۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مقدمه: در اين باب از كتاب ابتدا دلائل سفر تونسى به سرزمين سودان تشريح شده است. سپس سفر او از فسطاس به سمت دارفور منزل به منزل ذكر شده است. توصيفات مناطق مختلف و بيان حكايات سفر خواننده را به دنبال كردن آن ترغيب مىكند. بيشتر مباحث اين بخش را نقل سفرها و جنگهاى سلاطين؛ مانند سلطان محمد تيراب تشكيل مىدهد. در آخرين بخش مقدمه نيز شيوه حكمرانى سلطان عبدالرحمن ملقب به رشيد كه فردى عالم و حافظ قرآن بوده، تشكيل داده است. در اواسط اين بخش تصويرى از «سفروك» كه قطعهاى از عصا بوده و تمامى نيروهاى سلطان عبدالرحمن با خود داشتهاند، توجه خواننده را به خود جلب مىكند. | مقدمه: در اين باب از كتاب ابتدا دلائل سفر تونسى به سرزمين سودان تشريح شده است. سپس سفر او از فسطاس به سمت دارفور منزل به منزل ذكر شده است. توصيفات مناطق مختلف و بيان حكايات سفر خواننده را به دنبال كردن آن ترغيب مىكند. بيشتر مباحث اين بخش را نقل سفرها و جنگهاى سلاطين؛ مانند سلطان محمد تيراب تشكيل مىدهد. در آخرين بخش مقدمه نيز شيوه حكمرانى سلطان عبدالرحمن ملقب به رشيد كه فردى عالم و حافظ قرآن بوده، تشكيل داده است. در اواسط اين بخش تصويرى از «سفروك» كه قطعهاى از عصا بوده و تمامى نيروهاى سلطان عبدالرحمن با خود داشتهاند، توجه خواننده را به خود جلب مىكند. | ||
مقصد: باب اول اين بخش از كتاب به توصيف منطقه دارفور و سلاطين آن و اسماء و مناصب و مراتب آنها و آداب و رسوم مردم آن اختصاص يافته است. در ابتداى آن مىخوانيم: | مقصد: باب اول اين بخش از كتاب به توصيف منطقه دارفور و سلاطين آن و اسماء و مناصب و مراتب آنها و آداب و رسوم مردم آن اختصاص يافته است. در ابتداى آن مىخوانيم: «اما دارفور سومين اقليم از ممالك سودان است كه مسافرى كه از مشرق به سرزمين سودان سفر مىكند، اولين منطقهاى كه به آن مىرسد، مملكت سنّار، سپس كردفال، سپس دارفور است». در اين باب نيز تصاوير فراوانى از ابزار مورد استفاده در اين منطقه و ديوان سلطان و انواع خانهها و مانند آن آمده است. | ||
مهمترين مبحث باب دوم، ازدواج و آداب و رسوم آن است كه به تفصيل ذكر شده است. يكى از مراسمات «وليمه» است كه از مناطق مختلف به اين مراسم دعوت مىشوند و با خود يك يا چند گاو يا گوسفند را به عنوان هديه مىآورند. يكى از آدابى كه ذكر شده و انجام آن بسيار زشت شمرده شده، آنست كه زن پيش از مردش شروع به خوردن طعام كند. از ديگر عادات زنان اين منطقه جارى نشدن نام شوهر بر زبانشان است كه تنها مىگويند: اين چنين به من گفت، و اگر پرسيده شود: چه كسى؟ مىگويند: او. اين برنامه كه نوعى احترام به مقام شوهر قلمداد مىشود تا زمان تولد فرزند ادامه دارد و پس از آن با نام پدر فلانى از شوهر نام مىبرند. | مهمترين مبحث باب دوم، ازدواج و آداب و رسوم آن است كه به تفصيل ذكر شده است. يكى از مراسمات «وليمه» است كه از مناطق مختلف به اين مراسم دعوت مىشوند و با خود يك يا چند گاو يا گوسفند را به عنوان هديه مىآورند. يكى از آدابى كه ذكر شده و انجام آن بسيار زشت شمرده شده، آنست كه زن پيش از مردش شروع به خوردن طعام كند. از ديگر عادات زنان اين منطقه جارى نشدن نام شوهر بر زبانشان است كه تنها مىگويند: اين چنين به من گفت، و اگر پرسيده شود: چه كسى؟ مىگويند: او. اين برنامه كه نوعى احترام به مقام شوهر قلمداد مىشود تا زمان تولد فرزند ادامه دارد و پس از آن با نام پدر فلانى از شوهر نام مىبرند. |
ویرایش