۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در این گفتگو [[بدیو، آلن|بدیو]] دربارۀ رابطه میان فلاسفه و عشق میگوید: «رابطۀ میان فلاسفه و عشق بهیقین بسیار پیچیده است. کتاب «فلاسفه و عشق» از سقراط تا «سیمون دوبوار» اثر اد لانسلین و مری لمینه این موضوع را بهخوبی نشان میدهد. این کتاب این جذابیت را نیز دارد که شرح اندیشۀ فلاسفه و زندگی آنها را به شکلی ساده و جذاب بدون ذکر جزئیات درهم میآمیزد. از این منظر این کتاب تقریباً بینظیر است. این کتاب نشان میدهد که فلسفه چگونه زمانی که به عشق میرسد، بین دو منتها درجۀ یک طیف در نوسان است. اگرچه دیدگاههای حدوسط نیز وجود دارند. از یکسو فلسفهای «ضد عشق» وجود دارد که آرتور شوپنهاور برجستهترین نمایندۀ آن است. او برای نوشتن اینکه هرگز زنان را برای تجربۀ کششی پرشور نسبت به عشق، و بنابراین ممکن ساختن جاودانگی نوع بشر که در واقع بیارزش است! نمیبخشد، مشهور است. شوپنهاور منتها درجۀ طیف فلاسفه است. در سوی دیگر این طیف، فیلسوفانی را میبینید که عشق را به یکی از والاترین سطوح تجربۀ ذهنی تبدیل میکنند». (ص 13) | در این گفتگو [[بدیو، آلن|بدیو]] دربارۀ رابطه میان فلاسفه و عشق میگوید: «رابطۀ میان فلاسفه و عشق بهیقین بسیار پیچیده است. کتاب «فلاسفه و عشق» از سقراط تا «سیمون دوبوار» اثر اد لانسلین و مری لمینه این موضوع را بهخوبی نشان میدهد. این کتاب این جذابیت را نیز دارد که شرح اندیشۀ فلاسفه و زندگی آنها را به شکلی ساده و جذاب بدون ذکر جزئیات درهم میآمیزد. از این منظر این کتاب تقریباً بینظیر است. این کتاب نشان میدهد که فلسفه چگونه زمانی که به عشق میرسد، بین دو منتها درجۀ یک طیف در نوسان است. اگرچه دیدگاههای حدوسط نیز وجود دارند. از یکسو فلسفهای «ضد عشق» وجود دارد که آرتور شوپنهاور برجستهترین نمایندۀ آن است. او برای نوشتن اینکه هرگز زنان را برای تجربۀ کششی پرشور نسبت به عشق، و بنابراین ممکن ساختن جاودانگی نوع بشر که در واقع بیارزش است! نمیبخشد، مشهور است. شوپنهاور منتها درجۀ طیف فلاسفه است. در سوی دیگر این طیف، فیلسوفانی را میبینید که عشق را به یکی از والاترین سطوح تجربۀ ذهنی تبدیل میکنند». (ص 13) | ||
در بخش «عشق و هنر» این کتاب، [[بدیو، آلن|بدیو]] در پاسخ به سؤالی دربارۀ عشق در آثار بکت میگوید: «آنچه که ادبیات با مضمون عشق از تجربۀ پایداری عشق در طول زمان میگوید، بسیار اندک است. این موضوع چنان عجیب است که فهمیدنش چندان سخت نیست. به عنوان نمونه تأتر را در نظر بگیرید. اگر به تماشای نمایشهایی که مبارزههای سخت عاشقان جوان علیه استبداد جهان خانواده (مضمونی کلاسیک) را به تصویر میکشند بنشینید، میتوانید به همۀ این نمایشها عنوان فرعی «پیروزی عشق ماریوو» را بدهید. در این سبک، موضوع بسیاری از نمایشنامهها این است که چگونه این جوانان که معمولاً پیشخدمتها یا همداستانی دیگر به آنها کمک میکنند، والدین کهنسال را سر میدوانند و در نهایت آنچه را که میخواهند، یعنی ازدواج را به دست میآورند. این پیروزی عشق است و نه دوام آن. ..... آثار مهم و رمانهای برجسته معمولاً با موضوع ناممکن بودن عشق، محکزدهشدنش، تراژدی، تحلیلرفتگی، جدایی و پایانش نوشته میشوند. اما آنچه دربارۀ دوام خوشبینانۀ آن است، بسیار اندک است». (ص 57)<ref>[https://literaturelib.com/books/3419 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در بخش «عشق و هنر» این کتاب، [[بدیو، آلن|بدیو]] در پاسخ به سؤالی دربارۀ عشق در آثار بکت میگوید: «آنچه که ادبیات با مضمون عشق از تجربۀ پایداری عشق در طول زمان میگوید، بسیار اندک است. این موضوع چنان عجیب است که فهمیدنش چندان سخت نیست. به عنوان نمونه تأتر را در نظر بگیرید. اگر به تماشای نمایشهایی که مبارزههای سخت عاشقان جوان علیه استبداد جهان خانواده (مضمونی کلاسیک) را به تصویر میکشند بنشینید، میتوانید به همۀ این نمایشها عنوان فرعی «پیروزی عشق ماریوو» را بدهید. در این سبک، موضوع بسیاری از نمایشنامهها این است که چگونه این جوانان که معمولاً پیشخدمتها یا همداستانی دیگر به آنها کمک میکنند، والدین کهنسال را سر میدوانند و در نهایت آنچه را که میخواهند، یعنی ازدواج را به دست میآورند. این پیروزی عشق است و نه دوام آن...... آثار مهم و رمانهای برجسته معمولاً با موضوع ناممکن بودن عشق، محکزدهشدنش، تراژدی، تحلیلرفتگی، جدایی و پایانش نوشته میشوند. اما آنچه دربارۀ دوام خوشبینانۀ آن است، بسیار اندک است». (ص 57)<ref>[https://literaturelib.com/books/3419 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||