۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حسنزاده آملى' به 'حسنزاده آملى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
كتاب با سخن برخى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] پيرامون ايشان، كه عبارتند از آيات عظام: سيد محمدحسين حسينى تهرانى، مطهرى، [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] ، [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] | كتاب با سخن برخى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] پيرامون ايشان، كه عبارتند از آيات عظام: سيد محمدحسين حسينى تهرانى، مطهرى، [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] ، [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] و مصباح يزدى، آغاز و مطالب در نه فصل، تنظيم شده است. | ||
آنچه در اين كتاب آمده، در واقع نقل تكميلشده بعضى از مصاحبهها و گفتگوهاى اخير ارباب قلم و اصحاب جرائد و صفحاتى از «دفتر خاطرات» خسروشاهى مىباشد و خود ايشان نيز در مقدمه به اين نكته اشاره دارد كه با توجه به مرور ايام و حوادث دوران و فاصله زمانى گفتگوها، بعضى نكات كتاب، شايد تكرارى باشد <ref>مقدمه، ص11</ref>. | آنچه در اين كتاب آمده، در واقع نقل تكميلشده بعضى از مصاحبهها و گفتگوهاى اخير ارباب قلم و اصحاب جرائد و صفحاتى از «دفتر خاطرات» خسروشاهى مىباشد و خود ايشان نيز در مقدمه به اين نكته اشاره دارد كه با توجه به مرور ايام و حوادث دوران و فاصله زمانى گفتگوها، بعضى نكات كتاب، شايد تكرارى باشد <ref>مقدمه، ص11</ref>. | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
رابطه علامه با مراجع عظام، در فصل چهارم، بررسى شده است. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه علامه با توجه به رسالتى كه بر عهده داشت، از جرگه «مرجعيت» خود را دور نمود تا بتواند به كار صرفا علمى، فرهنگى - تربيتى بپردازد و از غوغاهاى معروف حوزوى، خود را كنار نگه دارد و روى همين اصل، در معارك مربوطه، مطلقا شركت نمىكرد، ولى بااينحال، براى ايجاد وحدت صفوف و رفع كدورتها و سوء تفاهمات، در بين بزرگان، از هيچ تلاشى مضايقه نمىكرد و بلكه آن را يك وظيفه و تكليف شرعى براى خود مىدانست و روى همين اصل، با همه مراجع عظام قم، نجف، مشهد و تهران بدون استثناء، روابط حسنه و صميمانه داشت <ref>همان، ص101</ref>. | رابطه علامه با مراجع عظام، در فصل چهارم، بررسى شده است. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه علامه با توجه به رسالتى كه بر عهده داشت، از جرگه «مرجعيت» خود را دور نمود تا بتواند به كار صرفا علمى، فرهنگى - تربيتى بپردازد و از غوغاهاى معروف حوزوى، خود را كنار نگه دارد و روى همين اصل، در معارك مربوطه، مطلقا شركت نمىكرد، ولى بااينحال، براى ايجاد وحدت صفوف و رفع كدورتها و سوء تفاهمات، در بين بزرگان، از هيچ تلاشى مضايقه نمىكرد و بلكه آن را يك وظيفه و تكليف شرعى براى خود مىدانست و روى همين اصل، با همه مراجع عظام قم، نجف، مشهد و تهران بدون استثناء، روابط حسنه و صميمانه داشت <ref>همان، ص101</ref>. | ||
در فصل پنجم، به بيان نحوه برخورد علامه در مسائل علمى با روشنفكران و انديشمندان نسل معاصر پرداخته شده <ref>همان، ص112-125</ref> و در فصل ششم، رابطه علامه با [[کربن، هانری|هانرى كربن]] | در فصل پنجم، به بيان نحوه برخورد علامه در مسائل علمى با روشنفكران و انديشمندان نسل معاصر پرداخته شده <ref>همان، ص112-125</ref> و در فصل ششم، رابطه علامه با [[کربن، هانری|هانرى كربن]] و سابقه و نحوه آشنايى علامه با ايشان، تشريح گرديده است <ref>همان، ص129-144</ref>. | ||
در هفتمين فصل، به بحث از بعد سياسى در زندگى علامه پرداخته شده است. در اين فصل، به اين نكات اشاره شده است كه علامه، يك فرد سياسى به مفهوم مصطلح امروز نبودند، ولى درباره مسائل مهم داخلى يا خارجى مربوط به مسلمانان و جهان اسلام، اظهار نظر نموده و به تكليف خود، عمل مىكردند. در مورد شركت در مسئله نهضت اسلامى ايران نيز ايشان در آغاز مبارزه روحانيت عليه اقدامات رژيم، اعلاميههاى مشترك مراجع عظام قم را در مورد مسائل سياسى كشور، امضا مىكرد و در چندين اعلاميه، امضاى ايشان، در كنار اسامى آقايان مراجع، آمده است <ref>ر.ك: همان، ص147</ref>. | در هفتمين فصل، به بحث از بعد سياسى در زندگى علامه پرداخته شده است. در اين فصل، به اين نكات اشاره شده است كه علامه، يك فرد سياسى به مفهوم مصطلح امروز نبودند، ولى درباره مسائل مهم داخلى يا خارجى مربوط به مسلمانان و جهان اسلام، اظهار نظر نموده و به تكليف خود، عمل مىكردند. در مورد شركت در مسئله نهضت اسلامى ايران نيز ايشان در آغاز مبارزه روحانيت عليه اقدامات رژيم، اعلاميههاى مشترك مراجع عظام قم را در مورد مسائل سياسى كشور، امضا مىكرد و در چندين اعلاميه، امضاى ايشان، در كنار اسامى آقايان مراجع، آمده است <ref>ر.ك: همان، ص147</ref>. | ||
ویرایش