۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد خواجوى' به 'محمد خواجوى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
ملاصدرا عالم را سهگونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مىدانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحثهاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مىدانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است <ref>تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 184</ref>. | ملاصدرا عالم را سهگونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مىدانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحثهاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مىدانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است <ref>تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 184</ref>. | ||
ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقهها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبودهاند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحثهاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] | ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقهها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبودهاند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحثهاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و مجمع البيان بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، جاهاى متعدد). | ||
ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است <ref>طاهرى، ص 58</ref>. | ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است <ref>طاهرى، ص 58</ref>. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
تفاسير ملاصدرا به ترتيب سورههاى قرآن، تنظيم و در يك جلد، به كوشش شيخ احمد شيرازى به نام تفسير ملاصدرا چاپ سنگى شد <ref>تهران 1322، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]]، ج 4، ص 278</ref>. سه بار نيز اين رسالهها در هفت مجلد به نام «التفسير الكبير» و «تفسير القرآن الكريم» به چاپ رسيده است (چاپ اول: قم 1361 - 1364ش؛ چاپ دوم: قم 1411 / 1366ش؛ چاپ سوم: قم 1379 - 1380ش). | تفاسير ملاصدرا به ترتيب سورههاى قرآن، تنظيم و در يك جلد، به كوشش شيخ احمد شيرازى به نام تفسير ملاصدرا چاپ سنگى شد <ref>تهران 1322، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]]، ج 4، ص 278</ref>. سه بار نيز اين رسالهها در هفت مجلد به نام «التفسير الكبير» و «تفسير القرآن الكريم» به چاپ رسيده است (چاپ اول: قم 1361 - 1364ش؛ چاپ دوم: قم 1411 / 1366ش؛ چاپ سوم: قم 1379 - 1380ش). | ||
برخى از سورههاى مجموعه تفاسير ملاصدرا به فارسى ترجمه شده است، از جمله تفسير سورههاى واقعه و جمعه و «طارق، اعلى و زلزال» و نور را [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]] | برخى از سورههاى مجموعه تفاسير ملاصدرا به فارسى ترجمه شده است، از جمله تفسير سورههاى واقعه و جمعه و «طارق، اعلى و زلزال» و نور را [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]] در چهار مجلد چاپ كرده است (تهران 1363ش). | ||
به ملاصدرا چند رساله در تفسير سورههاى ضُحى، طلاق و كافرون نسبت دادهاند <ref>تفسير القرآن الكريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 118</ref>. | به ملاصدرا چند رساله در تفسير سورههاى ضُحى، طلاق و كافرون نسبت دادهاند <ref>تفسير القرآن الكريم، ج 1، مقدمه بيدارفر، ص 118</ref>. |
ویرایش