۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وحيد بهبهانى' به 'وحيد بهبهانى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
2- در بخش ديگرى از كتاب نوشتارى با موضوع كاربرد اصطلاح در علوم و اصطلاحات علم اصول به قلم آيه الله سبحانى آمده است. ايشان بيان مىكند كه محققان اسلامى در تبيين اصطلاحات علوم گوناگون رسالهها و تاليفات مختلفى نوشتهان؛ برخى از آنها در كتاب واحدى به تفسير اصطلاحات همه علوم پرداختهاند مانند كشّاف اصطلاحات الفنون نگارش محمد على بن على تهاونى و برخى ديگر به شرح و توضيح اصطلاحات يك علم پرداختهاند؛مانند: رسالة الحدود والحقائق نگارش شريف مرتضى. استاد در بحث اصطلاحات علم اصول مىفرمايد: ريشههاى علم اصول در كلمات امام باقر(ع) و [[امام صادق]](ع) و ديگر پيشوايان معصوم وجود دارد حتى محدّث بزرگوار شيخ حرّ عاملى كتابى بنام «الفصول المهمة فى اصول الائمّة» تنظيم كرده كه بسيارى از قواعد اصولى در احاديث منقول در آن مندرج است. دانش اصول از قرن دوم وارد حوزههاى فقهى شيعه شد و تا به امروز رشد و ترقى چشمگيرى داشته است. وى بعد از بيان مقدمات لازم تصريح مىكند كه علم اصول فقه بسان ديگر دانشهاى بشرى، داراى اصطلاحات گوناگون بوده كه بايد پيش از ورود به هر بحث آن را روشن ساخت و اثر حاضر با توجه به استيعاب و فراگيرى آن قابل تحسين است. | 2- در بخش ديگرى از كتاب نوشتارى با موضوع كاربرد اصطلاح در علوم و اصطلاحات علم اصول به قلم آيه الله سبحانى آمده است. ايشان بيان مىكند كه محققان اسلامى در تبيين اصطلاحات علوم گوناگون رسالهها و تاليفات مختلفى نوشتهان؛ برخى از آنها در كتاب واحدى به تفسير اصطلاحات همه علوم پرداختهاند مانند كشّاف اصطلاحات الفنون نگارش محمد على بن على تهاونى و برخى ديگر به شرح و توضيح اصطلاحات يك علم پرداختهاند؛مانند: رسالة الحدود والحقائق نگارش شريف مرتضى. استاد در بحث اصطلاحات علم اصول مىفرمايد: ريشههاى علم اصول در كلمات امام باقر(ع) و [[امام صادق]](ع) و ديگر پيشوايان معصوم وجود دارد حتى محدّث بزرگوار شيخ حرّ عاملى كتابى بنام «الفصول المهمة فى اصول الائمّة» تنظيم كرده كه بسيارى از قواعد اصولى در احاديث منقول در آن مندرج است. دانش اصول از قرن دوم وارد حوزههاى فقهى شيعه شد و تا به امروز رشد و ترقى چشمگيرى داشته است. وى بعد از بيان مقدمات لازم تصريح مىكند كه علم اصول فقه بسان ديگر دانشهاى بشرى، داراى اصطلاحات گوناگون بوده كه بايد پيش از ورود به هر بحث آن را روشن ساخت و اثر حاضر با توجه به استيعاب و فراگيرى آن قابل تحسين است. | ||
3- مقدمهاى درباره تاريخچه ظهور علم اصول: در اين بخش بعد از بررسى اجتهاد در اسلام و جواب از شبهات وارده، به بحث پيرامون تصنيف اولين كتاب اصولى مىپردازد. ايشان بعد از نقل اقوال مختلف مىگويد اولين كتابى كه در اصول تاليف شده توسط هشام بن حكم بنام «الالفاظ و مباحثها» بوده سپس يونس بن عبدالرحمن كتاب «اختلاف الحديث و مسائله» را تاليف نمود و آن دو بزرگوار از شيعيان به نام بودند. مولف بعد از بررسى وضعيّت اصول بعد از غيبت كبرا، علت پيدايش اخبارىگرى را بيان نموده است. افكار اخبارىگرى در حدود يك قرن علماء و حوزههاى عمليه را تحت تاثير قرار داده و ميداندارى مىكرد تا اينكه با ظهور [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] | 3- مقدمهاى درباره تاريخچه ظهور علم اصول: در اين بخش بعد از بررسى اجتهاد در اسلام و جواب از شبهات وارده، به بحث پيرامون تصنيف اولين كتاب اصولى مىپردازد. ايشان بعد از نقل اقوال مختلف مىگويد اولين كتابى كه در اصول تاليف شده توسط هشام بن حكم بنام «الالفاظ و مباحثها» بوده سپس يونس بن عبدالرحمن كتاب «اختلاف الحديث و مسائله» را تاليف نمود و آن دو بزرگوار از شيعيان به نام بودند. مولف بعد از بررسى وضعيّت اصول بعد از غيبت كبرا، علت پيدايش اخبارىگرى را بيان نموده است. افكار اخبارىگرى در حدود يك قرن علماء و حوزههاى عمليه را تحت تاثير قرار داده و ميداندارى مىكرد تا اينكه با ظهور [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] اخبارگرى برچيده شد. | ||
4- بخش اصلى كتاب را تشكيل مى دهد كه مولّف بر اساس حروف الفبا به تشريح 511 اصطلاح اصولى مىپردازد كه از واژه «ابتلاء و عدم ابتلا» شروع شده و با واژه «وضع نوعى» خاتمه مىيابد. | 4- بخش اصلى كتاب را تشكيل مى دهد كه مولّف بر اساس حروف الفبا به تشريح 511 اصطلاح اصولى مىپردازد كه از واژه «ابتلاء و عدم ابتلا» شروع شده و با واژه «وضع نوعى» خاتمه مىيابد. |
ویرایش