پرش به محتوا

اشعار انتقادی ـ اجتماعی حافظ شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' ، ' به '، ')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۳: خط ۳۳:
[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] گرچه گهگاه به نقد برخی از پدیده‌های اجتماعی و یا داعیه‌داران بعضی از امور پرداخته؛ اما صرفاً برای نقد قلم نزده است و نباید این موضوع را فراموش کرد که شهرت حافظ در آفرینش اثری هنری و بدیع است که با رعایت تناسب، ایهام‌ تناسب، جناس، تشبیه، کنایه، مجاز و دیگر آرایه‌های لفظی و معنوی دست به این کار زده است و اگر در این میان نقدی یا طنزی هجو گونه رخ بنماید، همه و همه سایه‌نشین هنر شاعری اویند و بس.
[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] گرچه گهگاه به نقد برخی از پدیده‌های اجتماعی و یا داعیه‌داران بعضی از امور پرداخته؛ اما صرفاً برای نقد قلم نزده است و نباید این موضوع را فراموش کرد که شهرت حافظ در آفرینش اثری هنری و بدیع است که با رعایت تناسب، ایهام‌ تناسب، جناس، تشبیه، کنایه، مجاز و دیگر آرایه‌های لفظی و معنوی دست به این کار زده است و اگر در این میان نقدی یا طنزی هجو گونه رخ بنماید، همه و همه سایه‌نشین هنر شاعری اویند و بس.


در واقع [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] با این که شاعری است غزل‌پرداز؛ اما نسبت به معضلات اجتماعی عصر خود بی‌تفاوت نگذشته و در سایه‌سار غزلیات ناب خویش، گوشه چشمی نیز به مسائل اجتماعی داشته و گاه به انتقاد از آن پرداخته است. به عبارت دیگر، هر چند شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در سرودن غطلیات هنری نابی است که برخاسته از ذوق و استعداد خدادادی وی است؛ اما اشعاری انتقادی و اعتراض گونه نیز سروده استع و اگر پژوهشی در زمینه اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌طور خاص انجام می‌گیرد؛ به معنای این نیست که صبغۀ غزلیات انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] پررنگ‌تر از دیگر اشعار اوست بلکه این معنا را در برخواهد داشت که شاعری با این هنر بی‌نظیر، صرفاً به خلق اثری کاملاً هنری نمی‌اندیشیده و نسبت به جامعه عصر خویش بی‌تفاوت نبوده است. چنان که ایشانی درباب شکل و مضمون غزل و تحول آن به شکل امروز می‌نویسد: «غزل فارسی ـ از نظر شکل ـ سه مرحله کلی از اشعار ملحون تا غزل به شکل تکامل یافته امروزی را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، محتوا و مضمون غزل غالباً در ذکر زیبایی‌های معشوق و ستایش او، احوال عاشق و بیان تألمات درونی وی، قصۀ عشق و دلدادگی و ... بوده است؛ اما به مرور زمان، مضامین مدحی، تعلیمی، عرفانی و ... چه به شکل تک‌مضمونی و چه به صورت چند مضمونی در یک غزل وارد گردید. ضمن این که به‌تدریج مضامین سیاسی و اجتماعی ـ به ویژه بن‌مایه انتقادی و اعتراضی ـ نیز در میان مضامین غزل جای پایی برای خود بازنمود و دایره مضامین غزل را گسترده‌تر نمود».
در واقع [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] با این که شاعری است غزل‌پرداز؛ اما نسبت به معضلات اجتماعی عصر خود بی‌تفاوت نگذشته و در سایه‌سار غزلیات ناب خویش، گوشه چشمی نیز به مسائل اجتماعی داشته و گاه به انتقاد از آن پرداخته است. به عبارت دیگر، هر چند شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در سرودن غطلیات هنری نابی است که برخاسته از ذوق و استعداد خدادادی وی است؛ اما اشعاری انتقادی و اعتراض گونه نیز سروده استع و اگر پژوهشی در زمینه اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌طور خاص انجام می‌گیرد؛ به معنای این نیست که صبغۀ غزلیات انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] پررنگ‌تر از دیگر اشعار اوست بلکه این معنا را در برخواهد داشت که شاعری با این هنر بی‌نظیر، صرفاً به خلق اثری کاملاً هنری نمی‌اندیشیده و نسبت به جامعه عصر خویش بی‌تفاوت نبوده است. چنان که ایشانی درباب شکل و مضمون غزل و تحول آن به شکل امروز می‌نویسد: «غزل فارسی ـ از نظر شکل ـ سه مرحله کلی از اشعار ملحون تا غزل به شکل تکامل یافته امروزی را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، محتوا و مضمون غزل غالباً در ذکر زیبایی‌های معشوق و ستایش او، احوال عاشق و بیان تألمات درونی وی، قصۀ عشق و دلدادگی و... بوده است؛ اما به مرور زمان، مضامین مدحی، تعلیمی، عرفانی و... چه به شکل تک‌مضمونی و چه به صورت چند مضمونی در یک غزل وارد گردید. ضمن این که به‌تدریج مضامین سیاسی و اجتماعی ـ به ویژه بن‌مایه انتقادی و اعتراضی ـ نیز در میان مضامین غزل جای پایی برای خود بازنمود و دایره مضامین غزل را گسترده‌تر نمود».


