۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(افزودن چند واژه) |
||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
این کتاب، نهمین باب از مجموعه المنتهی است که [[ابن مرزبان، محمد بن سهل|ابن مرزبان]] در آن به شکرگزاری آدمی در همه وجوه زندگیاش، چه هنگامی که از داد و دهش برخوردار میگردد و چه هنگامی که با محنت و منعِ نعمت روبهرو میشود، پرداخته است. نوشته او درباره ذم (سرزنش)، شمار کمی از بابهای کتاب را در بر دارد. الحمد و الذّم در 36 باب سامان یافته است. | این کتاب، نهمین باب از مجموعه المنتهی است که [[ابن مرزبان، محمد بن سهل|ابن مرزبان]] در آن به شکرگزاری آدمی در همه وجوه زندگیاش، چه هنگامی که از داد و دهش برخوردار میگردد و چه هنگامی که با محنت و منعِ نعمت روبهرو میشود، پرداخته است. نوشته او درباره ذم (سرزنش)، شمار کمی از بابهای کتاب را در بر دارد. الحمد و الذّم در 36 باب سامان یافته است. | ||
==نمونه | ==نمونه مباحثِ الحمد و الذم== | ||
* خداوند به داود وحی کرد که: ای داود! مرا آنگونه که باید و شاید سپاسگزاری کن!. داود گفت: چگونه تو را آنگونه که باید و شاید سپاس گزارم، درحالیکه سپاس من از تو، خود نعمتی است از تو بر من!. خدای عز و جل فرمود: هماکنون آنگونه که باید و شاید، مرا سپاس گزاردی. | * خداوند به داود وحی کرد که: ای داود! مرا آنگونه که باید و شاید سپاسگزاری کن!. داود گفت: چگونه تو را آنگونه که باید و شاید سپاس گزارم، درحالیکه سپاس من از تو، خود نعمتی است از تو بر من!. خدای عز و جل فرمود: هماکنون آنگونه که باید و شاید، مرا سپاس گزاردی. | ||
* یکی از حکما گفته است: شکر، فریضهای است الهی و توفیق شکر، خود نعمت است؛ بنابراین کسی که از شکر محروم شده، از نعمت محروم گردیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216</ref>. | * یکی از حکما گفته است: شکر، فریضهای است الهی و توفیق شکر، خود نعمت است؛ بنابراین کسی که از شکر محروم شده، از نعمت محروم گردیده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216</ref>. | ||
| خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
این کتاب، دهمین باب از مجموعه «المنتهی» است. نویسنده، نمونههایی تاریخی از چارهاندیشیها و عذرخواهیهای مردم در برابر امیران، والیان و بالادَستان را در آن گِرد آورده است. | این کتاب، دهمین باب از مجموعه «المنتهی» است. نویسنده، نمونههایی تاریخی از چارهاندیشیها و عذرخواهیهای مردم در برابر امیران، والیان و بالادَستان را در آن گِرد آورده است. | ||
==محتوای | ==محتوای الاعتذارات== | ||
الاعتذارات در یک خطبه و 18 باب سامان یافته است، اما آنچه به دست ما رسیده، کاستیهای بسیاری دارد؛ [[هدروسی، سالم مرعی|هدروسی]] (محقق) در اینباره میگوید: شکاف متنیِ بزرگی در نسخه اصلی دیده میشود که نسخهنویس نیز بدان گوشزد نموده است. در این کتاب، از بابهای هجدهگانه و | الاعتذارات در یک خطبه و 18 باب سامان یافته است، اما آنچه به دست ما رسیده، کاستیهای بسیاری دارد؛ [[هدروسی، سالم مرعی|هدروسی]] (محقق) در اینباره میگوید: شکاف متنیِ بزرگی در نسخه اصلی دیده میشود که نسخهنویس نیز بدان گوشزد نموده است. در این کتاب، از بابهای هجدهگانه و خطبۀ آن بهجز نخستین بابها (پنج باب) و بخشی از باب دوم [و هفدهم] چیزی باقی نمانده است. البته اشتباهاتی در مطالب بخش پایانی باب نخست و بابهای سوم و چهارم و نیز در بخشی از بابهای پنجم و هفدهم صورت گرفته است<ref>ر.ک: جهاز النقد، ص283</ref>. او در پاورقی پایان باب نخست با استناد به دو عبارت نامربوط «قَالَتِ امْرَأَةٌ مِنَ العَرَبِ» و «قَالَ الطَّائي» میگوید: در نسخه خطی اصلی، صفحههایی از بخش پایانی باب نخست و از اوایل باب دوم کَنده و گُم شده است. بدین سبب، دو متن نامربوط از این دو باب در پیِ هم آمده و پیوند معناییِ ناموجّهی را در متن ایجاد کرده است. هدروسی این دو فقره را از یکدیگر جدا نموده و بهترتیب، در دو باب نخست گنجانده است<ref>ر.ک: همان، ص291</ref>. | ||
نمایه عناوین کتاب بدینگونه است که از باب ششم تا هجدهم کتاب، (بهجز باب هفدهم) فقط عنوان آنها در کتاب درج شده است و متنی را در بر ندارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص305-301</ref>. عنوان بابهایی که دارای متن است، عبارتند از: | نمایه عناوین کتاب بدینگونه است که از باب ششم تا هجدهم کتاب، (بهجز باب هفدهم) فقط عنوان آنها در کتاب درج شده است و متنی را در بر ندارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص305-301</ref>. عنوان بابهایی که دارای متن است، عبارتند از: | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
# بدون اقرار به گناه، به نرمی درخواست عفو شود؛ | # بدون اقرار به گناه، به نرمی درخواست عفو شود؛ | ||
# مزیت عفو و ترغیب به آن؛ | # مزیت عفو و ترغیب به آن؛ | ||
# دلیلآوری و | # دلیلآوری و چارهجویی، هنگامی که شخص در تنگنا افتد؛ | ||
# عذرخواهی از سُستیِ مستی؛ | # عذرخواهی از سُستیِ مستی؛ | ||
# دستاویز آن مقامِ والا که بخیل است و نخواهد صِله دهد<ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | # دستاویز آن مقامِ والا که بخیل است و نخواهد صِله دهد<ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | ||
ویرایش