پرش به محتوا

بحرالمعانی (مجموعه نامه‌های عرفانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۳۷: خط ۳۷:
[[مکی حسینی، محمد بن جعفر|محمد حسینی]] ضمن اشارت به احوال خویش، در چند نامه که در سال 824 نگاشته است از نودودو سالگی خویش یاد کرده است؛ به این ترتیب باید در 732 هجری زاده باشد، یعنی در دوران حکومت محمد تغلق و به احتمال قریب به یقین در هند و در دهلی. مقدمات علوم و دانش‌ها را در آنجا فراگرفته است. او خود از دو تن استاد خویش، شیخ شمس‌الدین یحیی بزرگ و شیخ حسام‌الدین ملتانی که هر دو از خلفای خواجه نظام‌الدین اولیاء بوده‌اند، یاد می‌کند.
[[مکی حسینی، محمد بن جعفر|محمد حسینی]] ضمن اشارت به احوال خویش، در چند نامه که در سال 824 نگاشته است از نودودو سالگی خویش یاد کرده است؛ به این ترتیب باید در 732 هجری زاده باشد، یعنی در دوران حکومت محمد تغلق و به احتمال قریب به یقین در هند و در دهلی. مقدمات علوم و دانش‌ها را در آنجا فراگرفته است. او خود از دو تن استاد خویش، شیخ شمس‌الدین یحیی بزرگ و شیخ حسام‌الدین ملتانی که هر دو از خلفای خواجه نظام‌الدین اولیاء بوده‌اند، یاد می‌کند.


در موضعی از نامه‌ها ضمن انتقاد از ناکارآمدی علوم رسمی در نیل به معرفت حقیقی از اینکه شصت سال از عمر گرانمایه را طرف تحصیل هدایه و کشاف و بزدوی و ... کرده و در سراسر آن مدت از محبوب ازلی و مقصود ابدی غافل مانده، اظهار تأسف می‌کند.
در موضعی از نامه‌ها ضمن انتقاد از ناکارآمدی علوم رسمی در نیل به معرفت حقیقی از اینکه شصت سال از عمر گرانمایه را طرف تحصیل هدایه و کشاف و بزدوی و... کرده و در سراسر آن مدت از محبوب ازلی و مقصود ابدی غافل مانده، اظهار تأسف می‌کند.


آنچه در این نامه‌ها ـ که نوعی از اخوانیات شمرده می‌شود ـ از صدر تا ذیل آن به ملک محمود یادآوری می‌شود، نکات و اشاراتی است در باب ارسال و مرسول و آورندگان نامه از دو سوی و دستورهای خاص محمد حسینی در باب شیوۀ نوشتن نامه‌ها و نام‌گذاری مجموعه و امثال آن که در جایگاه خود اهمیت دارد. در یکی از نامه‌ها [[مکی حسینی، محمد بن جعفر|محمد حسینی]] از پیدانشدن کاغذ خوب در جایی که مسکن دارد شکایت می‌کند و از ملک محمود می‌خواهد که کاغذ خوب از شهر بفرستد. از یکی از نامه‌ها متوجه می‌شویم که ملک محمود دیباچه‌ای برای بحرالمعانی نوشته و جهت اصلاح نزد محمد حسینی فرستاده و شیخ اصلاحاتی در آن انجام داده است و دستورات لازم برای عنوان‌ها و کلماتی که باید به رنگ سرخ نوشته شود داده است.
آنچه در این نامه‌ها ـ که نوعی از اخوانیات شمرده می‌شود ـ از صدر تا ذیل آن به ملک محمود یادآوری می‌شود، نکات و اشاراتی است در باب ارسال و مرسول و آورندگان نامه از دو سوی و دستورهای خاص محمد حسینی در باب شیوۀ نوشتن نامه‌ها و نام‌گذاری مجموعه و امثال آن که در جایگاه خود اهمیت دارد. در یکی از نامه‌ها [[مکی حسینی، محمد بن جعفر|محمد حسینی]] از پیدانشدن کاغذ خوب در جایی که مسکن دارد شکایت می‌کند و از ملک محمود می‌خواهد که کاغذ خوب از شهر بفرستد. از یکی از نامه‌ها متوجه می‌شویم که ملک محمود دیباچه‌ای برای بحرالمعانی نوشته و جهت اصلاح نزد محمد حسینی فرستاده و شیخ اصلاحاتی در آن انجام داده است و دستورات لازم برای عنوان‌ها و کلماتی که باید به رنگ سرخ نوشته شود داده است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
نثر بحرالمعانی را با اطمینان می‌توان در شمار نمونه‌های خوب اینگونه نثرها در همان سده‌ها در هند به شمار آورد؛ زیرا در آن بیشتر حال و هوای نثرهای سده‌های ششم و هفتم هجری دیده می‌شود و آثار آشفتگی در آن اندک است.
نثر بحرالمعانی را با اطمینان می‌توان در شمار نمونه‌های خوب اینگونه نثرها در همان سده‌ها در هند به شمار آورد؛ زیرا در آن بیشتر حال و هوای نثرهای سده‌های ششم و هفتم هجری دیده می‌شود و آثار آشفتگی در آن اندک است.