بنابراین، پرداختن به ادبیات انتقادی به‌صورت کلی و اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌صورت خاص از ضرورت‌های ادبی کشور محسوب می‌شود که متأسفانه تاکنون به‌صورت جامع، علمی و طبقه‌بندی شده به آن پرداخته نشده است. به‌طوری که حتی کتابی مستقل با نام ادبیات انتقادی در میان آثار علمی کشور مشاهده نمی‌شود. نگارنده این سطور بر آن است به شکلی مبسوط و با تعمق بیشتر به واکاوی اشعار انتقادی این شاعر بزرگ بپردازد و این اشعار را هم از نظر محتوا و مضمون و هم شیوه‌ها و روش‌های انتقاد شناسایی و تحلیل نماید.
بنابراین، پرداختن به ادبیات انتقادی به‌صورت کلی و اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌صورت خاص از ضرورت‌های ادبی کشور محسوب می‌شود که متأسفانه تاکنون به‌صورت جامع، علمی و طبقه‌بندی شده به آن پرداخته نشده است. به‌طوری که حتی کتابی مستقل با نام ادبیات انتقادی در میان آثار علمی کشور مشاهده نمی‌شود. نگارنده این سطور بر آن است به شکلی مبسوط و با تعمق بیشتر به واکاوی اشعار انتقادی این شاعر بزرگ بپردازد و این اشعار را هم از نظر محتوا و مضمون و هم شیوه‌ها و روش‌های انتقاد شناسایی و تحلیل نماید.
خط ۵۱: خط ۵۱:
[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] گرچه گهگاه به نقد برخی از پدیده‌های اجتماعی و یا داعیه‌داران بعضی از امور پرداخته؛ اما صرفاً برای نقد قلم نزده است و نباید این موضوع را فراموش کرد که شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در آفرینش اثری هنری و بدیع است که با رعایت تناسب، ایهام‌ تناسب، جناس، تشبیه، کنایه، مجاز و دیگر آرایه‌های لفظی و معنوی دست به این کار زده است و اگر در این میان نقدی یا طنزی هجو گونه رخ بنماید، همه و همه سایه‌نشین هنر شاعری اویند و بس.
[[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] گرچه گهگاه به نقد برخی از پدیده‌های اجتماعی و یا داعیه‌داران بعضی از امور پرداخته؛ اما صرفاً برای نقد قلم نزده است و نباید این موضوع را فراموش کرد که شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در آفرینش اثری هنری و بدیع است که با رعایت تناسب، ایهام‌ تناسب، جناس، تشبیه، کنایه، مجاز و دیگر آرایه‌های لفظی و معنوی دست به این کار زده است و اگر در این میان نقدی یا طنزی هجو گونه رخ بنماید، همه و همه سایه‌نشین هنر شاعری اویند و بس.


