المفهم لما أشکل من تلخیص صحیح مسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR66693J1.jpg | عنوان = المفهم لما أشکل من تلخیص صحیح مسلم | عنوان‌های دیگر = الجامع الصحیح. شرح | پدیدآورندگان | پدیدآوران = قرطبی، احمد بن عمر (نويسنده) تازی، عبد الهادی (مقدمه نويس) تازی، عبد الهادی ( محقق) مسل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''المفهم لما أشكل من تلخيص صحيح مسلم'''، نوشته ابوالعباس احمد بن عمر انصاری قرطبی (متوفای 656ق)، فقیه مالکی‌مذهب است. او پس از نوشتن تلخیصی برای صحیح مسلم، نکته‌های پیچیده و بغرنج آن را موشکافی کرده، زوایدش را پیراسته است و در ترتیب عنوان‌های کتاب دست زده، «حج» و «جهاد» را جابه‌جا نموده است. عبدالهادی تازی این اثر را با پژوهش خود در چهار جلد عرضه کرده است.
'''المفهم لما أشكل من تلخيص صحيح مسلم'''، نوشته [[قرطبی، احمد بن عمر|ابوالعباس احمد بن عمر انصاری قرطبی]] (متوفای 656ق)، فقیه مالکی‌مذهب است. او پس از نوشتن تلخیصی برای [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]]، نکته‌های پیچیده و بغرنج آن را موشکافی کرده، زوایدش را پیراسته است و در ترتیب عنوان‌های کتاب دست زده، «حج» و «جهاد» را جابه‌جا نموده است. [[تازی، عبد الهادی|عبدالهادی تازی]] این اثر را با پژوهش خود در چهار جلد عرضه کرده است.
 
[[قرطبی، احمد بن عمر|قرطبی]]، دو تألیف دارد:


قرطبی، دو تألیف دارد:
الف)- تلخيص صحيح الإمام مسلم؛
الف)- تلخيص صحيح الإمام مسلم؛
ب)- المفهم لما أشكل من تلخيص صحيح مسلم.
ب)- المفهم لما أشكل من تلخيص صحيح مسلم.
او «المفهم» را به دستور یکی از بزرگان زمانه‌اش نوشته و در 641ق، به پایان رسانده است. نسخه‌نویسانی که آن را استنساخ نموده‌اند، آن را در شمار گوناگون عرضه کرده‌‎اند؛ ابن بطوطه آن را در سه جزء و دیگران در چهار و یا پنج جزء نوشته‌اند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص25</ref>.‏
او «المفهم» را به دستور یکی از بزرگان زمانه‌اش نوشته و در 641ق، به پایان رسانده است. نسخه‌نویسانی که آن را استنساخ نموده‌اند، آن را در شمار گوناگون عرضه کرده‌‎اند؛ ابن بطوطه آن را در سه جزء و دیگران در چهار و یا پنج جزء نوشته‌اند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص25</ref>.‏


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
قرطبی خود، درباره انگیزه‌ای که برای نوشتن «تلخیص» و «شرح» آن داشته، چنین می‌گوید: چون از یک‌سو در زمانه من همت‌ها در نگاهداری اسناد و روایت‌های «صحیح مسلم» کوتاه آمده است و از سوی دیگر با پذیرفتن سفارش بزرگواری به من در اینکه کاری درباره صحیح مسلم انجام دهم و من نیز دستورش را مغتنم و پیروی از او را واجب می‌دانم، دستی برآورده تا این اثر بزرگ روایی را برای کسانی که بخواهند متنش را روان‌تر حفظ کنند و نیز برای فقیهانی که بتوانند به‌آسانی از آن توشه برگیرند، مختصر کنم. ازاین‌رو، کار بر روی «صحیح مسلم» را با اختصار اسانید و برچیدن مطالب تکراری‌اش و نیز با تفسیر معنای عبارت‌هایش به انجام رساندم؛ به‌گونه‌ای که در اسناد روایات، به ذکر «صاحب» بسنده نمودم (مگر اینکه گاه با آوردن نام دیگران بهره‌ای افزون ‌شود) و در تکرار متون، به آنچه ساختار و اسلوبش کامل‌تر و نیکوتر است، اکتفا کردم، همراه با الحاق آنچه در روایتی غیر از آن (که برگزیده‌ام) وجود دارد.
[[قرطبی، احمد بن عمر|قرطبی]] خود، درباره انگیزه‌ای که برای نوشتن «تلخیص» و «شرح» آن داشته، چنین می‌گوید: چون از یک‌سو در زمانه من همت‌ها در نگاهداری اسناد و روایت‌های «[[صحيح مسلم|صحیح مسلم]]» کوتاه آمده است و از سوی دیگر با پذیرفتن سفارش بزرگواری به من در اینکه کاری درباره [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]] انجام دهم و من نیز دستورش را مغتنم و پیروی از او را واجب می‌دانم، دستی برآورده تا این اثر بزرگ روایی را برای کسانی که بخواهند متنش را روان‌تر حفظ کنند و نیز برای فقیهانی که بتوانند به‌آسانی از آن توشه برگیرند، مختصر کنم. ازاین‌رو، کار بر روی «[[صحيح مسلم|صحیح مسلم]]» را با اختصار اسانید و برچیدن مطالب تکراری‌اش و نیز با تفسیر معنای عبارت‌هایش به انجام رساندم؛ به‌گونه‌ای که در اسناد روایات، به ذکر «صاحب» بسنده نمودم (مگر اینکه گاه با آوردن نام دیگران بهره‌ای افزون ‌شود) و در تکرار متون، به آنچه ساختار و اسلوبش کامل‌تر و نیکوتر است، اکتفا کردم، همراه با الحاق آنچه در روایتی غیر از آن (که برگزیده‌ام) وجود دارد.


