بشنو این نی چون حکایت می‌کند؛ نیستانی از مثنوی معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۴: خط ۳۴:
هدف از تدوین و فراهم آوردن این کتاب، اولا آن است که گلچین و گزیده‌ای از مثنوی شاعران هم‌روزگار فراهم آید تا دوست‌داران و شیفتگان زبان و ادب فارسی، به‌ویژه جوانان از مراجعه به انبوه دیوان‌ها و دفترها و مجموعه اشعار سرایندگان انی سده بی‌نیازی بخشد. دوم اینکه بگوید قالب کهن مثنوی مانند غزل، در کنار قالب و فرم تازه‌ای که [[نیما یوشیج]] ابداع و پیشنهاد کرد و با اقبال مشتاقانه‌ای روبرو شد، همچنان می‌تواند به کار خود ادامه دهد. به شرط آنکه با ذهن و زبان و نگاه تازه، به هستی و توجه به واقعیت‌ها و خواست‌های جامعۀ در حال دگرگونی به کار گرفته شود، نه اینکه کالبد زشت و جان‌آزار تقلید، تکرار و ابتذال باشد.
هدف از تدوین و فراهم آوردن این کتاب، اولا آن است که گلچین و گزیده‌ای از مثنوی شاعران هم‌روزگار فراهم آید تا دوست‌داران و شیفتگان زبان و ادب فارسی، به‌ویژه جوانان از مراجعه به انبوه دیوان‌ها و دفترها و مجموعه اشعار سرایندگان انی سده بی‌نیازی بخشد. دوم اینکه بگوید قالب کهن مثنوی مانند غزل، در کنار قالب و فرم تازه‌ای که [[نیما یوشیج]] ابداع و پیشنهاد کرد و با اقبال مشتاقانه‌ای روبرو شد، همچنان می‌تواند به کار خود ادامه دهد. به شرط آنکه با ذهن و زبان و نگاه تازه، به هستی و توجه به واقعیت‌ها و خواست‌های جامعۀ در حال دگرگونی به کار گرفته شود، نه اینکه کالبد زشت و جان‌آزار تقلید، تکرار و ابتذال باشد.


گواه راستین توانایی و کارآیی قالب مثنوی، شاهکارهایی است پرشور و کم‌نظیر؛ مانند «عقاب» [[خانلری، پرویز|خانلری]]، «بت‌شکن بابل» و «موسی» [[حمیدی شیرازی]]، «زهره و منوچهر» و «عارف‌نامۀ» [[ایرج میرزا]]، «عاشقانه» و «مرداب» [[فروغ فرخزاد]]، «فردوسی‌نامه» و «قناری من» [[حسین مسرور]]، «سماع سوختن» و «بهار غم‌انگیز» [[ابتهاج، هوشنگ|سایه]]، «پایان شب سخن‌سرایی» [[همایی، جلال‌الدین|جلال همایی]]، «شبی بر مزار خیام» [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]]، شمار زیادی از مثنوی‌های [[اعتصامی، پروین|پروین اعتصامی]] و .... .
گواه راستین توانایی و کارآیی قالب مثنوی، شاهکارهایی است پرشور و کم‌نظیر؛ مانند «عقاب» [[خانلری، پرویز|خانلری]]، «بت‌شکن بابل» و «موسی» [[حمیدی شیرازی]]، «زهره و منوچهر» و «عارف‌نامۀ» [[ایرج میرزا]]، «عاشقانه» و «مرداب» [[فروغ فرخزاد]]، «فردوسی‌نامه» و «قناری من» [[حسین مسرور]]، «سماع سوختن» و «بهار غم‌انگیز» [[ابتهاج، هوشنگ|سایه]]، «پایان شب سخن‌سرایی» [[همایی، جلال‌الدین|جلال همایی]]، «شبی بر مزار خیام» [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]]، شمار زیادی از مثنوی‌های [[اعتصامی، پروین|پروین اعتصامی]] و.....


