبی را با الفاظی هجوگونه، مورد حمله قرار داده و آنها را قابل اعتنا ندانسته و تنها شرح «الفسر» ابن جنی را قابل توجه دانسته و آن را نیز سرشار از لغزش‌ها، هم در روایت شعر و هم در دریافت ظرائف معانی ابیات یافته و تصمیم گرفته است که این کتاب را نقد کند تا سره از ناسره مشخص و معنی درست را معین کند و دلایلی ارائه دهد که منکران را باز دارد و معاندان را منصرف گرداند. او در مقدمه بسیار کوتاه کتابش، خود را راوی دیوان متنبی معرفی کرده و می‌گوید از دوران کودکی و صباوت، دیوان متنبی را حفظ بوده و آن را بر ابوجعفر محمد بن محمد بن خلیل عرضه کرده است که او خود با یک واسطه، از متنبی شنیده بود<ref> محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1888</ref>، <ref>مقدمه نویسنده، ج 1، ص4-3</ref>.
[[زوزنی، محمد بن حسن|زوزنی]] در مقدمه این کتاب که «قشر الفسر» (پوست کندن و تشریح کتاب الفسر) نامیده شده است، به صراحت سه شرح دیگر از معاصران خود (شرح عقیل، ابیوردی و تمیمی) از دیوان متنبی را با الفاظی هجوگونه، مورد حمله قرار داده و آنها را قابل اعتنا ندانسته و تنها شرح «[[الفسر]]» [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] را قابل توجه دانسته و آن را نیز سرشار از لغزش‌ها، هم در روایت شعر و هم در دریافت ظرائف معانی ابیات یافته و تصمیم گرفته است که این کتاب را نقد کند تا سره از ناسره مشخص و معنی درست را معین کند و دلایلی ارائه دهد که منکران را باز دارد و معاندان را منصرف گرداند. او در مقدمه بسیار کوتاه کتابش، خود را راوی دیوان متنبی معرفی کرده و می‌گوید از دوران کودکی و صباوت، دیوان متنبی را حفظ بوده و آن را بر ابوجعفر محمد بن محمد بن خلیل عرضه کرده است که او خود با یک واسطه، از متنبی شنیده بود<ref> محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1888</ref>، <ref>مقدمه نویسنده، ج 1، ص4-3</ref>.


وی در حقیقت با نقد تفسیر ابن جنی، شرحی بر ابیات متنبی ارائه می‌دهد و (به جز موارد اندک) در محدوده همان ابیات مورد نقد است و آرزو می‌کند که در صورت بقای عمر، شرحی بر همه ابیات متنبی انجام دهد که معانی کامل اشعار را روشن نماید و هیچ بیتی مغلق و نامفهوم باقی نماند<ref>مقدمه نویسنده، ج 1، ص5</ref>.
وی در حقیقت با نقد تفسیر [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]]، شرحی بر ابیات متنبی ارائه می‌دهد و (به جز موارد اندک) در محدوده همان ابیات مورد نقد است و آرزو می‌کند که در صورت بقای عمر، شرحی بر همه ابیات متنبی انجام دهد که معانی کامل اشعار را روشن نماید و هیچ بیتی مغلق و نامفهوم باقی نماند<ref>مقدمه نویسنده، ج 1، ص5</ref>.


زوزنی در برخی ابیات، شرح ابن جنی را نامفهوم و بدور از مراد متنبی می‌داند و می‌نویسد که شرح ابن جنی بیش از شعر متنبی نیاز به شرح دارد<ref>متن کتاب، ج 1، ص10</ref>.
[[زوزنی، محمد بن حسن|زوزنی]] در برخی ابیات، شرح [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] را نامفهوم و بدور از مراد متنبی می‌داند و می‌نویسد که شرح [[ابن جنی، عثمان بن جنی|ابن جنی]] بیش از شعر متنبی نیاز به شرح دارد<ref>متن کتاب، ج 1، ص10</ref>.


وی در برخی ابیات شرح ابن جنی را در بعضی لغات، مدخول می‌داند یعنی معنایی که ابن جنی از خود ارائه داده و کسی آن معنا را بیان نکرده است<ref>متن کتاب، ج 1، ص11</ref>.
وی در برخی ابیات شرح ابن جنی را در بعضی لغات، مدخول می‌داند یعنی معنایی که ابن جنی از خود ارائه داده و کسی آن معنا را بیان نکرده است<ref>متن کتاب، ج 1، ص11</ref>.


دکتر المانع ضمن ذکر هجوهای زوزنی نسبت به ابن جنی، از قدرت بیان و به کارگیری الفاظ فخیم و سلیس عربی و آوردن سجع‌های متوالی زوزنی در کتاب حاضر شگفت‌زده شده و معتقد است که زبان مادری وی عربی است و دلیل این استدال به کار بردن لفظ «امام‌زاده» در تاریخ بیهقی است و آن را «علوی» نسب ترجمه می‌کند<ref>محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1888</ref>.
دکتر [[مانع، عبد العزیز بن ناصر|المانع]] ضمن ذکر هجوهای زوزنی نسبت به ابن جنی، از قدرت بیان و به کارگیری الفاظ فخیم و سلیس عربی و آوردن سجع‌های متوالی زوزنی در کتاب حاضر شگفت‌زده شده و معتقد است که زبان مادری وی عربی است و دلیل این استدال به کار بردن لفظ «امام‌زاده» در تاریخ بیهقی است و آن را «علوی» نسب ترجمه می‌کند<ref>محمدی افشار، هوشنگ؛ سیدحسینی، سید عباس، ص1888</ref>.


==پانویس==
==پانویس==