برای نمونه اگر بگویم: «عن أبي‌هريرة» و متن حدیث را بیاورم، آنگاه بگویم: «و في روایة»، منظورم این است که متن از همان صاحب متقدم است که با طریقی دیگر روایت شده است. چه‌بسا برخی احادیث را در جایی که خواسته‌ام یک همانندی را برایش بیاورم، پس و پیش نموده‌ام.
برای نمونه اگر بگویم: «عن أبي‌هريرة» و متن حدیث را بیاورم، آنگاه بگویم: «و في روایة»، منظورم این است که متن از همان صاحب متقدم است که با طریقی دیگر روایت شده است. چه‌بسا برخی احادیث را در جایی که خواسته‌ام یک همانندی را برایش بیاورم، پس و پیش نموده‌ام.


قرطبی در ادامه می‌گوید: آنگاه که تلخیص کتاب مسلم با ترتیب و تبویبش انجام شد، بر آن شدم که مشتاقان را بهره بیشتری بدهم و کار را برای پژوهندگان آسان‌تر کنم؛ ازاین‌رو شرحی را کوتاه، برای توضیح نکته‎های نأمانوس، اعراب واژه‌های دشوار، چگونگی استدلال‌ کردن به احادیث و روشن‌ نمودن پیچیدگی‌ها و چالش‌های آن به روال تبویب و ترتیبش نوشتم. برای همین، آنچه را که از استادان شنیدم و یا در آثار پیش‌گامانِ بزرگ دیدم و یا فهم آن با خاطرنوازی خداوند بزرگ و بخشنده نصیبم شد، گرد آوردم و تلاش نمودم که نوشتارم درک نزدیک و آسانی از متن را به خواننده بدهد و سخنم نیز به درازا نکشد و حوصله‌بر نشود<ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref>‏.
[[قرطبی، احمد بن عمر|قرطبی]] در ادامه می‌گوید: آنگاه که تلخیص کتاب مسلم با ترتیب و تبویبش انجام شد، بر آن شدم که مشتاقان را بهره بیشتری بدهم و کار را برای پژوهندگان آسان‌تر کنم؛ ازاین‌رو شرحی را کوتاه، برای توضیح نکته‌‎های نأمانوس، اعراب واژه‌های دشوار، چگونگی استدلال‌ کردن به احادیث و روشن‌ نمودن پیچیدگی‌ها و چالش‌های آن به روال تبویب و ترتیبش نوشتم. برای همین، آنچه را که از استادان شنیدم و یا در آثار پیش‌گامانِ بزرگ دیدم و یا فهم آن با خاطرنوازی خداوند بزرگ و بخشنده نصیبم شد، گرد آوردم و تلاش نمودم که نوشتارم درک نزدیک و آسانی از متن را به خواننده بدهد و سخنم نیز به درازا نکشد و حوصله‌بر نشود<ref>ر.ک: همان، ص27-26</ref>‏.


