پرش به محتوا

ديوان أبي‌العتاهية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۳: خط ۳۳:
# شاعر خود را از قید و بندهای معانی، الفاظ و اوزان سنتی آزاد کرده و اوزان جدیدی را به‌کار گرفته است که در علم عروض متداول نبوده است. این نوآوری او مرزهای شعر سنتی را گسترش داد<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref>.
# شاعر خود را از قید و بندهای معانی، الفاظ و اوزان سنتی آزاد کرده و اوزان جدیدی را به‌کار گرفته است که در علم عروض متداول نبوده است. این نوآوری او مرزهای شعر سنتی را گسترش داد<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref>.
# استفاده از واژگانی آسان و سبک و فاقد تکلف و تصنع در کلام<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>؛ نمونه آن را در شعر «لا تعشق الدنيا» می‌توان دید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref>؛ دراین قطعه با کلماتی بسیار ساده و ساختاری روان، پیامی عمیق را منتقل می‌کند. همچنین، در شعر «الحياة أنفاس معدودة»، می‌گوید:
# استفاده از واژگانی آسان و سبک و فاقد تکلف و تصنع در کلام<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>؛ نمونه آن را در شعر «لا تعشق الدنيا» می‌توان دید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref>؛ دراین قطعه با کلماتی بسیار ساده و ساختاری روان، پیامی عمیق را منتقل می‌کند. همچنین، در شعر «الحياة أنفاس معدودة»، می‌گوید:
'''حياتك أنفاس تعد، فكلما


مضى نفس منها نقصت بها جزءا'''<ref>ر.ک: همان، ص14</ref> (زندگی تو نفس‌هایی شمرده‌شده است، پس هر بار که نفسی از آن بگذرد، جزیی از آن کم می‌شود)، که نمونه بارزی از سادگی و وضوح است.'''
{{شعر}}
{{ب|''حياتك أنفاس تعد، فكلما''|2=''مضى نفس منها نقصت بها جزءا''<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>}}
{{پایان شعر}}
 
(زندگی تو نفس‌هایی شمرده‌شده است، پس هر بار که نفسی از آن بگذرد، جزیی از آن کم می‌شود)، که نمونه بارزی از سادگی و وضوح است.'''
# صراحت و وضوح در بیان مضامین پند و زهد: او نخستین کسی بود که باب پند و اندرز و بیم دادن از دنیا را در شعر گشود. اشعارش به‌طور صریح و مستقیم به مضامین اخلاقی، زهد، یادآوری مرگ و فنا می‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref>؛ برای مثال وی در شعری با عنوان «اتق الله تغنم»، به‌صراحت توصیه به تقوای الهی می‌کند و آن را مایه غنیمت و رستگاری می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص81</ref>.
# صراحت و وضوح در بیان مضامین پند و زهد: او نخستین کسی بود که باب پند و اندرز و بیم دادن از دنیا را در شعر گشود. اشعارش به‌طور صریح و مستقیم به مضامین اخلاقی، زهد، یادآوری مرگ و فنا می‌پردازد<ref>ر.ک: مقدمه، ص10</ref>؛ برای مثال وی در شعری با عنوان «اتق الله تغنم»، به‌صراحت توصیه به تقوای الهی می‌کند و آن را مایه غنیمت و رستگاری می‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص81</ref>.
# عمق معنایی و فکری: باوجود سادگی در لفظ، اشعار او از معانی دقیق و ظریف برخوردار است؛ نمونه آن در شعر «أ نلهو و أيامنا تذهب» (آیا سرگرم بازی هستیم و روزگارمان می‌گذرد؟) است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>، که به‌سادگی به ماهیت فانی بودن دنیا و ضرورت عبرت گرفتن از آن اشاره دارد.
# عمق معنایی و فکری: باوجود سادگی در لفظ، اشعار او از معانی دقیق و ظریف برخوردار است؛ نمونه آن در شعر «أ نلهو و أيامنا تذهب» (آیا سرگرم بازی هستیم و روزگارمان می‌گذرد؟) است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>، که به‌سادگی به ماهیت فانی بودن دنیا و ضرورت عبرت گرفتن از آن اشاره دارد.
خط ۵۰: خط ۵۳:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:زبان‌شناسی، زبان و ادبیات]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی]]
[[رده:زبان و ادبیات عربی]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1404]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1404 توسط فاضل گرنه زاده]]
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ خرداد 1404 توسط فاضل گرنه زاده]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1404 توسط محسن عزیزی]]
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ خرداد 1404 توسط محسن عزیزی]]