۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR32283J1.jpg | عنوان = مشکل الآثار | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = طحاوی، احمد بن محمد (نويسنده) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = ط3 م50151 120 BP | موضوع = |ناشر | ناشر = دار صادر | مکان نشر = لبنان - بیروت | سال...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مشكل الآثار'''، تألیف عالم حنفی احمد بن محمد بن سلامة بن سلمه طحاوی ازدی مصری (239-321ق)، از جمله آثار وی در موضوع اختلاف حدیث است. نویسنده در این کتاب، برخی آثار و روایات متعارض را گردآوری کرده و در مقام تبیین و رفع تعارض آنها برآمده است. | '''مشكل الآثار'''، تألیف عالم حنفی [[طحاوی، احمد بن محمد|احمد بن محمد بن سلامة بن سلمه طحاوی ازدی مصری]] (239-321ق)، از جمله آثار وی در موضوع اختلاف حدیث است. نویسنده در این کتاب، برخی آثار و روایات متعارض را گردآوری کرده و در مقام تبیین و رفع تعارض آنها برآمده است. | ||
طحاوی، مباحث کتاب را با این عبارت آغاز کرده است: «من در آثار مروی از نبی(ص) که دارای اسانید مقبول بوده و از افراد ثابتقدم و امین نقل شده است، نگریستم و در آنها مطالبی را یافتم که اکثر مردم نسبت به آنها آگاهی و دانشی ندارند؛ پس تصمیم گرفتم که در آنها تأمل کنم و در حد توان، مشکلات آنها را توضیح دهم و احکام آنها را استخراج نمایم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص3</ref>. | [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]]، مباحث کتاب را با این عبارت آغاز کرده است: «من در آثار مروی از نبی(ص) که دارای اسانید مقبول بوده و از افراد ثابتقدم و امین نقل شده است، نگریستم و در آنها مطالبی را یافتم که اکثر مردم نسبت به آنها آگاهی و دانشی ندارند؛ پس تصمیم گرفتم که در آنها تأمل کنم و در حد توان، مشکلات آنها را توضیح دهم و احکام آنها را استخراج نمایم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص3</ref>. | ||
شیوه نویسنده بدینترتیب است که در ذیل هر باب، احادیثی را که ظاهرشان متعارض است، ذکر کرده و اسانید و طرق آنها را آورده و پس از آن محل اختلاف بین احادیث مزبور را متذکر شده و به شرح و تبیین و تحلیل آنها پرداخته تا بین معانی آنها موافقت برقرار کند و اختلاف و تعارض را برطرف نماید. | شیوه نویسنده بدینترتیب است که در ذیل هر باب، احادیثی را که ظاهرشان متعارض است، ذکر کرده و اسانید و طرق آنها را آورده و پس از آن محل اختلاف بین احادیث مزبور را متذکر شده و به شرح و تبیین و تحلیل آنها پرداخته تا بین معانی آنها موافقت برقرار کند و اختلاف و تعارض را برطرف نماید. | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
اولین مطلبی که نویسنده در مقام توضیح آن برآمده، «خطبة الحاجة» است. خطبة الحاجة، از خطبههای نبوی است که نبی(ص) آن را القا فرمود و به اصحابش آموخت. در احادیث فراوانی اهتمام رسولالله(ص) به این خطبه و ذکر فراوان آن و شوق به آموزش آن به صحابه آشکار میشود. این خطبه با الفاظ فراوان نزدیکبههم و روایات متعدد وارد شده که بعضی مرفوع به نبی(ص) و بعضی به بعضی صحابه ختم شده است<ref>ر.ک: محمد بن احمد بن علی باجابر، ص309</ref>. | اولین مطلبی که نویسنده در مقام توضیح آن برآمده، «خطبة الحاجة» است. خطبة الحاجة، از خطبههای نبوی است که نبی(ص) آن را القا فرمود و به اصحابش آموخت. در احادیث فراوانی اهتمام رسولالله(ص) به این خطبه و ذکر فراوان آن و شوق به آموزش آن به صحابه آشکار میشود. این خطبه با الفاظ فراوان نزدیکبههم و روایات متعدد وارد شده که بعضی مرفوع به نبی(ص) و بعضی به بعضی صحابه ختم شده است<ref>ر.ک: محمد بن احمد بن علی باجابر، ص309</ref>. | ||
نویسنده در ضمن ابواب فراوانی، مشکلات آثار و روایات نقلشده از رسولالله(ص) را توضیح داده است؛ بهعنوان مثال در توضیح منظور از روایت «اللهم قوّ في طاعتك ضعفي»، چنین مینویسد: میدانیم که ضعف غیر از قوت است و این دو، ضد یکدیگر هستند و در حقیقت ضعف و قوت باهم جمع نمیشوند. رسولالله(ص) در این روایت دعا کرده که خداوند ضعف او را قوت قرار دهد؛ ظاهراً معنایش این است که آنچه در آن ضعف وجود دارد - که بدن اوست - را در طاعتش قوی قرار دهد. طحاوی این معنا را بهترین تأویل حدیث دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص64 و 65</ref>. | نویسنده در ضمن ابواب فراوانی، مشکلات آثار و روایات نقلشده از رسولالله(ص) را توضیح داده است؛ بهعنوان مثال در توضیح منظور از روایت «اللهم قوّ في طاعتك ضعفي»، چنین مینویسد: میدانیم که ضعف غیر از قوت است و این دو، ضد یکدیگر هستند و در حقیقت ضعف و قوت باهم جمع نمیشوند. رسولالله(ص) در این روایت دعا کرده که خداوند ضعف او را قوت قرار دهد؛ ظاهراً معنایش این است که آنچه در آن ضعف وجود دارد - که بدن اوست - را در طاعتش قوی قرار دهد. [[طحاوی، احمد بن محمد|طحاوی]] این معنا را بهترین تأویل حدیث دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص64 و 65</ref>. | ||
روایتی که کسی که سه نماز جمعه را ترک کند، خداوند بر قلب او مهر میزند<ref>ر.ک: همان، ج4، ص230</ref> و بسیاری موارد دیگر در مجلدات چهارگانه کتاب تبیین شده است. | روایتی که کسی که سه نماز جمعه را ترک کند، خداوند بر قلب او مهر میزند<ref>ر.ک: همان، ج4، ص230</ref> و بسیاری موارد دیگر در مجلدات چهارگانه کتاب تبیین شده است. | ||