پرش به محتوا

عرفان شرق و غرب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش')
خط ۴۴: خط ۴۴:
به همین روی در عرفان شرق و غرب نشان می‌دهد که شنکره و اکهارت هم‌روزگارند، گو اینکه شنکره در حدود سال 800 میلادی می‌زیسته و اکهارت در 1250 میلادی دیده به جهان گشوده است. با وجود بیش از چهار سده فاصله زمانی و آن همه بُعد مکانی میان این دو، چنین قرابتی میان آنها موجود است. [[اوتو، رودولف|اوتو]]، نه فقط میان شنکره و اکهارت، بلکه حتی میان شنکره و فیشته در سدۀ هیجدهم نیز چنین نسبتی را نشان می‌دهد و در یکی از پیوست‌های پایانی کتاب با عنوان «فیشته و آموزۀ ادوایته» به این موضوع می‌پردازد. به اعتقاد او این هم‌گرایی میان شنکره و اکهارت یا حتی فیشته، هر چند حیرت‌انگیز است، عارضی و اتفاقی نیست. می‌نویسد: «از همان روزهای نسخت نظرپردازی عرفانی در هند باستان تا نظام نظری مدرن فیشته، تشابه حیرت‌آوری در ژرف‌ترین انگیزه‌های تجربه روحانی بشر نمایان می‌شود. این تشابه ـ چون اغلب به تمامی مستقل از نژاد، اقلیم و زمانه است ـ ناظر به شباهت درونی غایی روح بشر است».
به همین روی در عرفان شرق و غرب نشان می‌دهد که شنکره و اکهارت هم‌روزگارند، گو اینکه شنکره در حدود سال 800 میلادی می‌زیسته و اکهارت در 1250 میلادی دیده به جهان گشوده است. با وجود بیش از چهار سده فاصله زمانی و آن همه بُعد مکانی میان این دو، چنین قرابتی میان آنها موجود است. [[اوتو، رودولف|اوتو]]، نه فقط میان شنکره و اکهارت، بلکه حتی میان شنکره و فیشته در سدۀ هیجدهم نیز چنین نسبتی را نشان می‌دهد و در یکی از پیوست‌های پایانی کتاب با عنوان «فیشته و آموزۀ ادوایته» به این موضوع می‌پردازد. به اعتقاد او این هم‌گرایی میان شنکره و اکهارت یا حتی فیشته، هر چند حیرت‌انگیز است، عارضی و اتفاقی نیست. می‌نویسد: «از همان روزهای نسخت نظرپردازی عرفانی در هند باستان تا نظام نظری مدرن فیشته، تشابه حیرت‌آوری در ژرف‌ترین انگیزه‌های تجربه روحانی بشر نمایان می‌شود. این تشابه ـ چون اغلب به تمامی مستقل از نژاد، اقلیم و زمانه است ـ ناظر به شباهت درونی غایی روح بشر است».