این کتاب در درجۀ سوم نشان می‌دهد که مثنوی بی‌گمان و تردید، صرفاً زاییده و پدیده‌ای است محصول اندیشه و خیال و ذهن و زبان اقوام ایرانی که ریشه و پیشینه‌اش بازمی‌گردد به زبان و ادبیات پیش از اسلام ایران باستان. بنابراین کمترین پیوند و نسبتی با زبان و شعر تازیان نداشته و ندارد. همان‌گونه که دکتر خانلری به نقل از کریستن‌سن می‌گوید: «.... بحر متقارب و حتی شکل مثنوی، در زمانی به پیش از اسلام وجود داشته و قافیه را نیز به کار می‌برده‌اند». دکتر شفیعی کدکنی نیز باور دارد که: «مثنوی از قدیم‌ترین روزگاران، در شعر فارسی وجود داشته و در نخستین نمونه‌های شعر فارسی که شعرهای شاهنامۀ مسعودی مروزی است، این قالب را مشاهده می‌کنیم».
این کتاب در درجۀ سوم نشان می‌دهد که مثنوی بی‌گمان و تردید، صرفاً زاییده و پدیده‌ای است محصول اندیشه و خیال و ذهن و زبان اقوام ایرانی که ریشه و پیشینه‌اش بازمی‌گردد به زبان و ادبیات پیش از اسلام ایران باستان. بنابراین کمترین پیوند و نسبتی با زبان و شعر تازیان نداشته و ندارد. همان‌گونه که دکتر خانلری به نقل از کریستن‌سن می‌گوید: «.... بحر متقارب و حتی شکل مثنوی، در زمانی به پیش از اسلام وجود داشته و قافیه را نیز به کار می‌برده‌اند». دکتر شفیعی کدکنی نیز باور دارد که: «مثنوی از قدیم‌ترین روزگاران، در شعر فارسی وجود داشته و در نخستین نمونه‌های شعر فارسی که شعرهای شاهنامۀ مسعودی مروزی است، این قالب را مشاهده می‌کنیم».


در نخستین بخش این کتاب، پس از گزارشی مجمل دربارۀ جایگاه ارجمند مثنوی و کارکرد شگفت‌انگیز آن، در تصویر و توصیف منظم و ماندگار سرگذشت اقوام ایرانی، از عصر اساطیر و حماسه و تاریخ تا بدین روزگار، بنا به آنچه در فرهنگ‌ها و لغتنامه‌های معتبر ثبت شده، تعریفی کوتاه آمده است از معنا و مفهوم واژۀ مثنوی. آنگاه به لحاظ موسیقایی سخن «آهنگ‌ها و گوشه‌هایی است که بر اساس موسیقی بیرونی ـ وزن عروضی ـ مثنوی ساخته شده‌اند. و اشاره به اینکه «مثنوی در بیست وزن گوناگون سروده می‌شود و از این بیست وزن، شش وزن آن با روحیه و ذوق و ذائقۀ ایرانیان سازگاری بیشتری دارند». در راستای دیرینگی قالب مثنوی در زبان‌های ایرانی از کتاب‌ها و منظومه‌هایی یاد شده است؛ مانند «کارنامک‌های تخشیرپاپکان»، «یادگار زریران»، «زامیاد یشت»، «سرود آتشکدۀ کرکوی» و .... . با گذر از این مطالب متن اصلی کتاب آغاز شده که شرح احوال و آثار و گزیده‌ای از مثنوی‌های یکایک شاعران مطرح در کتاب را دربر دارد. این کار بر مبنای سال ولادت با [[ادیب الممالک فراهانی]] آغاز شده و با مثنوی «ابر» پایان یافته است.
در نخستین بخش این کتاب، پس از گزارشی مجمل دربارۀ جایگاه ارجمند مثنوی و کارکرد شگفت‌انگیز آن، در تصویر و توصیف منظم و ماندگار سرگذشت اقوام ایرانی، از عصر اساطیر و حماسه و تاریخ تا بدین روزگار، بنا به آنچه در فرهنگ‌ها و لغتنامه‌های معتبر ثبت شده، تعریفی کوتاه آمده است از معنا و مفهوم واژۀ مثنوی. آنگاه به لحاظ موسیقایی سخن «آهنگ‌ها و گوشه‌هایی است که بر اساس موسیقی بیرونی ـ وزن عروضی ـ مثنوی ساخته شده‌اند. و اشاره به اینکه «مثنوی در بیست وزن گوناگون سروده می‌شود و از این بیست وزن، شش وزن آن با روحیه و ذوق و ذائقۀ ایرانیان سازگاری بیشتری دارند». در راستای دیرینگی قالب مثنوی در زبان‌های ایرانی از کتاب‌ها و منظومه‌هایی یاد شده است؛ مانند «کارنامک‌های تخشیرپاپکان»، «یادگار زریران»، «زامیاد یشت»، «سرود آتشکدۀ کرکوی» و..... با گذر از این مطالب متن اصلی کتاب آغاز شده که شرح احوال و آثار و گزیده‌ای از مثنوی‌های یکایک شاعران مطرح در کتاب را دربر دارد. این کار بر مبنای سال ولادت با [[ادیب الممالک فراهانی]] آغاز شده و با مثنوی «ابر» پایان یافته است.


