پرش به محتوا

تاریخ خانی شامل حوادث چهل ساله گیلان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش')
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
خط ۴۵: خط ۴۵:
تألیف تاریخ خانى در سال 921 ه.ق آغاز شده و در 922 به پایان رسیده است.
تألیف تاریخ خانى در سال 921 ه.ق آغاز شده و در 922 به پایان رسیده است.


نثر کتاب پیچیده و مصنوع، و آمیخته با اشعار فارسی و عربى و آیات قرآن کریم است. اضافه استعارى در این کتاب زیاد به چشم مى خورد. لغات مغولى مانند «توشمال» و «ایلغار»، ترکیبات گیلکى مانند «عموپسر» و «زن پسر»، واژه‌هاى عامیانه مانند «اِجْدِها» و اصطلاحات ویژه خود مؤلف -- مانند «من اینست که سوار می‌شوم» به معناى «دارم سوار می‌شوم» -- نیز در کتاب به کار رفته است که از دیگر خصوصیات نثر آن به شمار مى‌آید.
نثر کتاب پیچیده و مصنوع، و آمیخته با اشعار فارسی و عربى و آیات قرآن کریم است. اضافه استعارى در این کتاب زیاد به چشم مى‌خورد. لغات مغولى مانند «توشمال» و «ایلغار»، ترکیبات گیلکى مانند «عموپسر» و «زن پسر»، واژه‌هاى عامیانه مانند «اِجْدِها» و اصطلاحات ویژه خود مؤلف -- مانند «من اینست که سوار می‌شوم» به معناى «دارم سوار می‌شوم» -- نیز در کتاب به کار رفته است که از دیگر خصوصیات نثر آن به شمار مى‌آید.


تاریخ خانى یکى از منابع مهم تاریخ گیلان در این دوره است. بنا به گفته مصحح کتاب به نقل از محمد قزوینى، این کتاب مطالبى درباره مدت اقامت شاه اسماعیل صفوى در گیلان دارد که در هیچ کتاب دیگرى نیامده است؛ با توجه به هم زمانى تألیف این کتاب با آغاز دوره صفوى، این اطلاعات بسیار مهم است. همچنین کتاب حاوى اطلاعات مفیدى است درباره آداب جنگ و لشکرکشى و سلاحها، هدایا و پیشکشها، آداب و رسوم مانند نقاره زدن، کشتى گرفتن، مجازات سرکشان و طاغیان، و انواع مالیات با عناوین زَنه زَر، مَرد سوارنه، سره زر و گاوه زر.
تاریخ خانى یکى از منابع مهم تاریخ گیلان در این دوره است. بنا به گفته مصحح کتاب به نقل از محمد قزوینى، این کتاب مطالبى درباره مدت اقامت شاه اسماعیل صفوى در گیلان دارد که در هیچ کتاب دیگرى نیامده است؛ با توجه به هم زمانى تألیف این کتاب با آغاز دوره صفوى، این اطلاعات بسیار مهم است. همچنین کتاب حاوى اطلاعات مفیدى است درباره آداب جنگ و لشکرکشى و سلاحها، هدایا و پیشکشها، آداب و رسوم مانند نقاره زدن، کشتى گرفتن، مجازات سرکشان و طاغیان، و انواع مالیات با عناوین زَنه زَر، مَرد سوارنه، سره زر و گاوه زر.
خط ۵۳: خط ۵۳:
برخى اعلامِ اشخاص و مکانها در متن به صورتهاى گوناگون ضبط شده است، ازین رو خواننده ممکن است آنها را چند تن یا چند جا بپندارد مانند تولم حسام‌الدین، حسام‌الدین تولم، حسام‌الدین تولمى، حسام‌الدین تولم جلال‌الدین و تولم جلال‌الدین حسام‌الدین، و بیه پسیه و بیه پَسیان.
برخى اعلامِ اشخاص و مکانها در متن به صورتهاى گوناگون ضبط شده است، ازین رو خواننده ممکن است آنها را چند تن یا چند جا بپندارد مانند تولم حسام‌الدین، حسام‌الدین تولم، حسام‌الدین تولمى، حسام‌الدین تولم جلال‌الدین و تولم جلال‌الدین حسام‌الدین، و بیه پسیه و بیه پَسیان.