تازی (محقق) از دانش بالا و چیرگی علمی قرطبی در شاخه زبان عربی، فقه، اصول، تاریخ و جغرافیا، که در لابه‌لای اثرش دیده می‌شود، سخن می‌گوید و نمونه‌هایی از هرکدام را می‌آورد؛ یکی از آن‌ها نقد عبارت «ما فتحنا» در یک روایت است که قرطبی آن را زاده پندار نادرست راویان دانسته، درستش را «ما سددنا»، که مقابل «انفجر علينا» است، می‌داند. او در این‌باره از صحیح بخاری نیز گواه می‌آورد. نمونه دیگر، تأییدی است که ابن ‌بطوطه از تضلّع علمی قرطبی در قضیه خاتم پیامبر(ص) کرده است؛ به اینکه او پندار بزرگانی مانند قاضی ابوالفضل را درباره خاتم، اشتباه می‌داند و جای آن را نه اثر شکافی که دو فرشته در میان دو کتف ایشان نشانده بودند، بلکه در سینه پیامبر(ص)، که از صدر تا نرمی زیر ناف حضرت کشیده شده بود، می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص30-28</ref>‏.
[[تازی، عبد الهادی|تازی]] (محقق) از دانش بالا و چیرگی علمی قرطبی در شاخه زبان عربی، فقه، اصول، تاریخ و جغرافیا، که در لابه‌لای اثرش دیده می‌شود، سخن می‌گوید و نمونه‌هایی از هرکدام را می‌آورد؛ یکی از آن‌ها نقد عبارت «ما فتحنا» در یک روایت است که [[قرطبی، احمد بن عمر|قرطبی]] آن را زاده پندار نادرست راویان دانسته، درستش را «ما سددنا»، که مقابل «انفجر علينا» است، می‌داند. او در این‌باره از [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] نیز گواه می‌آورد. نمونه دیگر، تأییدی است که ابن ‌بطوطه از تضلّع علمی [[قرطبی، احمد بن عمر|قرطبی]] در قضیه خاتم پیامبر(ص) کرده است؛ به اینکه او پندار بزرگانی مانند قاضی ابوالفضل را درباره خاتم، اشتباه می‌داند و جای آن را نه اثر شکافی که دو فرشته در میان دو کتف ایشان نشانده بودند، بلکه در سینه پیامبر(ص)، که از صدر تا نرمی زیر ناف حضرت کشیده شده بود، می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص30-28</ref>‏.


همچنین او با نگاه اجتهادی خود جای موضوع «جهاد» را با «حج» از متن اصلی تغییر داده و حج را مقدم نموده است؛ چراکه حج، گامی عملی برای آمادگی مسلمان در راه جهاد است<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>‏.
همچنین او با نگاه اجتهادی خود جای موضوع «جهاد» را با «حج» از متن اصلی تغییر داده و حج را مقدم نموده است؛ چراکه حج، گامی عملی برای آمادگی مسلمان در راه جهاد است<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>‏.


تازی، این کتاب را از روی شش نسخه‌ای که در مخازن کتابخانه‌های رباط در مغرب (مراکش) نگهداری می‌شود، تهیه نموده است<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>‏. او مقدمه بلندش را با بیان تلاش والایی که عالمان و کاتبان مغرب (در شمال افریقا) برای نشر نسخه‌های خطی «المفهم» داشته‌اند آغاز کرده، از ویژگی‌های نوشتاری ایشان سخن می‌گوید و پس از شرح کوتاهی درباره «مسلم»، به نسخه جامع قرویان و کرسی علمی که برای صحیح مسلم داشته‌اند، می‌پردازد. تازی ضمن معرفی ابن بطوطه، از نسخه «المفهم» که به خط اوست تجلیل کرده، آن را با نسخه‌های دیگران مقایسه می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص122-121</ref>. ‏او محتوای تک‌تک مجلدات کتاب را به‌اجمال می‌شناساند و نمونه‌ای از نسخه خطی آن‌ها را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص120-71</ref>‏.
[[تازی، عبد الهادی|تازی]]، این کتاب را از روی شش نسخه‌ای که در مخازن کتابخانه‌های رباط در مغرب (مراکش) نگهداری می‌شود، تهیه نموده است<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>‏. او مقدمه بلندش را با بیان تلاش والایی که عالمان و کاتبان مغرب (در شمال افریقا) برای نشر نسخه‌های خطی «المفهم» داشته‌اند آغاز کرده، از ویژگی‌های نوشتاری ایشان سخن می‌گوید و پس از شرح کوتاهی درباره «مسلم»، به نسخه جامع قرویان و کرسی علمی که برای [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]] داشته‌اند، می‌پردازد. [[تازی، عبد الهادی|تازی]] ضمن معرفی [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]]، از نسخه «المفهم» که به خط اوست تجلیل کرده، آن را با نسخه‌های دیگران مقایسه می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص122-121</ref>. ‏او محتوای تک‌تک مجلدات کتاب را به‌اجمال می‌شناساند و نمونه‌ای از نسخه خطی آن‌ها را نشان می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص120-71</ref>‏.


==پانویس ==
==پانویس ==