۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
شيوه بررسى و نقد شبهات بدينگونه است كه ابتدا نص شبهه نقل میشود و سپس با استناد به منابعى كه شبهه مورد نظر از آنها استخراج گرديده، ادله مكفى را در ردّ آن اقامه | شيوه بررسى و نقد شبهات بدينگونه است كه ابتدا نص شبهه نقل میشود و سپس با استناد به منابعى كه شبهه مورد نظر از آنها استخراج گرديده، ادله مكفى را در ردّ آن اقامه مىنمايد. در پايان ردّ هر شبهه نيز خلاصه از بحث ارائه شده است. | ||
جلد اول: | جلد اول: | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
اميرالمؤمنين بارها با استناد به حديث غدير، ولايت را حق خود دانسته و مردم را به آن ياد آور میشود. نویسنده در رد اين شبهه كه ايشان به كلامى كه تصريح به انتصاب داشته باشد احتجاج نكرده است، با اين استدلال كه حديث غدير از روايات متواتر است، به كتب الغدير و عبقات الانوار ارجاع میدهد. | اميرالمؤمنين بارها با استناد به حديث غدير، ولايت را حق خود دانسته و مردم را به آن ياد آور میشود. نویسنده در رد اين شبهه كه ايشان به كلامى كه تصريح به انتصاب داشته باشد احتجاج نكرده است، با اين استدلال كه حديث غدير از روايات متواتر است، به كتب الغدير و عبقات الانوار ارجاع میدهد. | ||
در ادامه مطالب به بحث سقيفه | در ادامه مطالب به بحث سقيفه مىرسيم. شبهه بدينگونه طرح شده است كه واقعه سقيفه تنها يك بيعت بوده است و بدون هيچگونه تهديد و اكراهى در مسجد تمام میشود. اين شبهه كه در حقيقت با روايت عمر بن خطاب از سقيفه مطابقت دارد به دقت مورد مناقشه و ردّ قرار گرفته است. | ||
برخورد مصلحتى امام علی عليهالسلام با خلفلا كه به جهت حفظ كيان اسلام بوده است، دستمايه طرح شبهاتى در توجيه خلافت خلفا و رضايت ايشان در بيعت با آنها، قرار گرفته كه در فصلهاى بعدى كتاب به آن پرداخته شده است. | برخورد مصلحتى امام علی عليهالسلام با خلفلا كه به جهت حفظ كيان اسلام بوده است، دستمايه طرح شبهاتى در توجيه خلافت خلفا و رضايت ايشان در بيعت با آنها، قرار گرفته كه در فصلهاى بعدى كتاب به آن پرداخته شده است. | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
از ديگر شبهاتى كه در اين جلد از كتاب به آن پرداخته شده عبارت است از: غير عادى بودن عمر حضرت مهدى(عج)، فرضيه نبوت حضرت، مخفى و سرى بودن ولادت و.... | از ديگر شبهاتى كه در اين جلد از كتاب به آن پرداخته شده عبارت است از: غير عادى بودن عمر حضرت مهدى(عج)، فرضيه نبوت حضرت، مخفى و سرى بودن ولادت و.... | ||
نامههايى كه بين مؤلف و احمدالكاتب مبادله شده است را نيز در فصل هفتم | نامههايى كه بين مؤلف و احمدالكاتب مبادله شده است را نيز در فصل هفتم مىتوان ديد. | ||
بسيارى از بزرگان همچون [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]]، سيد كاظم حائرى، شيخ [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] و... در نامههايى از اين اثر تجليل كردهاند كه در فصل پايانى كتاب آمده است. | بسيارى از بزرگان همچون [[عسکری، مرتضی|علامه عسكرى]]، سيد كاظم حائرى، شيخ [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] و... در نامههايى از اين اثر تجليل كردهاند كه در فصل پايانى كتاب آمده است. | ||