۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| کشور تولد = هند؛ | | کشور تولد = هند؛ | ||
| محل زندگی = هند، ایران، عراق؛ | | محل زندگی = هند، ایران، عراق؛ | ||
| رحلت = | | رحلت =1232ق؛ | ||
| شهادت = | | شهادت = | ||
| مدفن =كاظمين (محل قتل)؛ | | مدفن =كاظمين (محل قتل)؛ | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| مشایخ = | | مشایخ = | ||
| معاصرین = شيخ جعفر نجفى، سيد على طباطبايى، سيد محمدباقر حجتالاسلام اصفهانى، محمدابراهيم كلباسى، فتحعلى شاه، سيدمحمد مجاهد، شيخ موسى، سيد عبدالله شبر، شيخ اسدالله كاظمينى، اسعد پاشا، داوود پاشا، احمد احسايى؛ | | معاصرین = شيخ جعفر نجفى، سيد على طباطبايى، سيد محمدباقر حجتالاسلام اصفهانى، محمدابراهيم كلباسى، فتحعلى شاه، سيدمحمد مجاهد، شيخ موسى، سيد عبدالله شبر، شيخ اسدالله كاظمينى، اسعد پاشا، داوود پاشا، احمد احسايى؛ | ||
| | شاگردان = فتحعلى خان شيرازی، محمد ابراهيم بن محمد على طبسى، محمدباقر بن محمد على لاری دشتى، محمدرضا بن محمد جعفر دوانى، محمد جواد سياهپوش، مصطفى بن اسماعيل موسوی، عبدالصاحب بن محمد جعفر دوانى؛ | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| درجه علمی = فقيه، محدث، از پايهگذاران مكتب اخباريه؛ | | درجه علمی = فقيه، محدث، از پايهگذاران مكتب اخباريه؛ | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==کرامت منتسب به میرزا محمد== | ==کرامت منتسب به میرزا محمد== | ||
يكى از كراماتى كه بدو منتسب شد، داستان پيشگويى در خصوص قتل تسيتسيانف فرمانده سپاه روسيه در منطقه قفقاز بود: | يكى از كراماتى كه بدو منتسب شد، داستان پيشگويى در خصوص قتل تسيتسيانف فرمانده سپاه روسيه در منطقه قفقاز بود: | ||
ميرزا محمد به فتحعلى شاه پيشنهاد كرد كه حاضر است برای نابودی اين فرمانده روسى چله بنشيند تا پس از گذشت 40 روز، سرِ تسيتسيانف را برای شاه بياورند و در عوض، حكومت قاجار متعهد گردد كه حقيقت ماجرا را آشكار، و از اخباريگری حمايت كند. به دنبال اين گفتوگو، ميرزا محمد به مزار حضرت عبدالعظيم در ری رفت و در حجرهای در به روی خود بست و با اعمالى خاص چله نشست. | ميرزا محمد به فتحعلى شاه پيشنهاد كرد كه حاضر است برای نابودی اين فرمانده روسى چله بنشيند تا پس از گذشت 40 روز، سرِ تسيتسيانف را برای شاه بياورند و در عوض، حكومت قاجار متعهد گردد كه حقيقت ماجرا را آشكار، و از اخباريگری حمايت كند. به دنبال اين گفتوگو، ميرزا محمد به مزار حضرت عبدالعظيم در ری رفت و در حجرهای در به روی خود بست و با اعمالى خاص چله نشست. | ||