در واقع حافظ با این که شاعری است غزل‌پرداز؛ اما نسبت به معضلات اجتماعی عصر خود بی‌تفاوت نگذشته و در سایه‌سار غزلیات ناب خویش، گوشه چشمی نیز به مسائل اجتماعی داشته و گاه به انتقاد از آن پرداخته است. به عبارت دیگر، هر چند شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در سرودن غطلیات هنری نابی است که برخاسته از ذوق و استعداد خدادادی وی است؛ اما اشعاری انتقادی و اعتراض گونه نیز سروده استع و اگر پژوهشی در زمینه اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌طور خاص انجام می‌گیرد؛ به معنای این نیست که صبغۀ غزلیات انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] پررنگ‌تر از دیگر اشعار اوست بلکه این معنا را در برخواهد داشت که شاعری با این هنر بی‌نظیر، صرفاً به خلق اثری کاملاً هنری نمی‌اندیشیده و نسبت به جامعه عصر خویش بی‌تفاوت نبوده است. چنان که ایشانی درباب شکل و مضمون غزل و تحول آن به شکل امروز می‌نویسد: «غزل فارسی ـ از نظر شکل ـ سه مرحله کلی از اشعار ملحون تا غزل به شکل تکامل یافته امروزی را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، محتوا و مضمون غزل غالباً در ذکر زیبایی‌های معشوق و ستایش او، احوال عاشق و بیان تألمات درونی وی، قصۀ عشق و دلدادگی و ... بوده است؛ اما به مرور زمان، مضامین مدحی، تعلیمی، عرفانی و ... چه به شکل تک‌مضمونی و چه به صورت چند مضمونی در یک غزل وارد گردید. ضمن این که به‌تدریج مضامین سیاسی و اجتماعی ـ به ویژه بن‌مایه انتقادی و اعتراضی ـ نیز در میان مضامین غزل جای پایی برای خود بازنمود و دایره مضامین غزل را گسترده‌تر نمود».
در واقع حافظ با این که شاعری است غزل‌پرداز؛ اما نسبت به معضلات اجتماعی عصر خود بی‌تفاوت نگذشته و در سایه‌سار غزلیات ناب خویش، گوشه چشمی نیز به مسائل اجتماعی داشته و گاه به انتقاد از آن پرداخته است. به عبارت دیگر، هر چند شهرت [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] در سرودن غطلیات هنری نابی است که برخاسته از ذوق و استعداد خدادادی وی است؛ اما اشعاری انتقادی و اعتراض گونه نیز سروده استع و اگر پژوهشی در زمینه اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌طور خاص انجام می‌گیرد؛ به معنای این نیست که صبغۀ غزلیات انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] پررنگ‌تر از دیگر اشعار اوست بلکه این معنا را در برخواهد داشت که شاعری با این هنر بی‌نظیر، صرفاً به خلق اثری کاملاً هنری نمی‌اندیشیده و نسبت به جامعه عصر خویش بی‌تفاوت نبوده است. چنان که ایشانی درباب شکل و مضمون غزل و تحول آن به شکل امروز می‌نویسد: «غزل فارسی ـ از نظر شکل ـ سه مرحله کلی از اشعار ملحون تا غزل به شکل تکامل یافته امروزی را پشت سر گذاشته است. از سوی دیگر، محتوا و مضمون غزل غالباً در ذکر زیبایی‌های معشوق و ستایش او، احوال عاشق و بیان تألمات درونی وی، قصۀ عشق و دلدادگی و... بوده است؛ اما به مرور زمان، مضامین مدحی، تعلیمی، عرفانی و... چه به شکل تک‌مضمونی و چه به صورت چند مضمونی در یک غزل وارد گردید. ضمن این که به‌تدریج مضامین سیاسی و اجتماعی ـ به ویژه بن‌مایه انتقادی و اعتراضی ـ نیز در میان مضامین غزل جای پایی برای خود بازنمود و دایره مضامین غزل را گسترده‌تر نمود».


بنابراین، پرداختن به ادبیات انتقادی به‌صورت کلی و اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌صورت خاص از ضرورت‌های ادبی کشور محسوب می‌شود که متأسفانه تاکنون به‌صورت جامع، علمی و طبقه‌بندی شده به آن پرداخته نشده است. به‌طوری که حتی کتابی مستقل با نام ادبیات انتقادی در میان آثار علمی کشور مشاهده نمی‌شود. نگارنده این سطور بر آن است به شکلی مبسوط و با تعمق بیشتر به واکاوی اشعار انتقادی این شاعر بزرگ بپردازد و این اشعار را هم از نظر محتوا و مضمون و هم شیوه‌ها و روش‌های انتقاد شناسایی و تحلیل نماید.
بنابراین، پرداختن به ادبیات انتقادی به‌صورت کلی و اشعار انتقادی [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] به‌صورت خاص از ضرورت‌های ادبی کشور محسوب می‌شود که متأسفانه تاکنون به‌صورت جامع، علمی و طبقه‌بندی شده به آن پرداخته نشده است. به‌طوری که حتی کتابی مستقل با نام ادبیات انتقادی در میان آثار علمی کشور مشاهده نمی‌شود. نگارنده این سطور بر آن است به شکلی مبسوط و با تعمق بیشتر به واکاوی اشعار انتقادی این شاعر بزرگ بپردازد و این اشعار را هم از نظر محتوا و مضمون و هم شیوه‌ها و روش‌های انتقاد شناسایی و تحلیل نماید.