۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تفسیر عرفانی قرآن'''، منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)]] است و شامل تفسیر باطنی و اشاری برخی از آیات قرآن کریم میشود. استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه، [[مهدی تدین]] (1317-۱۴۰۲ش) و [[سید علیاصغر میرباقری فرد]] (متولد 1342ش) این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و همچنین توضیح کافی درباره روش آن و چگونگی تشکیکها درباره انتساب آن به [[امام جعفر صادق(ع)]] ارائه کردهاند. | '''تفسیر عرفانی قرآن'''، منسوب به [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] است و شامل تفسیر باطنی و اشاری برخی از آیات قرآن کریم میشود. استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه، [[تدین، مهدی|مهدی تدین]] (1317-۱۴۰۲ش) و [[میرباقرى فرد، علیاصغر|سید علیاصغر میرباقری فرد]] (متولد 1342ش) این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و همچنین توضیح کافی درباره روش آن و چگونگی تشکیکها درباره انتساب آن به [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] ارائه کردهاند. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
*[[مهدی تدین]] و [[سید علیاصغر میرباقری فرد]] با تأکید بر آنکه اهل طریقت در تفسیر عرفانی کوشیدهاند واژهها، اشارات و مفاهیم کلی آیات را متناسب با مبانی عرفانی خود تفسیر و تأویل کنند، افزودهاند: | *[[تدین، مهدی|مهدی تدین]] و [[میرباقرى فرد، علیاصغر|سید علیاصغر میرباقری فرد]] با تأکید بر آنکه اهل طریقت در تفسیر عرفانی کوشیدهاند واژهها، اشارات و مفاهیم کلی آیات را متناسب با مبانی عرفانی خود تفسیر و تأویل کنند، افزودهاند: | ||
#استناد به احادیث و بهخصوص روایات [[امام جعفر صادق(ع)]] یکی از ویژگیهای متون و تفاسیر عرفانی است.... | #استناد به احادیث و بهخصوص روایات [[امام جعفر صادق(ع)]] یکی از ویژگیهای متون و تفاسیر عرفانی است.... | ||
#یکی از طرحهای پژوهشی | #یکی از طرحهای پژوهشی قطب علمی تحقیق در متون حکمی و عرفانی دانشگاه اصفهان، تصحیح تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] بود که به لطف الهی به انجام رسید.... <ref> ر.ک: مقدمه مصححان، ص هفت- هشت. </ref> | ||
#مصححان، با بیان آنکه شرقشناس و عرفانپژوه مشهور فرانسوى [[پل نویا]] برای اولین بار به معرفی تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)]] پرداخت، افزودهاند: [[پل نویا]] چند اشتباه دارد یکی آنکه او این تفسیر را همان [[تفسیر نعمانی]] پنداشته و دیگر اینکه راوی تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)]] را شیعی و همه روایات آن را همخوان با اعتقادات شیعه شمرده و سوم آنکه این تفسیر را دارای الفاظ و تعابیر یکسان با [[حقائق التفسير]] عنوان کرده است! <ref> ر.ک: همان، ص هفده- هجده. </ref> | #مصححان، با بیان آنکه شرقشناس و عرفانپژوه مشهور فرانسوى [[پل نویا]] برای اولین بار به معرفی تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] پرداخت، افزودهاند: [[پل نویا]] چند اشتباه دارد یکی آنکه او این تفسیر را همان [[تفسیر نعمانی]] پنداشته و دیگر اینکه راوی تفسیر منسوب به [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] را شیعی و همه روایات آن را همخوان با اعتقادات شیعه شمرده و سوم آنکه این تفسیر را دارای الفاظ و تعابیر یکسان با [[حقائق التفسير]] عنوان کرده است! <ref> ر.ک: همان، ص هفده- هجده. </ref> | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
*در این اثر، تفسیر اشاری (عارفانه) برخی از آیات سورههای حمد تا ناس ذکر شده است. | *در این اثر، تفسیر اشاری (عارفانه) برخی از آیات سورههای حمد تا ناس ذکر شده است. | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
*با سند نقل کرده است که [[امام جعفر صادق(ع)]] در تفسیر سخن خدای متعال «بِسمِ اللهِ» گفت: «باء» بقای او، «سین» اسامی او و «میم» مقام اوست. معنایش این است: بقای من و اسامی من و مقام مرا یاد کنید. ایمان مؤمن یادکرد خدا با توجه به بقای اوست.... <ref> متن کتاب، ص3. </ref> | *با سند نقل کرده است که [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] در تفسیر سخن خدای متعال «بِسمِ اللهِ» گفت: «باء» بقای او، «سین» اسامی او و «میم» مقام اوست. معنایش این است: بقای من و اسامی من و مقام مرا یاد کنید. ایمان مؤمن یادکرد خدا با توجه به بقای اوست.... <ref> متن کتاب، ص3. </ref> | ||
*[[امام جعفر صادق(ع)]] گفت: مردم سه دسته هستند: عاقل، عالم و عارف. عاقل غایب از عیوب (غیوب) است و عالم، محبوبش را میطلبد و عارف، از هرچه که او را از علّامالغیوب دور میکند، میگریزد. <ref> همان، ص521. </ref> | *[[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] گفت: مردم سه دسته هستند: عاقل، عالم و عارف. عاقل غایب از عیوب (غیوب) است و عالم، محبوبش را میطلبد و عارف، از هرچه که او را از علّامالغیوب دور میکند، میگریزد. <ref> همان، ص521. </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||