پرش به محتوا

التعازي و المراثي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''کتاب التعازی و المراثی'''، نوشته [[مبرد، محمد بن یزید|ابوالعباس محمد بن یزید]]، معروف به «[[مبرد، محمد بن یزید|مُبرّد]]» (درگذشته 286ق) است. او در این اثر به موضوع تعزیه و انواع مرثیه می‌پردازد و برای آن‌ها نمونه‌های تاریخی را که بیشتر در قالب شعر بیان شده‌اند، می‌آورد. [[منصور، خلیل|خلیل منصور]] بر این کتاب حاشیه زده است.
'''کتاب التعازی و المراثی'''، نوشته [[مبرد، محمد بن یزید|ابوالعباس محمد بن یزید]]، معروف به «[[مبرد، محمد بن یزید|مُبرّد]]» (درگذشته 286ق) است. او در این اثر به موضوع تعزیه و انواع مرثیه می‌پردازد و برای آن‌ها نمونه‌های تاریخی را که بیشتر در قالب شعر بیان شده‌اند، می‌آورد. [[منصور، خلیل|خلیل منصور]] بر این کتاب حاشیه زده است.


[[مبرد، محمد بن یزید|مبرّد]] این «تعزیه‌نامه» را در تأثیری که مرگ ناگهانی «اسماعیل بن اسحاق بن اسماعیل بن حماد بن زید جهضمی ازدی» بر او نهاده بود، نوشته است. او کتابش را با روایت و کلامی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] که در سوگ پیامبر(ص) به هنگام کفن و دفن حضرت گفته است، آغاز می‌کند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] در نخستین باب، از زاویه‌های گوناگون به  موضوع تعزیه می‌پردازد و آداب دینی آن را از زبان بزرگان بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص11-5</ref>‏او در باب دوم برخی مرثیه‌های دوران جاهلیت را برمی‌شمرد. سپس به برخی مرثیه‌های دوره اسلامی اشاره می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص30-12</ref>‏[[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] در سومین و چهارمین باب، تعزیه‌ها و اندرزها را در میان حکایت‌ها و اشعار دنبال می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص73-31</ref>آنگاه، ‏وصایای افراد شاخصی را به خواننده می‌شناساند؛ وصیت‌هایی از خُلفای سه‌گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) و [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]؛ معاویه بن ابی‌سُفیان؛ ابوعُبیده جرّاح؛ عبدُالملک بن مروان؛ ربیع بن خُثَیم؛ جندب بن عبدالله بَجلی؛ مُهلّب بن ابی‌صُفره ازدی در این شمارند.<ref>ر.ک: همان، ص125-73</ref>[[مبرد، محمد بن یزید|‏مبرد]] از حوادث اندوه‌باری مانند بیماری فراگیر طاعون، که پنج بار جان مردم عراق را تباه کرد، نام می‌برد و به تعزیه‌سرایی‌های این دوره می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص129-125</ref>او در ادامۀ این باب، گفته‌های برخی را به هنگام مرگ می‌آورد که از میان آن‌ها سخن [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در «شب ضربت» و هنگام شهادت او، جِلوۀ ویژه‌ای دارد؛ امام در سحر نوزدهم این شعر را با خود زمزمه می‌کند:
[[مبرد، محمد بن یزید|مبرّد]] این «تعزیه‌نامه» را در تأثیری که مرگ ناگهانی «اسماعیل بن اسحاق بن اسماعیل بن حماد بن زید جهضمی ازدی» بر او نهاده بود، نوشته است. او کتابش را با روایت و کلامی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] که در سوگ پیامبر(ص) به هنگام کفن و دفن حضرت گفته است، آغاز می‌کند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] در نخستین باب، از زاویه‌های گوناگون بهموضوع تعزیه می‌پردازد و آداب دینی آن را از زبان بزرگان بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص11-5</ref>‏او در باب دوم برخی مرثیه‌های دوران جاهلیت را برمی‌شمرد. سپس به برخی مرثیه‌های دوره اسلامی اشاره می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص30-12</ref>‏[[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] در سومین و چهارمین باب، تعزیه‌ها و اندرزها را در میان حکایت‌ها و اشعار دنبال می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص73-31</ref>آنگاه، ‏وصایای افراد شاخصی را به خواننده می‌شناساند؛ وصیت‌هایی از خُلفای سه‌گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) و [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]؛ معاویه بن ابی‌سُفیان؛ ابوعُبیده جرّاح؛ عبدُالملک بن مروان؛ ربیع بن خُثَیم؛ جندب بن عبدالله بَجلی؛ مُهلّب بن ابی‌صُفره ازدی در این شمارند.<ref>ر.ک: همان، ص125-73</ref>[[مبرد، محمد بن یزید|‏مبرد]] از حوادث اندوه‌باری مانند بیماری فراگیر طاعون، که پنج بار جان مردم عراق را تباه کرد، نام می‌برد و به تعزیه‌سرایی‌های این دوره می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص129-125</ref>او در ادامۀ این باب، گفته‌های برخی را به هنگام مرگ می‌آورد که از میان آن‌ها سخن [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در «شب ضربت» و هنگام شهادت او، جِلوۀ ویژه‌ای دارد؛ امام در سحر نوزدهم این شعر را با خود زمزمه می‌کند:


اُشْدُدْ حَیازیمَکَ لِلمَوْتِ / فَإنَّ المَوْتِ لاقیکَ
اُشْدُدْ حَیازیمَکَ لِلمَوْتِ / فَإنَّ المَوْتِ لاقیکَ


وَ  لا  تَجْزَعْ  مِنَ الْمَوْتِ / إذَا  حَلَّبِوادیکَ
وَلاتَجْزَعْمِنَ الْمَوْتِ / إذَاحَلَّبِوادیکَ


و هنگامی که تیغ شمشیر فرق او را می‌شکافد، ندا سر می‌دهد: «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ». حضرت به هنگام شهادت نیز این آیه را زمزمه می‌کند:
و هنگامی که تیغ شمشیر فرق او را می‌شکافد، ندا سر می‌دهد: «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ». حضرت به هنگام شهادت نیز این آیه را زمزمه می‌کند: