مجمل التواريخ و القصص (تصحیح نحوی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ر' به ' می‌ر'
جز (جایگزینی متن - ' می ر' به ' می‌ر')
خط ۴۹: خط ۴۹:
این کتاب در 25 باب تنظیم شده و برخی از باب‌ها به فراخور مطالب آن به چند فصل تقسیم شده است. نظم کتاب به روش تاریخ‌نگاری دودمانی است که سنتی قدیم و متأثر از تاریخ‌نگاری ایرانیان است که تاریخ را بر حسب دوران حاکمیت فرمانروایان تقسیم می‌کردند. تاریخ ایران باستان از باب دوم با حوادث عصر کیومرث آغاز شده و به فروپاشی حکومت ساسانیان در باب دهم ختم می‌شود. ترتیب فرمانروایان مانند دیگر تاریخ‌نامه‌های قدیم از قبیل اخبارالطوال و تاریخ طبری است؛ اما آنچه این کتاب را در این بخش از دیگر تواریخ ممتاز می‌سازد، انبوه روایاتی است نویسنده از منابع گوناگون گردآوری و به روشی مطلوب با روایات ملی ایران مانند آنچه در شاهنامه آمده، تلفیق کرده است.
این کتاب در 25 باب تنظیم شده و برخی از باب‌ها به فراخور مطالب آن به چند فصل تقسیم شده است. نظم کتاب به روش تاریخ‌نگاری دودمانی است که سنتی قدیم و متأثر از تاریخ‌نگاری ایرانیان است که تاریخ را بر حسب دوران حاکمیت فرمانروایان تقسیم می‌کردند. تاریخ ایران باستان از باب دوم با حوادث عصر کیومرث آغاز شده و به فروپاشی حکومت ساسانیان در باب دهم ختم می‌شود. ترتیب فرمانروایان مانند دیگر تاریخ‌نامه‌های قدیم از قبیل اخبارالطوال و تاریخ طبری است؛ اما آنچه این کتاب را در این بخش از دیگر تواریخ ممتاز می‌سازد، انبوه روایاتی است نویسنده از منابع گوناگون گردآوری و به روشی مطلوب با روایات ملی ایران مانند آنچه در شاهنامه آمده، تلفیق کرده است.


«مجمل التواریخ» با انشایی ساده و بی‌تکلف و به همان سادگی و ایجاز نثرهای متقدم فارسی نوشته شده است. با آنکه نویسنده در غرب ایران می‌زیسته و انتظار می رود که بیشتر از مردم خراسان تحت تأثیر ادب عربی قرار گرفته باشد، در استعمال لغات عربی زیاده‌روی نمی‌کند، از به‌کارگیری صناعات لفظی پرهیز دارد، مترادفات را بسیار اندک به کار می‌گیرد و طرز نویسندگی‌اش کتاب‌هایی چون «تاریخ بلعمی» را فراخاطر می‌آورد.
«مجمل التواریخ» با انشایی ساده و بی‌تکلف و به همان سادگی و ایجاز نثرهای متقدم فارسی نوشته شده است. با آنکه نویسنده در غرب ایران می‌زیسته و انتظار می‌رود که بیشتر از مردم خراسان تحت تأثیر ادب عربی قرار گرفته باشد، در استعمال لغات عربی زیاده‌روی نمی‌کند، از به‌کارگیری صناعات لفظی پرهیز دارد، مترادفات را بسیار اندک به کار می‌گیرد و طرز نویسندگی‌اش کتاب‌هایی چون «تاریخ بلعمی» را فراخاطر می‌آورد.


از این کتاب چهار دستنویس شناخته شده که به ترتیب تقدم تاریخ کتابت آنها عبارتند از: دستنویس کتابخانۀ هایدلبرگ در 291 ورق بدون تاریخ کتابت، دستنویس کتابخانۀ دولتی برلین مورخ چهارم شوال سال 751 در 189 ورق، دستنویس کتابخانۀ ملی پاریس مورخ 813 در 348 ورق، و دستنویس کتابخانۀ چستربیتی مورخ 823 در 132 ورق.<ref> [https://literaturelib.com/books/4587 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
از این کتاب چهار دستنویس شناخته شده که به ترتیب تقدم تاریخ کتابت آنها عبارتند از: دستنویس کتابخانۀ هایدلبرگ در 291 ورق بدون تاریخ کتابت، دستنویس کتابخانۀ دولتی برلین مورخ چهارم شوال سال 751 در 189 ورق، دستنویس کتابخانۀ ملی پاریس مورخ 813 در 348 ورق، و دستنویس کتابخانۀ چستربیتی مورخ 823 در 132 ورق.<ref> [https://literaturelib.com/books/4587 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>