۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURهمدردان ناهمگونJ1.jpg | عنوان =همدردان ناهمگون | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = میرزایی، محسن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =شیرازه کتاب ما | مکان نشر =تهران | سال نشر =1397 | کد ا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''همدردان ناهمگون؛ یادداشتهای روازنۀ امیرحسین خان سردار شجاع از سفر مهاجرت؛ محرم 1335ق ـ ربیعالاول 1336ق''' به کوشش محسن | '''همدردان ناهمگون؛ یادداشتهای روازنۀ امیرحسین خان سردار شجاع از سفر مهاجرت؛ محرم 1335ق ـ ربیعالاول 1336ق''' به کوشش [[میرزایی، محسن|محسن میرزایی]]، آنچه در این کتاب آمده، یادداشتها و خاطراتی است از سفر مهاجرت؛ تلاش گروهی از ایرانیان برای بهرهبرداری از پیشامد جنگ جهانی اول برای مقابله با چیرگی روس و انگلیس که از استقلال ایران جز نمایی کمرنگ چیز دیگری بر جای نگذاشته بود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
از اشارات گذرای سردار شجاع در بخشی از این یادداشتها چنین به نظر میآید که ملحق شدن وی به مهاجرین در اوایل محرم 1335 بدون اطلاع و اجازۀ مقام مافوق او ـ حشمت الدوله والاتبار وزیر جنگ کابینۀ وثوقالدوله ـ نبوده است و با توجه به شایعاتی که پیرامون احتمال ملحق شدن احمدشاه به قوای عثمانی وجود داشت ـ دور دوم ماجرای تغییر پایتخت ـ هیچ بعید نیست که تحرکات سردار شجاع به عنوان یکی از امرای متعمد دربار در یکچنین چارچوبی صورت گرفته باشد. اما به هر حال، با توجه به فراز و فرودهای تجربۀ مهاجرت ـ شکست و ناکامی در همان مراحل نخست کار و ضرورت عقبنشینی به خاک عثمانی و مراجعت مجدد به خاک ایران در پی فتوحات اخیر عثمانی ـ ترک خانه و کاشانه و پیوستن به مهاجرین، میبایست دشواری بوده باشد. کما اینکه هنوز چند صباحی از الحاق سردار شجاع به مهاجرین نگذشته بود که با پیشروی مجدد قوای بریتانیا در جبهۀ بینالنهرین، نیروهای علی احسانپاشا که همدان را نیز پشت سر گذاشته بودند، بار دیگر مجبور به عقبنشینی شدند و گروه همراه نظامالسلطنه نیز به گونهای که در این یادداشتها میخوانیم نیز به همچنین.<ref>[https://literaturelib.com/books/3772 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | از اشارات گذرای سردار شجاع در بخشی از این یادداشتها چنین به نظر میآید که ملحق شدن وی به مهاجرین در اوایل محرم 1335 بدون اطلاع و اجازۀ مقام مافوق او ـ حشمت الدوله والاتبار وزیر جنگ کابینۀ وثوقالدوله ـ نبوده است و با توجه به شایعاتی که پیرامون احتمال ملحق شدن احمدشاه به قوای عثمانی وجود داشت ـ دور دوم ماجرای تغییر پایتخت ـ هیچ بعید نیست که تحرکات سردار شجاع به عنوان یکی از امرای متعمد دربار در یکچنین چارچوبی صورت گرفته باشد. اما به هر حال، با توجه به فراز و فرودهای تجربۀ مهاجرت ـ شکست و ناکامی در همان مراحل نخست کار و ضرورت عقبنشینی به خاک عثمانی و مراجعت مجدد به خاک ایران در پی فتوحات اخیر عثمانی ـ ترک خانه و کاشانه و پیوستن به مهاجرین، میبایست دشواری بوده باشد. کما اینکه هنوز چند صباحی از الحاق سردار شجاع به مهاجرین نگذشته بود که با پیشروی مجدد قوای بریتانیا در جبهۀ بینالنهرین، نیروهای علی احسانپاشا که همدان را نیز پشت سر گذاشته بودند، بار دیگر مجبور به عقبنشینی شدند و گروه همراه نظامالسلطنه نیز به گونهای که در این یادداشتها میخوانیم نیز به همچنین.<ref>[https://literaturelib.com/books/3772 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||