[[لاهیجی، علی بن شمس‌الدین|شمس‌الدین لاهیجى]] در این کتاب درباره رسم و رسومات گیلانیها با زنان خود بیان مى دراد که، از دیگر رسمى که سده‌ها بر سر زنان شمالى به‌ویژه زنان گیلانى سنگینى مى‌کرده رسم «زن زر» بوده است. که هرگاه دخترى مى‌خواست عروسى کند خانواده‌ى او باید از بابت ازدواج پولى به حاکم مى‌دادند. البته در بعضى از مکان‌ها توقع حاکم فراتر از مادیات بود که قلم نوشتن آن شرم مى‌کند که این رسم تا زمان سلطان احمدخان (912-940) ادامه پیدا مى‌کند و در زمان او این رسم از بین مى‌رود.
[[لاهیجی، علی بن شمس‌الدین|شمس‌الدین لاهیجى]] در این کتاب درباره رسم و رسومات گیلانیها با زنان خود بیان مى‌دراد که، از دیگر رسمى که سده‌ها بر سر زنان شمالى به‌ویژه زنان گیلانى سنگینى مى‌کرده رسم «زن زر» بوده است. که هرگاه دخترى مى‌خواست عروسى کند خانواده‌ى او باید از بابت ازدواج پولى به حاکم مى‌دادند. البته در بعضى از مکان‌ها توقع حاکم فراتر از مادیات بود که قلم نوشتن آن شرم مى‌کند که این رسم تا زمان سلطان احمدخان (912-940) ادامه پیدا مى‌کند و در زمان او این رسم از بین مى‌رود.


[[لاهیجی، علی بن شمس‌الدین|شمس‌الدین لاهیجى]] در انتقام گرفتن بیستون به خاطر کشته شدن اقوام خود، مى‌نویسد: «در این اثنا ملک‌زاده محضه که شوهر و کسان او را ملک بیستون به ناواجب به تیغ سیاست استیصال کرده بود و ملکه را در حباله درآورده و از این جهت شقاوت ملک در دل عورت جاى گرفته منتهز فرصت بود و فرجه‌ى انتقام مى‌جست. شمشیر دولت اعلاى خانى که در قضا و مضا بر مفارق اعدا ید بیضا داشت در دست نامحرمى کارگر نبود قضا به حصول این مدعا موافقت کرد و امضاى آن در دست حرم ملکت بیستون مقدر گردانید و ملکه محضه در محل خواب به جامه‌ى خواب فرصت یافت و به شمشیر غدر، دغدغه‌ى ملک و ملک آخر کرد.  
[[لاهیجی، علی بن شمس‌الدین|شمس‌الدین لاهیجى]] در انتقام گرفتن بیستون به خاطر کشته شدن اقوام خود، مى‌نویسد: «در این اثنا ملک‌زاده محضه که شوهر و کسان او را ملک بیستون به ناواجب به تیغ سیاست استیصال کرده بود و ملکه را در حباله درآورده و از این جهت شقاوت ملک در دل عورت جاى گرفته منتهز فرصت بود و فرجه‌ى انتقام مى‌جست. شمشیر دولت اعلاى خانى که در قضا و مضا بر مفارق اعدا ید بیضا داشت در دست نامحرمى کارگر نبود قضا به حصول این مدعا موافقت کرد و امضاى آن در دست حرم ملکت بیستون مقدر گردانید و ملکه محضه در محل خواب به جامه‌ى خواب فرصت یافت و به شمشیر غدر، دغدغه‌ى ملک و ملک آخر کرد.