جغرافیای تاریخی سیراف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR11280J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۵۳: خط ۵۳:
سرآغاز كتاب از انجمن آثار ملى درباره كتاب و بندر سيراف مى‌باشد. ديباچه كتاب نيز درباره اهميت اين گونه كتاب‌ها و كتاب حاضر مى‌باشد. پيش‌گفتار كتاب با نام سخنى درباره خليج فارس به اهميت اين دريا و بنادر آن در گذشته پرداخته است. در اين پيش‌گفتار ذكر شده است كه تاريخ گواه است كه فرمانرواى راستين اين دريا هميشه ايرانيان بوده‌اند. به فرمان شاپور ذوالاكتاف اعراب مهاجم به سواحل خليج فارس بكلى از خليج رانده شدند، اين بخش به نقشه‌هايى از درياى خليج فارس همراه است كه در آن محدوده اين دريا در روزگار دور و تعلق آن به ايرانيان با نام خليج فارس منقوش شده است.
سرآغاز كتاب از انجمن آثار ملى درباره كتاب و بندر سيراف مى‌باشد. ديباچه كتاب نيز درباره اهميت اين گونه كتاب‌ها و كتاب حاضر مى‌باشد. پيش‌گفتار كتاب با نام سخنى درباره خليج فارس به اهميت اين دريا و بنادر آن در گذشته پرداخته است. در اين پيش‌گفتار ذكر شده است كه تاريخ گواه است كه فرمانرواى راستين اين دريا هميشه ايرانيان بوده‌اند. به فرمان شاپور ذوالاكتاف اعراب مهاجم به سواحل خليج فارس بكلى از خليج رانده شدند، اين بخش به نقشه‌هايى از درياى خليج فارس همراه است كه در آن محدوده اين دريا در روزگار دور و تعلق آن به ايرانيان با نام خليج فارس منقوش شده است.


فصل اول كتاب، «سيراف از ديدگاه جغرافيا نويسان » نام دارد. در اين فصل به مساحت اين بندر و مكان جغرافيايى دقيق او اشاره شده است. « بر كرانه خليج فارس به فاصله تقريبى 240 كليومترى بوشهر و 300 كيلومترى بندرعباس در كنار بندر كوچك طاهرى، سينه‌ى ساحل، و دل دريا، بندر نامور سيراف را در برگرفته است...».
فصل اول كتاب، «سيراف از ديدگاه جغرافيا نويسان» نام دارد. در اين فصل به مساحت اين بندر و مكان جغرافيايى دقيق او اشاره شده است. « بر كرانه خليج فارس به فاصله تقريبى 240 كليومترى بوشهر و 300 كيلومترى بندرعباس در كنار بندر كوچك طاهرى، سينه‌ى ساحل، و دل دريا، بندر نامور سيراف را در برگرفته است...».


مولف در اين فصل مى‌نويسد، نخستين جغرافيانويسى كه از سيراف مى‌نويسد، استخرى است. « در پارس فرضه بزرگ آنست، شهرى بزرگ است و از اعيان پارس، و آن جا كشت و كشاورزى نباشد و آب درو برند»« سيراف قبصه‌اى است و سه منبر دارد».
مولف در اين فصل مى‌نويسد، نخستين جغرافيانويسى كه از سيراف مى‌نويسد، استخرى است. « در پارس فرضه بزرگ آنست، شهرى بزرگ است و از اعيان پارس، و آن جا كشت و كشاورزى نباشد و آب درو برند»« سيراف قبصه‌اى است و سه منبر دارد».
خط ۹۹: خط ۹۹:
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7256 مطالعه کتاب جغرافیای تاریخی سیراف در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/7256 مطالعه کتاب جغرافیای تاریخی سیراف در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش