۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''درآمدی بر ادبیاتشناسی؛ راهنمای اصول آموزش و پژوهش در ادبیات فارسی''' تألیف محمود فتوحی | '''درآمدی بر ادبیاتشناسی؛ راهنمای اصول آموزش و پژوهش در ادبیات فارسی''' تألیف [[فتوحی رودمعجنی، محمود|محمود فتوحی رودمعجنی]]، این کتاب به بازتعریف جایگاه و کارکرد رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای امروز میپردازد و با نقد رویکردهای رایج، پیشنهادهایی برای تقویت هویت این رشته ارائه میدهد. نویسنده با بررسی تاریخی شکلگیری نهاد ادبیات در ایران و تحلیل کاستیهای روششناختی، سه راهکار اساسی پیشنهاد میکند: تقویت مرزهای رشته، پیوند با رشتههای همسو و گسترش قلمروهای مطالعاتی. کتاب در شش فصل، مبانی نظری پژوهش ادبی، کارکردهای حرفهای و امکانهای مطالعات میانرشتهای را بررسی کرده و بر ضرورت تعریف دقیق دامنه تخصصی این دانش تأکید میورزد. این اثر به عنوان گامی نخست در بازاندیشی جایگاه ادبیات فارسی، هم برای متخصصان این حوزه و هم برای پژوهشگران میانرشتهای مفید است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
هدف این کتاب، بیش از آنکه تحصُل ساختاری برای رشتۀ ادبیات فارسی باشد، برانگیختن اذهان صاحبنظران به تأمل دربارۀ هویت، نقش و بقای این رشته است. ممکن است بگویند اکنون که نگاهها همه معطوف به مطالعات میانرشتهای در جوامع دانشگاهی است این پافشاری بر تحدید کار حرفهای در یک رشته، وجهی ندارد؛ اما میدانیم که رشتۀ ادبیات فارسی با آنکه به طور سنتی با بیشتر قلمروهای علوم قدیم، تداخل و تساهم داشته اما تاکنون دامنۀ کار تخصصی خود را به دقت تعریف و تحدید نکرده است. این کتاب نخستین گام برای تبیین حدود و ماهیت دانش ادبیاتشناسی است. مقدمۀ کار میانرشتهای آگاهی از حدود دانش و روشهای هر رشته است. هم متخصص ادبیاتشناس باید درک روشنی از تخصص خویش داشته باشد، هم پژوهشگری که از رشتۀ دیگری برای همکاری میانرشتهای به جانب ادبیات میآید نیازمند آگاهی از فرایندها و روشهای مطالعات ادبی و زوایا و خبایای دانش ادبیاتشناسی است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3423 ر.ک. پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | هدف این کتاب، بیش از آنکه تحصُل ساختاری برای رشتۀ ادبیات فارسی باشد، برانگیختن اذهان صاحبنظران به تأمل دربارۀ هویت، نقش و بقای این رشته است. ممکن است بگویند اکنون که نگاهها همه معطوف به مطالعات میانرشتهای در جوامع دانشگاهی است این پافشاری بر تحدید کار حرفهای در یک رشته، وجهی ندارد؛ اما میدانیم که رشتۀ ادبیات فارسی با آنکه به طور سنتی با بیشتر قلمروهای علوم قدیم، تداخل و تساهم داشته اما تاکنون دامنۀ کار تخصصی خود را به دقت تعریف و تحدید نکرده است. این کتاب نخستین گام برای تبیین حدود و ماهیت دانش ادبیاتشناسی است. مقدمۀ کار میانرشتهای آگاهی از حدود دانش و روشهای هر رشته است. هم متخصص ادبیاتشناس باید درک روشنی از تخصص خویش داشته باشد، هم پژوهشگری که از رشتۀ دیگری برای همکاری میانرشتهای به جانب ادبیات میآید نیازمند آگاهی از فرایندها و روشهای مطالعات ادبی و زوایا و خبایای دانش ادبیاتشناسی است.<ref>[https://literaturelib.com/books/3423 ر.ک. پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||