پرش به محتوا

همدانی، یوسف بن ایوب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
جز (جایگزینی متن - 'جامى' به 'جامى ')
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۴۲: خط ۴۲:
تازه‌جوان بوزنجردى از اقران پيشى گرفت و به اصفهان و بخارا و سمرقند و خراسان و خوارزم و ماوراءالنهر سفر كرد و در سال 506 به بغداد بازگشت و در همان مدرسه نظاميه كه روزگارى شاگرد آنجا بود، مجلس وعظ و تدريس تشكيل داد. وى طبق نوشته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] ، در تصوف به ابوعلى فارمدى (متوفى 477) دست ارادت داد و با شيخ عبد الله جوينى و شيخ حسن سمنانى صحبت داشته است.
تازه‌جوان بوزنجردى از اقران پيشى گرفت و به اصفهان و بخارا و سمرقند و خراسان و خوارزم و ماوراءالنهر سفر كرد و در سال 506 به بغداد بازگشت و در همان مدرسه نظاميه كه روزگارى شاگرد آنجا بود، مجلس وعظ و تدريس تشكيل داد. وى طبق نوشته [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] ، در تصوف به ابوعلى فارمدى (متوفى 477) دست ارادت داد و با شيخ عبد الله جوينى و شيخ حسن سمنانى صحبت داشته است.


خواجه يوسف، مرو را براى اقامت خويش برگزيده و در آنجا خانقاهى بنا كرده بود كه از نظر تكريم، آن را «كعبه خراسان » مى‌گفتند و در سال‌هاى آخر زندگى براى ارشاد و هدايت سالكان، اغلب به هرات سفر مى‌كرد و در آخرين بار كه از اين شهر به مرو مى‌رفت در ميان راه در شهر باميين به سال 535 وفات يافت و جنازه او را در همان جا به خاك سپردند، اما پس از مدتى يكى از شاگردانش به نام ابن النجار جسدش را به مرو انتقال داد و اينك آرامگاه او در محلى به نام «بيرام‌على» در 30 كيلومترى شمال مرو، مطاف اهل دل است.
خواجه يوسف، مرو را براى اقامت خويش برگزيده و در آنجا خانقاهى بنا كرده بود كه از نظر تكريم، آن را «كعبه خراسان» مى‌گفتند و در سال‌هاى آخر زندگى براى ارشاد و هدايت سالكان، اغلب به هرات سفر مى‌كرد و در آخرين بار كه از اين شهر به مرو مى‌رفت در ميان راه در شهر باميين به سال 535 وفات يافت و جنازه او را در همان جا به خاك سپردند، اما پس از مدتى يكى از شاگردانش به نام ابن النجار جسدش را به مرو انتقال داد و اينك آرامگاه او در محلى به نام «بيرام‌على» در 30 كيلومترى شمال مرو، مطاف اهل دل است.


يكى از آثار ارزنده خواجه يوسف، كتاب «رتبة الحيات» است كه گنجينه‌اى گران‌قدر از نثر كهن فارسى به شمار مى‌رود.
يكى از آثار ارزنده خواجه يوسف، كتاب «رتبة الحيات» است كه گنجينه‌اى گران‌قدر از نثر كهن فارسى به شمار مى‌رود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش