۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
وى اين نكته را آشكارا بيان مىكند و مىگويد: «اگر كسى بگويد كه در دانش حساب و هيأت و منطق، شناخت اشياء چنانكه هستند، نهفته است، ما مىگوييم اين سخنى نيكوست، اما (به شرط آنكه) قصد از آن استدلال به سازندۀ اشياء و سازندۀ آن باشد، تا از اين رهگذر به رهايى و نجات از عذاب و سختى راه ببرد، اما اگر مقصود فقط شناختن اشياء موجود، چنانكه هستند، باشد، آنگاه جوياى اين دانشها... بهتر است كه به بيهودهكارى و حماقت موصوف شود تا به دانش» ( «رسالة مراتب العلوم»، 74/1-75). بدين سان علم شريعت نزد ابن حزم بر همۀ دانشهاى ديگر برترى دارد؛زيرا «ما اين برهان عقلى حسّى را بيان كرديم كه: برترى دادن علم شريعت بر هر دانشى، بر كسى كه منكر معاد است يا در آن شك مىكند، به همان گونه واجب است كه بر كسى كه به معاد اقرار دارد» (همان، 86). | وى اين نكته را آشكارا بيان مىكند و مىگويد: «اگر كسى بگويد كه در دانش حساب و هيأت و منطق، شناخت اشياء چنانكه هستند، نهفته است، ما مىگوييم اين سخنى نيكوست، اما (به شرط آنكه) قصد از آن استدلال به سازندۀ اشياء و سازندۀ آن باشد، تا از اين رهگذر به رهايى و نجات از عذاب و سختى راه ببرد، اما اگر مقصود فقط شناختن اشياء موجود، چنانكه هستند، باشد، آنگاه جوياى اين دانشها... بهتر است كه به بيهودهكارى و حماقت موصوف شود تا به دانش» ( «رسالة مراتب العلوم»، 74/1-75). بدين سان علم شريعت نزد ابن حزم بر همۀ دانشهاى ديگر برترى دارد؛زيرا «ما اين برهان عقلى حسّى را بيان كرديم كه: برترى دادن علم شريعت بر هر دانشى، بر كسى كه منكر معاد است يا در آن شك مىكند، به همان گونه واجب است كه بر كسى كه به معاد اقرار دارد» (همان، 86). | ||
ابن حزم در همۀ نوشتههاى اساسى خود مىكوشد كه از موضع گرايش و مذهب ظاهرى خود سخن گويد و از آن دفاع كند. روشنترين موضع گيرى وى در اين باره در اين عبارات او مشهود است: «بدانيد كه دين خدا پيداست و در آن باطنى نيست، آشكار است و رازى در خود نهفته ندارد؛همۀ آن برهان است و در آن كوتاهى روى نداده است، به هر كسى كه بدون برهان شما را به پيروى از خود مىخواند، بدگمان شويد. هر كس كه در ديانت مدعى سرّى و باطنى است، سخنش ادعا و ترفندكارى است. بدانيد كه پيامبر خدا كلمهاى از شريعت را پنهان نكرده است، و آنچه را از شريعت به نزديكترين كسانش، مانند همسر، دختر، عمو، پسر عمو با دوستش آموخته، از سفيدپوست و سياه پوست و گوسفندان چرانان نيز پنهان نكرده است. نزد وى راز و رمزى و باطنى جز آنچه همۀ انسانها را به آن فراخوانده است، يافت نمىشود. اگر آنها را پنهان مىداشت، پيام خود را چنانكه فرمان داشت، نرسانده بود. هر كه اين گويد كافر است» (الفصل، 109/2). وى در جاى ديگرى، آشكارتر مخالفان را تكفير مىكند و مىگويد: «هر كس بگويد كه در چيزى ازاسلام باطنى غير از ظاهر يافت مىشود كه هر سياه پوست و سفيد پوستى آن را مىشناسد، كافر و كشتنى است و اين گفتۀ خداوند است كه: بر فرستادۀ ماست كه پيامش را آشكارا برساند (مائده/ 92/5) ؛تا اينكه آنچه را بر آنان نازل شده است بر ايشان آشكارسازى (نحل44/16/) ؛هر كه با اين گفتهها مخالفت كند قرآن را تكذيب كرده است « (المحلى، 318/7). | ابن حزم در همۀ نوشتههاى اساسى خود مىكوشد كه از موضع گرايش و مذهب ظاهرى خود سخن گويد و از آن دفاع كند. روشنترين موضع گيرى وى در اين باره در اين عبارات او مشهود است: «بدانيد كه دين خدا پيداست و در آن باطنى نيست، آشكار است و رازى در خود نهفته ندارد؛همۀ آن برهان است و در آن كوتاهى روى نداده است، به هر كسى كه بدون برهان شما را به پيروى از خود مىخواند، بدگمان شويد. هر كس كه در ديانت مدعى سرّى و باطنى است، سخنش ادعا و ترفندكارى است. بدانيد كه پيامبر خدا كلمهاى از شريعت را پنهان نكرده است، و آنچه را از شريعت به نزديكترين كسانش، مانند همسر، دختر، عمو، پسر عمو با دوستش آموخته، از سفيدپوست و سياه پوست و گوسفندان چرانان نيز پنهان نكرده است. نزد وى راز و رمزى و باطنى جز آنچه همۀ انسانها را به آن فراخوانده است، يافت نمىشود. اگر آنها را پنهان مىداشت، پيام خود را چنانكه فرمان داشت، نرسانده بود. هر كه اين گويد كافر است» (الفصل، 109/2). وى در جاى ديگرى، آشكارتر مخالفان را تكفير مىكند و مىگويد: «هر كس بگويد كه در چيزى ازاسلام باطنى غير از ظاهر يافت مىشود كه هر سياه پوست و سفيد پوستى آن را مىشناسد، كافر و كشتنى است و اين گفتۀ خداوند است كه: بر فرستادۀ ماست كه پيامش را آشكارا برساند (مائده/ 92/5) ؛تا اينكه آنچه را بر آنان نازل شده است بر ايشان آشكارسازى (نحل44/16/) ؛هر كه با اين گفتهها مخالفت كند قرآن را تكذيب كرده است «(المحلى، 318/7). | ||
ابن حزم در دفاع از مذهب ظاهرى، رسالۀ مستقلى دارد كه در آن مبانى فقهى اهل سنت مانند قياس، رأى، استحسان را رد مىكند. | ابن حزم در دفاع از مذهب ظاهرى، رسالۀ مستقلى دارد كه در آن مبانى فقهى اهل سنت مانند قياس، رأى، استحسان را رد مىكند. |
ویرایش