۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن جوزی (ابهام زدایی)' به 'ابن جوزی (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
برخى هم او را شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى میگوید از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش میکرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گوید کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهلبيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | برخى هم او را شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى میگوید از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش میکرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گوید کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهلبيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | ||
علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات میان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین عليهالسلام سخن بگوید ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهایه، ج 13، ص194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت | علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات میان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین عليهالسلام سخن بگوید ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهایه، ج 13، ص194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت مىورزد و با تمجيد از ايشان ياد مىكند. | ||
==آثار== | ==آثار== |