ترجمه و شرح صحيفه سجاديه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''ترجمه و شرح صحیفه سجادیه'''، اثر قطب‌الدین محمد بن علی شریف لاهیجی (سده 11ق)، ترجمه و شرحی است حدیثی، فلسفی و عرفانی از کتاب «صحیفه سجادیه»، مربوط به قرن یازدهم هجری.
'''ترجمه و شرح صحیفه سجادیه'''، اثر [[اشکوری، محمد بن علی|قطب‌الدین محمد بن علی شریف لاهیجی]] (سده 11ق)، ترجمه و شرحی است حدیثی، فلسفی و عرفانی از کتاب «[[الصحيفة السجادية الكاملة|صحیفه سجادیه]]»، مربوط به قرن یازدهم هجری.


شرح و ترجمه حاضر که به نام شاه سلیمان صفوی به انجام رسیده، نوعی ترجمه - شرح است که افزون بر آنکه جنبه حدیثی دارد، از نوعی معرفت فلسفی - عرفانی هم در آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه رسول جعفریان، ص8</ref>.
شرح و ترجمه حاضر که به نام شاه سلیمان صفوی به انجام رسیده، نوعی ترجمه - شرح است که افزون بر آنکه جنبه حدیثی دارد، از نوعی معرفت فلسفی - عرفانی هم در آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه رسول جعفریان، ص8</ref>.
خط ۳۳: خط ۳۳:


نثر و زبان شرح و ترجمه، نثر ادبی مربوط به قرن یازدهم هجری بوده و شارح، از آیات، روایات و اشعار، در شرح و توضیح فرازهای دعای صحیفه، استفاده شایانی کرده است. نوع ترجمه، تقریبا ترجمه‌ای تحت‌اللفظی است و بعد از ترجمه هر فراز، به شرح مطالب و محتوای آن پرداخته شده است.
نثر و زبان شرح و ترجمه، نثر ادبی مربوط به قرن یازدهم هجری بوده و شارح، از آیات، روایات و اشعار، در شرح و توضیح فرازهای دعای صحیفه، استفاده شایانی کرده است. نوع ترجمه، تقریبا ترجمه‌ای تحت‌اللفظی است و بعد از ترجمه هر فراز، به شرح مطالب و محتوای آن پرداخته شده است.
به‌منظور آشنایی با سبک و روش کتاب، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
به‌منظور آشنایی با سبک و روش کتاب، به بخشی از آن اشاره می‌شود:
[1.] «الحمد لله الأول بلا أول كان قبله»؛ یعنی: سپاس و ثنای جمیل مر معبودی را عز و جل سزاست که اول علی‌الاطلاق است بی‌آنکه اولی باشد پیش از او؛
[1.] «الحمد لله الأول بلا أول كان قبله»؛ یعنی: سپاس و ثنای جمیل مر معبودی را عز و جل سزاست که اول علی‌الاطلاق است بی‌آنکه اولی باشد پیش از او؛
و معنی «اولیت» او سبحانه، بودن اوست به حیثیتی که مبدأ هر موجود باشد و ماسوای او از موجودات، معلول ذات او باشند. پس مبدأ جمیع مبادی خواهد بود که چیزی پیش از او نبوده باشد. «و الآخر بلا آخر يكون بعده» و «آخر» است بی‌آنکه آخری باشد بعد از او؛
و معنی «اولیت» او سبحانه، بودن اوست به حیثیتی که مبدأ هر موجود باشد و ماسوای او از موجودات، معلول ذات او باشند. پس مبدأ جمیع مبادی خواهد بود که چیزی پیش از او نبوده باشد. «و الآخر بلا آخر يكون بعده» و «آخر» است بی‌آنکه آخری باشد بعد از او؛
و معنی آخریت او سبحانه، بودن اوست غاية الغايات؛ چه، غایت هر شیء آن چیزی است که شوق پیدا کنند به‌سوی آن همه چیز...
و معنی آخریت او سبحانه، بودن اوست غاية الغايات؛ چه، غایت هر شیء آن چیزی است که شوق پیدا کنند به‌سوی آن همه چیز...
[2.] «الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين»؛ یعنی: آن خدایی که عاجزند از دیدن او چشم‌های بینندگان... و لقای مؤمنین در بهشت... به معنای انکشاف تمام و ظهور قلبی است؛ چنانچه حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان»؛ یعنی: دیده ظاهر را به مشاهده عیانی طاقت ادراک او نیست؛ ولیکن دیده باطن به نور ایمان و عمل صالح به مشاهده جمال او فایز است.
 
'''به چشم سِرّ جمالش می‌توان دید
[2.] «الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين»؛ یعنی: آن خدایی که عاجزند از دیدن او چشم‌های بینندگان... و لقای مؤمنین در بهشت... به معنای انکشاف تمام و ظهور قلبی است؛ چنانچه [[امام علی علیه‌السلام|حضرت امیرالمؤمنین(ع)]] فرمود: «لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان»؛ یعنی: دیده ظاهر را به مشاهده عیانی طاقت ادراک او نیست؛ ولیکن دیده باطن به نور ایمان و عمل صالح به مشاهده جمال او فایز است.
که چشم سَر در آن محرم نباشد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-47</ref>.
 
'''به چشم سِرّ جمالش می‌توان دید'''
که چشم سَر در آن محرم نباشد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-47</ref>.'''
==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />