۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد هادى امينى' به 'محمد هادى امينى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ابن ميثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه اين معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبك دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب«ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصليۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور مى شود. | ابن ميثم، معرفت و شناخت خدا را عقلاً واجب دانسته و بر آن است كه اين معرفت از روى تقليد و به موجب نقل قابل حصول نيست. وى ظاهراً در باب اثبات صانع، نظر معتزله را بر اشاعره برترى دادهاست. وى در باب نبوت، سبك دقيق فلسفى در پيش گرفته و آن را به مطالب«ما، هل، لِمَ، كيف و من» تطبيق داده و بيان كردهاست. دربارۀ حشر و معاد نظر ابوالحسن بصرى را پذيرفته و بر آن است كه اجزاء اصليۀ انسان كه تحول و تغيير نمى يابد، محشور مى شود. | ||
به هر حال ابن ميثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فيلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متكلم ماهر و صف كرده و طريحى او را در فقه، چون خواجه نصيرالدين در كلام دانستهاست. همچنين سليمان ماحوزى بحرانى به درخواست شاگردان و دوستان، رساله اى در شرح حال او به نام السلافة البهية فى الترجمة الميثمية پرداختهاست. به گفتۀ همو فقيهان و محدثان و متكلمان و اديبان به آراء و روايات ابن ميثم، به تصريح يا به اشاره استناد جستهاند. از جمله گفتهاند مراد [[جرجانی، علی بن محمد|ميرسيد شريف جرجانى]] از «بعض الافاضل» در حاشيۀ مطول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] | به هر حال ابن ميثم در روزگار خود چندان شهرت داشته كه او را با صفاتى چون فيلسوف، محقق و زبدۀ فقها و محدثان و متكلم ماهر و صف كرده و طريحى او را در فقه، چون خواجه نصيرالدين در كلام دانستهاست. همچنين سليمان ماحوزى بحرانى به درخواست شاگردان و دوستان، رساله اى در شرح حال او به نام السلافة البهية فى الترجمة الميثمية پرداختهاست. به گفتۀ همو فقيهان و محدثان و متكلمان و اديبان به آراء و روايات ابن ميثم، به تصريح يا به اشاره استناد جستهاند. از جمله گفتهاند مراد [[جرجانی، علی بن محمد|ميرسيد شريف جرجانى]] از «بعض الافاضل» در حاشيۀ مطول [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] به تصريح فاضل چلبى شارح ديگر مطول، كمال الدين ابن ميثم بحرانى است. | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
===الف- چاپى:=== | ===الف- چاپى:=== | ||
اختيار مصباح السالكين، خلاصۀ شرح بزرگ نهج البلاغة وى است كه آن را به اشاره عطاملك جوينى براى دو فرزند او نظام الدين محمد و مظفر الدين على تأليف كرد. اين کتاب به ويرايش [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] | اختيار مصباح السالكين، خلاصۀ شرح بزرگ نهج البلاغة وى است كه آن را به اشاره عطاملك جوينى براى دو فرزند او نظام الدين محمد و مظفر الدين على تأليف كرد. اين کتاب به ويرايش [[امینی، محمد هادی|محمد هادى امينى]] به چاپ رسيدهاست؛ شرح المائة كلمة لنهج البلاغة كه كنتورى نام اصلى آن را منهاج العارفين ذكر كرده و آقابزرگ از نسخههاى آن در کتابهاى اهدايى مشكوة و کتابخانۀ كاشف الغطا ياد كرده. اين کتاب در 1390ق به كوشش [[محدث، جلالالدین|محدث ارموى]] در قم چاپ و منتشر شدهاست؛ قواعد المرام فى علم الكلام، كه آن را به اشارۀ عزالدين ابوالمظفر عبدالعزيز بن جعفر نيشابورى نوشت. اين کتاب به كوشش سيد احمد حسينى در قم(1398ق) چاپ شدهاست. نام ديگر آن القواعد الالهية فى الكلام و الحكمة است(همان، 179/17)؛ مصباح السالكين يا شرح بزرگ نهج البلاغة كه در 1276ق به اهتمام آخوند ملامحمد باقر در تهران چاپ سنگى شد و بار ديگر در 1404ق در تهران به كوشش جمعى از محققان به نام شرح نهج البلاغة به چاپ رسيد. ابن ميثم خود در مقدمه آورده كه اين شرح را به تشويق و براى عطاملك جوينى نوشتهاست( شرح نهج البلاغة، 4/1). | ||
===ب- خطى و آثار يافت نشده:=== | ===ب- خطى و آثار يافت نشده:=== | ||
ویرایش