می‌توان گفت [[اوتو، رودولف|اوتو]] نوعی وحدت میان همه گونه‌های عرفان تشخیص می‌دهد، ولی این وحدت را بر این مبنا تبیین می‌کند که عرفان همان آگاهی دینی است که تشدید شده و تعالی یافته و به خدای «به کلی دیگر» که محدود در وجوه عقلانی، اخلاقی یا عاطفی صرف نیست، معطوف شده است. این موضوع را بر مبنای ساحت «پیشاتجربی» روان آدمی تبیین می‌کند. از سوی دیگر، با تأکید بر اینکه، عرفان لزوماً نوعی اتحاد نیست، راهی برای تبیین اینکه چگونه می‌توان میان انواع عرفان فرق گذاشت، می‌یابد. در این کتاب به خصوص برای تفهیم و تشریح عرفان مورد نظر خویش که آن را بر دو  نمونۀ شنکره و اکهارت مبتنی ساخته است، می‌کوشد. مکاتب عرفانی مقابل آنها را متذکر می شود. برای مثال، در کل فصل ششم از بخش نخست، موضع مشترک آن دو عارف در مخالفت با اشراق‌گرایی، عرفان تجربه‌گرایی عاطفی و عرفان طبیعت را به تفصیل بررسی می‌کند. و حتی افزون بر این، در بخش میانی تحت عنوان «گذر از بخش نخست به بخش دوم» به بحث دقیق و موشکافانه‌ای دربارۀ تمایزات انواع تجربه عرفانی و تشریح این تمایزات، بر طبق نمونه‌های هندی، مبادرت می‌جوید. به راستی او به واقعیت تنوع عرفان حتی در دوره زمانی واحد و در محدودۀ جغرافیایی واحد، عنایت دارد و برای تبیین آن می‌کوشد.
می‌توان گفت [[اوتو، رودولف|اوتو]] نوعی وحدت میان همه گونه‌های عرفان تشخیص می‌دهد، ولی این وحدت را بر این مبنا تبیین می‌کند که عرفان همان آگاهی دینی است که تشدید شده و تعالی یافته و به خدای «به کلی دیگر» که محدود در وجوه عقلانی، اخلاقی یا عاطفی صرف نیست، معطوف شده است. این موضوع را بر مبنای ساحت «پیشاتجربی» روان آدمی تبیین می‌کند. از سوی دیگر، با تأکید بر اینکه، عرفان لزوماً نوعی اتحاد نیست، راهی برای تبیین اینکه چگونه می‌توان میان انواع عرفان فرق گذاشت، می‌یابد. در این کتاب به خصوص برای تفهیم و تشریح عرفان مورد نظر خویش که آن را بر دو  نمونۀ شنکره و اکهارت مبتنی ساخته است، می‌کوشد. مکاتب عرفانی مقابل آنها را متذکر می‌شود. برای مثال، در کل فصل ششم از بخش نخست، موضع مشترک آن دو عارف در مخالفت با اشراق‌گرایی، عرفان تجربه‌گرایی عاطفی و عرفان طبیعت را به تفصیل بررسی می‌کند. و حتی افزون بر این، در بخش میانی تحت عنوان «گذر از بخش نخست به بخش دوم» به بحث دقیق و موشکافانه‌ای دربارۀ تمایزات انواع تجربه عرفانی و تشریح این تمایزات، بر طبق نمونه‌های هندی، مبادرت می‌جوید. به راستی او به واقعیت تنوع عرفان حتی در دوره زمانی واحد و در محدودۀ جغرافیایی واحد، عنایت دارد و برای تبیین آن می‌کوشد.


بدین‌ترتیب [[اوتو، رودولف|اوتو]] تحقیق مقایسه‌ای خویش را در دو بخش سامان می‌دهد. در بخش نخست به وجوه همانندی یا «تشابه‌های صوری حیرت‌آور» میان شنکره و اکهارت می پردازد. این همانندی تا بدان حد است که گویی عبارات لاتینی یا آلمانی اکهارت، ترجمه از زبان سنسکریت شنکره است. در بسیاری از موارد، [[اوتو، رودولف|اوتو]] فرازهایی از اکهارت نقل می‌کند و عبارت سنسکریت شنکره را نیز در داخل پرانتز در برابر آنها قرار می‌دهد، تا شباهت حیرت‌آور میان آنها معلوم گردد. ولی این را یک تشابه صوری صرف که برحسب اتفاق روی داده باشد، در نظر نمی‌گیرد. در این همانندی‌های صوری، همانندی روح بشر که «از مرز و مانع‌های ملت، زمان، نژاد و فرهنگ فراتر می‌رود، به عیان مشهود است». در بخش نخست کتاب که مشتمل بر ده فصل است، این شباهت‌ها، نشان داده شده است.
بدین‌ترتیب [[اوتو، رودولف|اوتو]] تحقیق مقایسه‌ای خویش را در دو بخش سامان می‌دهد. در بخش نخست به وجوه همانندی یا «تشابه‌های صوری حیرت‌آور» میان شنکره و اکهارت می پردازد. این همانندی تا بدان حد است که گویی عبارات لاتینی یا آلمانی اکهارت، ترجمه از زبان سنسکریت شنکره است. در بسیاری از موارد، [[اوتو، رودولف|اوتو]] فرازهایی از اکهارت نقل می‌کند و عبارت سنسکریت شنکره را نیز در داخل پرانتز در برابر آنها قرار می‌دهد، تا شباهت حیرت‌آور میان آنها معلوم گردد. ولی این را یک تشابه صوری صرف که برحسب اتفاق روی داده باشد، در نظر نمی‌گیرد. در این همانندی‌های صوری، همانندی روح بشر که «از مرز و مانع‌های ملت، زمان، نژاد و فرهنگ فراتر می‌رود، به عیان مشهود است». در بخش نخست کتاب که مشتمل بر ده فصل است، این شباهت‌ها، نشان داده شده است.