صدر نامه‌ها در تمام موارد یکسان است. صدر سه نامه نخست او با بیست‌وسه نامه بعدی اندکی تفاوت دارد. هر نامه عنوانی دارد و پس از عنوان ترکیب‌هایی مانند «هو الغنی، هو الکریم، هو الجامع ...» که نشان از نوع نگاه نویسنده نامه‌ها و باور او به پروردگار عالم می‌باشد، آمده است. پس این موضوع نامه یاد شده است. در برخی از نامه‌ها اشارت به موضوع نامه بدون درج شعر آمده است که این وضعیت فقط شامل نامه‌های اول، دوم، سوم و ششم می‌شود. ورنه در بقیۀ نامه‌ها پس از بیان موضوع نامه، اشعاری متناسب با موضوع آورده است. اشعاری که در آغاز نامه‌ها پس از صدر نامه نقل شده است از دو بیت تا یک غزل کامل است. کاربرد شعر به صدر و ذیل نامه‌ها محدود نمانده است بلکه در متن نامه نیز اشعار و ابیات بسیار به قصد تأیید، تکمیل، استشهاد، تأکید یا بیان آنچه که با نثر مشکل بوده به کار رفته است و بدین صورت نامه‌ها بافته‌ای رنگین دلاویزی را می‌ماند که تاروپود آن شعر و نثر و آیات و احادیث و اقوال بزرگان است. تا آنجا که با اطمینان می‌توان گفت یکی از خواندنی‌ترین متن‌های بازمانده از اوایل سدۀ نهم هجری به شمار می‌رود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3468 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
صدر نامه‌ها در تمام موارد یکسان است. صدر سه نامه نخست او با بیست‌وسه نامه بعدی اندکی تفاوت دارد. هر نامه عنوانی دارد و پس از عنوان ترکیب‌هایی مانند «هو الغنی، هو الکریم، هو الجامع...» که نشان از نوع نگاه نویسنده نامه‌ها و باور او به پروردگار عالم می‌باشد، آمده است. پس این موضوع نامه یاد شده است. در برخی از نامه‌ها اشارت به موضوع نامه بدون درج شعر آمده است که این وضعیت فقط شامل نامه‌های اول، دوم، سوم و ششم می‌شود. ورنه در بقیۀ نامه‌ها پس از بیان موضوع نامه، اشعاری متناسب با موضوع آورده است. اشعاری که در آغاز نامه‌ها پس از صدر نامه نقل شده است از دو بیت تا یک غزل کامل است. کاربرد شعر به صدر و ذیل نامه‌ها محدود نمانده است بلکه در متن نامه نیز اشعار و ابیات بسیار به قصد تأیید، تکمیل، استشهاد، تأکید یا بیان آنچه که با نثر مشکل بوده به کار رفته است و بدین صورت نامه‌ها بافته‌ای رنگین دلاویزی را می‌ماند که تاروپود آن شعر و نثر و آیات و احادیث و اقوال بزرگان است. تا آنجا که با اطمینان می‌توان گفت یکی از خواندنی‌ترین متن‌های بازمانده از اوایل سدۀ نهم هجری به شمار می‌رود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3468 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>