در میان این شاعران، هم قصیده‌سرایان بزرگی مانند [[بهار، محمدتقی|ملک‌الشعرای بهار]]، [[ادیب الممالک]]، [[فرخ خراسانی]]، [[مهدی حمیدی شیرازی: شاعر و عاشق|مهدی حمیدی شیرازی]] و [[مهرداد اوستا]] حضور دارند و هم غزل‌پردازانی مثل [[شهریار، سید محمدحسین|شهریار]]، [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]]، [[ابتهاج، هوشنگ|سایه]]، [[رهی معیری]]، [[سیمین بهبهانی]]، [[منزوی، علی‌نقی|منزوی]] و [[محمدعلی بهمنی]]. هم نوپردازانی که در قالب نیمایی و سپید و منثور از سرآمدان این روزگارند که در این زمینه از [[نیما یوشیج]]، [[احمد شاملو]]، [[اخوان ثالث، مهدی|اخوان ثالث]]، [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]]، [[منوچهر آتشی]]، [[فروغ فرخزاد]]، [[نادرپور]]، [[فریدون مشیری]] و ... باید نام برد.
در میان این شاعران، هم قصیده‌سرایان بزرگی مانند [[بهار، محمدتقی|ملک‌الشعرای بهار]]، [[ادیب الممالک]]، [[فرخ خراسانی]]، [[مهدی حمیدی شیرازی: شاعر و عاشق|مهدی حمیدی شیرازی]] و [[مهرداد اوستا]] حضور دارند و هم غزل‌پردازانی مثل [[شهریار، سید محمدحسین|شهریار]]، [[عماد خراسانی، سید عمادالدین|عماد خراسانی]]، [[ابتهاج، هوشنگ|سایه]]، [[رهی معیری]]، [[سیمین بهبهانی]]، [[منزوی، علی‌نقی|منزوی]] و [[محمدعلی بهمنی]]. هم نوپردازانی که در قالب نیمایی و سپید و منثور از سرآمدان این روزگارند که در این زمینه از [[نیما یوشیج]]، [[احمد شاملو]]، [[اخوان ثالث، مهدی|اخوان ثالث]]، [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفیعی کدکنی]]، [[منوچهر آتشی]]، [[فروغ فرخزاد]]، [[نادرپور]]، [[فریدون مشیری]] و... باید نام برد.


بخش بعدی کتاب گزارشی است مفصل از سرچشمه و آبشخور اصلی چند مثنوی، از جمله: «کفش‌های ابوالقاسم طنبوری» [[ادیب الممالک]]، «زهره و منوچهر» [[ایرج میرزا]]، «کوشش و امید» و «رنج و گنج» [[بهار، محمدتقی|ملک الشعرای بهار]]، «قناری من» [[حسین مسرور]] و .... . در پایان نیز شرح احوال برخی از شاعران و معنای برخی از اصطلاحات و واژه‌نامه آورده شده است.  
بخش بعدی کتاب گزارشی است مفصل از سرچشمه و آبشخور اصلی چند مثنوی، از جمله: «کفش‌های ابوالقاسم طنبوری» [[ادیب الممالک]]، «زهره و منوچهر» [[ایرج میرزا]]، «کوشش و امید» و «رنج و گنج» [[بهار، محمدتقی|ملک الشعرای بهار]]، «قناری من» [[حسین مسرور]] و..... در پایان نیز شرح احوال برخی از شاعران و معنای برخی از اصطلاحات و واژه‌نامه آورده شده است.  
<ref>[https://literaturelib.com/books/4194 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
<ref>[https://literaturelib.com/books/4194 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>